رمان حورا پارت 124 - رمان دونی

 

 

 

 

 

داشتم نرم میشدم؟ خام میشدم؟ در میان اغوشش انقباض تنم کم شد، دستش روی کمر برهنه‌ام چرخید و من را در اغوشش گرفت، سرم را به سینه‌اش تکیه زد و چقدر کوبش قلبش زیبا بود…

 

دستم روی سینه‌اش نشست و چشم بستم، به ضربان قلبش گوش سپردم و دستان گرم لو تنم را نوازش کرد، به ارامی دست زیر تنم انداخت و در اغوشش بالا کشیده شدم.

 

حتی دلم نمیخواست چشم باز کنم، فکر اینکه خواب باشد، فکر اینکه چشم باز کنم و او ناپدید شود، ترسی در دلم انداخته بود که نمیدانستم چه کنم…

 

خواب قشنگی بود، دلم نمی‌آمد از ان دل بکنم!

روی تخت فرود امدم و زیپ لباسم را به ارامی پایین کشید، بند روی شانه‌ام پایین خیز و سرش زیر گردنم فرو رفت…

 

انگشتانم چنگ موهایش شد، هنوز چشم باز نکرده و دلم نمیخواست که باز کنم…

 

_ قباد؟

 

پرسیدم، میخواستم مطمئن شوم خواب نیست…دلم میخواست بدانم چه میگوید…

سرش کنار گوشم کشیده شد، لاله‌ی گوشم را به لب کشید و لب زد:

 

_ جانم…

 

قلبم از ریشه تکان خورد، هیجان مثل روزهای اولی که دیده بودمش…

در تنم پیچید و به نفس نفس افتادم، چانه‌ام را چنگ زد و سرم را بالا گرفت، بوسه‌هایش به زیر گلویم نشست و خام هر نوازشش میشدم…

 

ترسیده بودم؟ نه…

همسرم بود، سالها بود…

تنها کسی بود که داشتمش…

اما حس بد؟ داشتم…چرا، داشتم!

 

حس اینکه از روی هوس نزدیک شده‌است اما قدرت عشق قلبم بیشتر بود، به مغزم نهیت میزد، فریاد میزد که رها شو…

بگذار برای روزهای اخر او را لمس کنیم…

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.1 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت

  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی قبولش کرده اند، در تمام لحظات همراهش بوده اند؛ اما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جنون آغوشت

  خلاصه رمان :     زندگی دختری سیزده ساله که به اجبار به مردی به اسم حاج حمید فروخته می‌شه و بزرگ می‌شه و نقشه‌هایی می‌کشه که به رسوایی می‌رسه… و برای حاج حمید یک جنون می‌شه…   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 /

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
18 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
lilo
lilo
1 سال قبل

😐 😐

گیتی
گیتی
1 سال قبل

سلام این رمان حورا راپارت شازیادکن دیکه خیلی طولانی کردیش حداقل هرسیری میزاری دوسه تاپارت تاباهم بزارمرسی

آرام
آرام
1 سال قبل

من که میگم به احتمال زیاد لاله یا یکی دیگه دروباز کنه بیاد تو

تارا
تارا
1 سال قبل

اینایی که میگن توvip حورا بچه داره و نمیدونم از قباد حامله میشه وقتی قباد مشکل داره بچه از کجا😐

.......
.......
1 سال قبل

اخخرررششش من یه دوووور بخاطر این کس مغز بازیش میکنمممم😐😐😐😐😐😐واااای فشااااااااار خداااا

.......
.......
1 سال قبل
پاسخ به  .......

حورا منظورمه🗿🤌

Haj.ali
Haj.ali
1 سال قبل

خاک تو سر حورا نه خاک تو سر نویسنده با این نوشتنش😐

مریم
مریم
1 سال قبل

بچه ها میگم خواندیم چقدر لاله ومادرقباد حورا رو موردتهمت وتحقیر قرار دادن وحتی قباد حمایت نکرد از حورا خودش هم تحقیرش میکرد ،اون همه دلخوری و زندانی در اتاق ،،،،،
وای چطور با یه لمس یادش رفت ،چقدر سست بی اراده ،چقدرررر رغت انگیز

ساناز
ساناز
1 سال قبل

ب احتمال صدی به نود حورا حامله میشه

maryam
maryam
1 سال قبل
پاسخ به  ساناز

آره حامله میشه بعدش وقتی میفهمه فکر کنم دیگه جدا میشه از قباد و قباد هم میگرده دنبالش و پیداش نمیکنه
یکی از دوستام اینجوری واسم تعریف کرده چون اون تو VIP داره میخونه این رمانو

آرام
آرام
1 سال قبل
پاسخ به  maryam

میشه بدونیم که چطوری تو vip عضو شده دوستتون؟؟

maryam
maryam
1 سال قبل
پاسخ به  آرام

تو تلگرام اگه میخای عضو vip بشی باید ی مبلغی پرداخت کنی

Yas
Yas
1 سال قبل

خاک تو سر حورا سست کنن احمق بیشعور . به زنها توهین میشه با این کاراش

هیفا
هیفا
1 سال قبل

کارت از دلسوزی و خاکتوسرت گذشته….
این رمان شرف و غرور یه زن رو به باد میده

.....
.....
1 سال قبل

الان دقیقا مطنئن شدم که حورا احمقه

چشم به راه جین شی
چشم به راه جین شی
1 سال قبل

خاک تو سرت حورا 😐

زلال
زلال
1 سال قبل

خاک تو سرت حورا که غرورو عزت نفس نداری

کاربر
کاربر
1 سال قبل

همه مردا این جور مواقع خودشونو می‌بازن تا اون لباس تو تنت دیده داغ کرده خب لاله نبوده اومده سروقت تو چقد خری ، واییی میترسم تهش قباد پسش بزنه و با پوزخند بزنه بیرون اینجوری شه بخدا دیگه نمیخونم این چرت و پرت رو

دسته‌ها
18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x