رمان حورا پارت 203

4.3
(244)

 

 

 

 

 

راوی

 

 

نامه در دستش بود، روی تختی نشسته بود که سالها شاهد زنانگی‌های معشوقش بود.

خیره به کلماتی که نمیفهمیدشان، خیره به ان حرف‌ها، خیره به اتاق خالی از لباس‌هایش…

 

نگاهش به بالش روی تخت افتاد، شاید تنها چیزی که از او باقی مانده همین بود، تنها چیزی که عطرش را میداد!

دست دراز کرد و بالش را برداشت، به بینی چسباند و عمیق نفس کشید.

 

نصف شب، در این تاریکی، وقتی خواست مثل هر شب به حورا سر بزند، نبود، ندیدش…

حتی سر شام هم نیامد، چه کسی اهمیت داد مگر؟

 

نامه را دوباره مقابل چشمانش گرفت و از سر خواند:

 

_ گفته بودم، شنیدم چی گفت، بهت خیانت کرده، بچه از تو نیست…دنبالم نگرد!

 

همین، در چند جمله‌ی کوتاه، کل نامه…بوی زنی را میداد که شکسته بود، بوی زنی که داشت خرده شیشه‌های قلبش را جمع میکرد، تا در شیشه‌ی سینه‌اش نگه داردشان، تا دیگر دست کسی ندهد…

 

پلک بست و قطره اشکی از چشمانش چکید، دوباره چشمش به برگه‌ی ازمایش افتاد، بالش را عمیق‌تر بو کشید. آن ده درصد توانایی که با خط درشت نوشته شده بود آزارش میداد، دستانش میلرزید، این مرد غیرتی، گند زده بود.

 

دستی به صورتش کشید و تمام ورق ازمایش را از نظر گذراند، دعا میکرد کاش انگلیسی بلد نبود، آنگاه دیگر بلد نبود چه در دست دارد!

دیگر نمیفهمید قضیه از چه قرار است، و لاله…لاله به گفته‌ی حورا، به او خیانت کرده بود!

 

باید به شکلی میفهمید، باید مطمئن میشد، باید دوباره آزمایش میداد، باید لاله را زیر نظر میگرفت، دیگر این حس و حال منفی برایش مفهومی ندارد، اینکه شب‌ها کنار زنی بخوابد که نمیداند فرزند درونش از اوست یا مردی دیگر!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 244

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۲۳۲۹۳۷

دانلود رمان ناگفته ها pdf از بهاره حسنی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوانی در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد ……
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ

دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا 4.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی…
Screenshot ۲۰۲۳۰۲۲۳ ۱۰۵۵۱۰

دانلود رمان الماس pdf از شراره 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۶ ۲۳۳۰۲۳۹۵۴

دانلود رمان حس مات pdf از دل آرا دشت بهشت 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       داستان درباره سه خواهره که در کودکی مادرشون رو از دست دادن.پسر دوست پدرشان هم بعد از مرگ پدر و مادرش با اونها زندگی میکنه ابتدا یلدا یکی از دختر ها عاشق فرزین میشه و داستان به رسوایی میرسه اما فرزین راضی به ازدواج…
دانلود رمان اکو

دانلود رمان اکو به صورت pdf کامل از مدیا خجسته 4.3 (12)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان اکو به صورت pdf کامل از مدیا خجسته خلاصه رمان:   نازنین ، دکتری با تجربه اما بداخلاق و کج خلق است که تجربه ی تلخ و عذاب آوری را از زندگی زناشویی سابقش با خودش به دوش میکشد. برای او تمام مردهای دنیا مخل آرامش و…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۵ ۱۷۲۳۵۰۰۹۵

دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه…
IMG 20230128 233946 2632

دانلود رمان عنکبوت 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی…
IMG 20230123 235605 557 scaled

دانلود رمان از هم گسیخته 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:     داستان زندگی “رها “ ست که به خاطر حادثه ای از همه دنیا بریده حتی از عشقش،ازصمیمی ترین دوستاش ، از همه چیزایی که دوست داشت و رویاشو‌در سر می پروروند ، از زندگی‌و از خودش… اما کم کم اتفاقاتی از گذشته روشن می…
IMG 20240524 022305 966

دانلود رمان جوزا جلد دوم به صورت pdf کامل از میم بهار لویی 5 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

30 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
3 ماه قبل

ای وای

❤❤❤❤
❤❤❤❤
3 ماه قبل

لطفان پارت رو 2تا 2بزاريد

مریم
مریم
3 ماه قبل

والله از آنجا که این رمان رو چندین ساله داریم می‌خونیم چیزی به نام عشق از قباد ندیدیم
جز متلک وخشم ودندان قروچه

