رمان حورا پارت 126

3.2
(6)

 

 

 

 

 

از فشار عضوش به بدنم ناله کردم و صدایم را با دستش خفه کرد، قبلا حرف میزد…

میان رابطه حرف میزد و اینبار فقط سکوت کرده بود، تغییر کرده بود؟

 

رانم را چنگ انداخت، کمرش را از درد چنگ زدم…خیلی وقت بود رابطه نداشتیم، شاید طبیعی بود این درد…یا شاید هم بخاطر عمل کیستی بود که داشتم، اما هرچه که بود، نمیتوانست میلم را سرکوب کند…

 

قباد اینجا بود، عزیزم بود، کسی که زندگی‌ام در او خلاصه میشد و چرا من نمیخواستم حرف عقلم را گوش دهم؟

 

ناله‌اش را کنار گوشم شنیدم و شل شدن بدنش روی تنم…

نفس نفس میزدیم و خسته بودیم، کنارم دراز کشید و چشم بست…

 

باز هم برخلاف عقلم در میان بازوهایش چپیدم و اغوشش را از خودم پر کردم…خوابش برد و دلم چقدر برای این چهره‌ی معصوم در خواب تنگ بود…

 

لبخندی کمرنگ به لب زدم و سر روی بازویش گذاشته چشم بستم…

چشم بستم و کاش ان شب بیدار نمیشدم تا نبینم، چیزی را که دیدم!

کاش میمردم و نمیدیدم چگونه تحقیر میشوم…کاش تمام میشدم و هیچوقت او را انگونه بی‌رحم نمیدیدم!

 

 

 

با حس تکان خوردنش از خواب بیدار شدم، چشمانم باز شده خیره نگاهش کردم، کمی گیج جفتمان را نگاه کرد، با دیدن چشمان بازم اخم‌هایش از هم باز شد، دستی به پیشانی‌اش کشید:

 

_ ساعت چنده؟

 

لبخندی زدم و نگاهی به ساعت انداختم:

_ هشت…

 

اخم کرد و نیم خیز شد، دست روی سینه‌اش گذاشتم و روی ارنج بلند شدم، به قصد بوسیدنش… اما سرش را پس کشید!

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.2 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230123 235641 000

دانلود رمان روزگار جوانی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۰۲۹۰۳۹

دانلود رمان قلب سوخته pdf از مریم پیروند 1 (1)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثه‌ی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهارده‌سال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه می‌سوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه‌های صدفی که اونو از بچگی…
IMG 20230127 013504 2292

دانلود رمان سعادت آباد 3 (1)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :         درباره دختری به اسم سوزانه که عاشق پسر عموش رستان میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه و ازش حامله میشه. این حس کاملا دو طرفه بوده ولی مشکلاتی اتفاق میوفته که باعث جدایی این ها میشه و رستان سوزان رو ترک…
IMG 20240623 195232 003

دانلود رمان بازی های روزگار به صورت pdf کامل از دینا عمر 4.3 (4)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:   زندگی پستی و بلندی های زیادی دارد گاهی انسان ها چنان به عمق چاه پرتاب می شوند که فکر میکنن با تمام تاریکی و دلتنگی همانجا میمانند ولی نمیدانند که روزی خداوند نوری را به عمق این چاه میتاباند چنان نور زیبا…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۴ ۱۰۱۹۳۶۱۶۳

دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را…
Romantic profile picture without text 1 scaled

دانلود رمان طهران 55 pdf از مینا شوکتی 2 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده، نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زنهای قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با…
رمان دلدادگی شیطان

رمان دلدادگی شیطان 5 (1)

13 دیدگاه
  دانلود رمان دلدادگی شیطان خلاصه: رُهام مردی بیرحم با ظاهری فریبنده و جذاب که هر چیزی رو بخواد، باید به دست بیاره حتی اگر ممنوعه و گناه باشه! و کافیه این شیطانِ مرموز و پر وسوسه دل به دختری بده که نامزدِ بهترین رفیقشه! هر کاری میکنه تا این…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۵۵۵۳۹۷

دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۳۴۲۰۹۶

دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار…
567567

دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

19 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
lilo
lilo
8 ماه قبل

خاک تو سرت قباد 🥲 🥲 🥲 🥲 🥲

مریم
مریم
8 ماه قبل

دوستان عزیزم
باور میکنید وقتی خوندم حالت تهوع گرفتم از این همه بی شخصیتی حورا

....
....
8 ماه قبل

واقعا هرکاری میکنم دیگه نمیتون واسش دل بسوزونم
آدم انقد احمق
اخه سست عنصر یکم نگه دار خودتو
بیا اینم نتیجش

Maral
Maral
پاسخ به  ....
8 ماه قبل

دوستای عزیزم..به اینم توجه کنید که حورا توی پرورشگاه بزرگ شده و قباد الان براش همه کسیه که تو دنیا داره…قبلا هیچوقت با هیچکس غیر از قباد طعم خانواده داشتن را نچشیده بوده

....
....
پاسخ به  Maral
8 ماه قبل

حرفت کاملا درست
این وابستگی هم دلیلش همینطوره ک تو میگی
قطعا
اما به نظرم حورا واقعا به یه اراده قوی نیاز داره که بره پشت سرشم نگاه نکنه

fatemenura
fatemenura
8 ماه قبل

احتمالا چند وقت دیگه هم باردار میشه

بانو
بانو
8 ماه قبل

شاید با این کار قباد به خودش بیاد این حورا

fatemenura
fatemenura
8 ماه قبل

.

fatemenura
fatemenura
8 ماه قبل

احتمالا چند وقت دیگه هم باردار میشه احمق خانوم

fatemenura
fatemenura
8 ماه قبل

حتما چند وقت دیگه هم می‌فهمه بارداره

آرام
آرام
8 ماه قبل

وای خدای من ،من دیگه تحمل خوندن این رمان رو ندارم نویسنده چندبار گفتم بازم میگم اگه vip داره لطفا شرایط عضوگیری رو بگو

ناشناس
ناشناس
8 ماه قبل

حقته

کاربر
کاربر
8 ماه قبل

کثافتتتتتت آشغالللل همه مردا بی همه چیزن از همه شون متنفرم برید گم شید خاک تو سر دختری که به خواد به این گرگای روزگار پا بده باید بلد باشیم مث خودشون رفتار کنیم

آدم معمولی
آدم معمولی
8 ماه قبل

آخ قلبم

رمانخون
رمانخون
8 ماه قبل

بمیرم برا دل عاشق و زبون نفهمت

Ana
Ana
8 ماه قبل

براي اولين بار دلم خنك شد از تحقير حورا😏
قلب يه جاهايي خيلي بخواهي باهاش راه بيايي شرافت و غرور واست نميزاره هي ميگ حرف قلبم گوش دادم و عقل بكار نمياد حالا حقته
تحقير شو پس زده شو تا ب خودت بيايي كه بازم بعيد ميدونم

آخرین ویرایش 8 ماه قبل توسط Ana
تارا فرهادی
تارا فرهادی
8 ماه قبل

واقعا حرفی از این همه حقیر بودن حورا نمیمونه😑

مریم
مریم
8 ماه قبل

خفت وخواری حقته زنیکه احمق
منم دیگه دلم برا این بی شخصیت خورد نمیشه

باران
باران
8 ماه قبل

یعنی به معنای واقعی، خاک بر…

دسته‌ها

19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x