ارسلان نگاهی به یقه عجیب غریب بافت انداخت و ناخودآگاه خندید
_ چپهاس خره
روی تخت نیم خیز شد و بافت را از تن دخترک بیرون کشید
دلارای دست هایش را سمت بالاتنه اش دراز کرد اما دیر شده بود
ارسلان دیگر تحمل نداشت
شراب داغش کرده بود
زودتر از دست او دست های خودش را سمت بدنش دراز کرد و هم زمان لب هایش را روی لب های دلارای گذاشت
آرام بوسید و فشاری به دستش آورد
دلارای ترسیده و نفس نفس زنان زمزمه کرد
_ ارسلان…
_ هیش
_ من نمیتونم
ارسلان با لب لاله گوشش را به بازی گرفت و پچ زد
_ حواسم هست
دلارای ناخواسته ناله کرد و او روی تخت هلش داد
اینکه مواظب بود وزنش را روی بدن دخترک نیندازد کاملا ناخواسته بود!
لب هایش را سمت قفسه سینه و شکم دلارای کشید و زمزمه کرد
_ سینه هات بزرگ تر شده
دلارای شرمگین لب گزید
_ بخاطر حاملگیه
آلپارسلان با شدت بیشتری بوسیدش و هم زمان دستش را سمت پایین تنه اش فرستاد
_ پس تنها خوبیش همین بوده!
_ ارسلان بسه
_ هیش … چی بسه؟ تازه شروع شده
دلارای ترسیده نفس نفس زد
_ بچه … بچه اذیت میشه
_ گور باباش … من حالم خرابه
دلارای عقب هلش داد و ارسلان بی تعادل روی تخت افتاد
چاره ای نداشت
به بچه آسیب میرساند!
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 45
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
سلام کی پارت جدید میاد
نافم رو پیشونیت دیوث با این رمان گذاشتنت ک*ری
ک* ننت
😂 😂 😆 😂
سلام چرا ادامه داستان رو نمیزارید خیلی دیر به دیر میفرستین اگر میشه یکم با فاصله کمتر بزارین
این دیگه چه سمی بود😐😐
فکر کنم خودتم موندی چجوری تمومش کنی😐😐
از اول رمان تا ارسلان بهش نزدیک میشد قهر و چس و ناز و عشوه داشت
😐 😐 😐
پارت گذاری دیگه نه روز مشخصی داره نه ساعت مشخصی،خیلی بده،قبلا خیلی بهتر بود،حداقل اگر دیر به دیر هم میخواهید پارتگذاری کنید،لطفا ساعت و روزش رو مشخص کنید
دوساعت دم صبح رو ما داریم نزدیک بیست تا پارت میخونیم حالا فک کنین صب بشه تا غروب روز بعدش چقدر طول میکشه…
امیدوارم صب نشده رمانو تموم کنه…دیگ خیلی خسته کننده شده..یه ذره هیجان هم خوب چیزیه
🚫دوستان حدود ۱۵۰ پارت تا تموم شدن این شب کذایی مونده طبق vip تلگرام
گفتم در جریان باشید هر دفعه منتظر صبح و معلوم شدن تکلیف شون نباشید
هنوز تو همون شب موندن ؟😂
باز ميشه اين در صبح ميشه اين شب صبر داشته باشين 😂
حالا بزار یه چیزی نشونتون بدم پشماتون بریزه
دلارای رو تو روبیکا هم پارتگذاری میکنن یه کانال دیگه م یه بنر گذاشته بود برای تبلیغ کانال دلارای که خوندمش تا 10 دقیقه هنگ بودم😐😐
دخترک با صدایی لرزان و چشمانی خیس گفت
-امشب بت من شکست پدری که خدای روی زمینم بود واسم نابود شد دیگه پدری به این اسم ندارم برام تموم شدی بابا…..
ناگهان صدای سیلی بلندی در فضای خانه پخش شد
چشمان آلپ ارسلان بسته شد و جای صورت دخترکش قلب او بود که تیر کشید!
سمیه پرخشم و صدایی لرزان داد زد
-خفه شو دلربا اون موقع که تنها دغدغه ات بازی با عروسک های رنگارنگت بود همین پدر داشت برای تو جون میکند همین پدر زندگیشو پای تو گذاشت……
#پدرشومقابلدخترهخرابکردن
#پارت_واقعی_رمانشونه
دلارای!! آلپ ارسلان!! الان هم دلربا؟؟؟ دوست دارم منبع این اسامی زیبا رو پیدا کنم:/
اینا به کنار سمیه کدوم خریه🗿😂💔
گلم بچه اینا پسره دلربا از کجا در اومد
من میگم صددرصد معلوم نیست پسره یا دختر چون اونموقع که با آزاده و هنگامه می رفت سونوگرافی ی جا نوشته بود هنگامه در برابر خواسته دلارای برای اعلام نکردن جنسیت بچه غر میزد
آیدیش..
