رمان آس کور پارت 195 - رمان دونی

 

 

 

 

مگر یک روح چقدر توان و ظرفیت داشت که ضربات این چنینی را آن هم پشت سر هم تحمل کند و از هم نپاشد؟

 

مگر اوی بیچاره چقدر جان داشت که تمام حقایق زندگی اش را جمع کرده و یک جا به خوردش میدادند؟

 

حال عجیبی داشت.

شوکه؟ نه… شوکه نبود.

در این چند ماه بدتر از این ها را شنیده بود.

 

قاعدتا باید خوشحال میشد اما حتی خوشحال هم نبود.

ناراحت؟ نه، آن هم نه…

 

مگر تمام آرزویش همین نبود که حامی برادرش نباشد؟

حالا که به آرزویش رسیده بود چرا قلبش کار نمیکرد؟

 

یک طور بی حسی عجیبی را تجربه میکرد. انگار که هیچ چیز برایش مهم نبود.

 

ذهنش خالی، قلبش خالی، زندگی اش خالی…

حتی نمیفهمید چه مرگش است.

 

چند روز آینده را مدام در آغوش پدر و مادرش گذراند.

حاج خانم بیش از هزار بار خاطره ی تولدش را تعریف کرده بود.

 

میگفت که در خواب و بیداری گریه ی او را شنیده و چشمان بازش را دیده بود اما زمانی که نوزادی بی جان تحویلش دادند، همه میگفتند که دیده هایش توهم بوده.

 

میگفت که اسمش را طلوع گذاشته بودند چون بعد از سقط هایی که داشت، او همچون طلوع آفتاب بعد از یک زمستان سخت به زندگی شان نور و گرما بخشیده بود.

 

از ذوق و هیجانشان در روزهای آخر بارداری میگفت و سیاه روزیشان بعد از مرگ او.

 

از حرف هایی که با اوی درون بطنش میزد و آرزوهای حسرت شده ای که برای او داشت.

 

یک لحظه هم رهایش نمیکرد. میخواست عوض تمام روزهایی که او را نداشت، یک جا دربیاورد.

 

همه ی خانواده مثل پروانه دورش میچرخیدند و او باز هم هیچ حسی نداشت.

 

با لبخندهایشان میخندید، با اشک هایشان اشک میریخت و اما همه در ظاهر بودند.

 

کم کم داشت از این روح سرگردانی که در جسمش زندگی میکرد میترسید و اما کاری هم از دستش برنمی آمد.

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 103

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی

  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای آرام جلد اول به صورت pdf کامل از سلاله

        خلاصه رمان :   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره… اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون رو چجوری مینویسه؟؟  

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی

  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و تالش میکند تا همه چیز را به روال عادی برگرداند

جهت دانلود کلیک کنید
رمان زیر درخت سیب
دانلود رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی

  خلاصه رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی :   من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود   فشاری که روی جسم خسته و این روزها روان آشفته اش سنگینی میکند، نفسهای یکی در میانش را دردآلودتر و سرفه های خشک کویری اش را بیشتر و سخت تر کرده او اما همچنان میخواهد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد اول

    خلاصه رمان :     یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان التهاب

    خلاصه رمان :     گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد…       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
خواننده رمان
1 روز قبل

جزر و مد رو هم بذار لطفا دیروز هم تاوان نبود

هاریکا
هاریکا
1 روز قبل

بیچاره سراب🥺😭بدترین حس دنیا رو داره تجربه می‌کنه🥺😭 چه قد بده این حس😕😭😔حس اینکه احساس نداری و مث یه مرده متحرکی😕🥺😭😔😬

بانو
بانو
1 روز قبل

چه پارت بی معنی بود😑😑😑

me/
me/
2 روز قبل

کنجکاوم بدونم چه مرگشه

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x