بهار
بهار
4 ماه قبل

نویسنده ها دیگه رد دادن نمیدونن چجوری جمع کنن داستاناشون

اشک
اشک
4 ماه قبل

به قباد میگه باغیرت؟واقعا؟ کجاش غیرت داره مرتبکه هوس باز

Mamanarya
Mamanarya
4 ماه قبل

بعد از چند وقت پارت نسبتا قشنگی بود

...
...
4 ماه قبل

فاطمه خانم لطفا روبیکا تو چک کن

‌‌‌‌
‌‌‌‌
4 ماه قبل

والا مثل اینکه حورا و نویسنده فامیلن
جفتشون بهشون فشار میاد زیاد بنویسن
دوتا کلمه نوشته تو نامه کلا

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  ‌‌‌‌
4 ماه قبل

😂😂😂😂😂

mina
mina
پاسخ به  ‌‌‌‌
3 ماه قبل

دقیقا 😂😂😂

بانو
بانو
4 ماه قبل

چقد غم انگیز 🥺

❤❤❤❤
❤❤❤❤
4 ماه قبل

از اونجا بزار كه قباد داشتن به حورا خيائت ميكرد و حورا ميديد چه حساسي به از قباد دست ميادد وقتي ميديد حورا نارحت ميشد

آنی
آنی
4 ماه قبل

والا رمانا ایرانی هیییچ فرقی با فیلمای ترکی ندارن

نازنین
نازنین
پاسخ به  آنی
4 ماه قبل

عزیزم ترکیه اسمش دررفته وگرنه همین ایران بدترازترکیه هست

نویسنده
نویسنده
پاسخ به  آنی
4 ماه قبل

رمان ایرانی:
فجور
میقات
عروسی سکوت
آق‌بانو
هوست شهر را سوزاند
کاراکال
وقتتون رو برای هر چیزی می‌ذارید به این فکر کنید که آیا بار منفی بهتون اضافه می‌کنه یا مثبت؟

این رمان‌هایی که گفتم عالین👌 خیلی‌های دیگه هم هستند که اسمشون در خاطرم نیست.

به تو چه
به تو چه
4 ماه قبل

نویسنده دیگه نمیدونه چه جوری جمعش کنن😂😐
مثل نویسنده دلارای که دیگه هیچی به فکرش نمیرسه و هفته ای یک دور پارت میده😐😐

me/
me/
پاسخ به  به تو چه
4 ماه قبل

خوب اومدی

Bahareh
Bahareh
4 ماه قبل

چه عجب یه تکونی خورد این قباد احمق

....
....
4 ماه قبل

یکم داره اوضاع خوب میشه فقط امیدوارم بعد اینکه قباد فهمید لاله خیانت کرده حورا مثل احمقا نبخشه

مهرسا
مهرسا
4 ماه قبل

خدایا اخه چرا اینقد کم . بچه من کلاس اوله .املای روزانه که من ازش میگیرم سه برابر اینه . آیا دست نویسنده درد میگیره که بیشتر بنویسه یا مخش نمیکشه و ایده برای ادامه داستان نداره . اخه تو که اینقد کندی غلط گردی یه رمانو شروع کردی و عده ای رو علاف خودت

yegann
yegann
4 ماه قبل

ریدم دهنتتت قباد..اینجاس ک شاعر میگه دیر اومدی خیلیی دیره😂😐باز خوبه یکم داره سر عقل میاد اگه با همین روند بره جلو و باور کنه لاله بهش خیانت کرده نه اینکه باز نقاب قبلشو بزنه و ب احمقیش ادامه بده!!

آخرین ویرایش 4 ماه قبل توسط yegann
فاطمه
فاطمه
4 ماه قبل

خب دارع رمان به جاهای خوبش نزدیک میشع

Prnya
Prnya
4 ماه قبل

اوففف وقت رو شدن دست لاله رسید چه هیجانی کاش همه ی پارت ها مثل این هیجانی باشه نه ابکی

نقطه
نقطه
4 ماه قبل

این زن مگه مجبور بود برای شوهرش بره خواستگاری که الان بخواد تیکه های قلبشو جمع کنه

سارا
سارا
4 ماه قبل

چه عجب از زبان قبادم نوشتی یچیزی واینکه بالاخره نامه رو خوند وآزمایش رو دید وای این حورا چه اعصاب خرد کنی هست والا میمردی بیشترتونامه توضیح میدادی یا دستت ناکارمیشد دیوانه

دسته‌ها

30
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x