عزیزم این بنر ها فیک هستن برا جذب افراد هست
نمیری نویسنده جااان🥴😑
پ این ی چص پارت چیههههه😐
تاحالا سه تا رمان 2000پارتیو خوندم تموم شد و این دوساله هنوز تموم نشده😐
رمانتو دوس دارم ولی لطفا یکمم به کسایی ک میخان رمانتو بخونن اهمیت بده 🖐 🚶♀️
دقت کردین از زمانی اینا عقد کردن اصلا رابطه نداشتن .
دلارا هم شورشو دراورده مگه بچه چی میشه ای بابا
نویسنده هم شورشو در اورده روز ب روز کمتر میشه
همی خاک ،خاک بر سرت با نوشتنت
بعدا ارسلان بچه رو قبول میکنه ی ده پارت بریم جلو معلوم میشه حالا ببنید کی گفتم
این یارو مریض جنسی بیش نیست
بدبخت چقد تو کفه این چیزاس
انقد زیاد بود چشام درد گرفت😑💔
دیگه حالم داره از این وضع به هم میخوره. ما هنوز تو شب گیریم
خو عنتر میدادی دیگه تا ارسلان نکردت ول کنت نیست اوزگل فک کنم بزرو باهاش رابطع برقرار میکنه بعد تو همین گیرو دارم دلارای میخاد بزاد🥴
تا چشام گرم شد پارت تموم شد
خیلی تاثیر گذار بود
خیلی کوتاهن بخدا
نویسنده اینقد کوتاه مینویسه یا برای اینکه ما بریم تو فشار اینقد کمه؟ 💔 🗿
رمانه خیلی داره رو مخ میره
همش تقصیر دلارای دهن سرویسه اون ارسلان خری بیش نیس بعد این میخواد بچه اشو بزرگ کنه .باید جلوگیری می کرد وقتی هم حامله شد سریع سقطش میکرد بچه دار شدن تصمیم دو طرفه اس دلارای خیلی خودخواهه خاک تو سرش
دانی انسان احمق چیست😐؟ اویی که مغز ندارد 😐
چ بی رحمی تو
چ طور دلت میاد
خودتم حامله بشی میری سقطش کنی؟ حتی اگ باباش عوضی باشه؟
منم باهات موافقم
ادم هرچیم طرف مقابلش رازی نباشه بازم دلش نمیاد سقط کنه مخصوصا کسی تو شرایط دلارای که انقد تنها و از همه جا روندست
همون
این دوستمون یا خیلی بی عاطفه اس
یا فک کرده زندگی واقعی هم رمانه
فانتزی فکر میکنه
والا بخدا موندم چطور انقد بی رحمانه در این مورد حرف میزنن
این اسمش دلش اومدن یا نیومدن نیست
ریدن تو آینده ی یه بچه است
بابا آدم تصمیم میگیره یه ماهی قرمز بخره قبلش تنگ و … رو آماده میکنه نه اینکه بگه حالا دلم نیومد خریدم ببینیم چی میشه
حالا اون بچه به دنیا بیاد تا آخر عمر حسرت بخوره بشه یه آدم روانی خوبه یا تا قبل از اینکه روحش تشکیل بشه سقطش کنه
اینا همش اسمش خودخواهی دلارایه
به جای اینکه خودش رو درمان کنه داره یکی دیگه هم بدبخت میکنه
خوبی واقعا؟
اون دلی احمق وقتی سه ماه بود فهمید حامله اس
محض اطلاع سه ماه هم روح داره هم تشکیل شده هم قلبش میزنه ی موجود زنده اس!!
اون اوسکل اگ عقل داش با شناسنامه سفید نمیرید تو زندگی اش
درضمن هیچ کس حق اینو نداره زندگی ی موجود زنده رو ازش بگیره ب فرض این ک شاید اینده درستی نداشته باشه یا خوب تربیت نشه
بفرما خدایی کنید ی بارکی دیگ
این تفکرات سمی رواج ندین
همین سقط کوفتی رشد جمعیت منفی کرده
چن ساله دیگ عمق فاجعه مشخص میشه
…..
عزیزم بچه فرق داره با ماهی قرمز
الان خیلیا هستن که بچه رو به دنیا اوردن ولی توانایی شو ندارن خواسته هاشو بر اورده کنن باید بکشن بچه رو؟