رمان سکوت تلخ پارت 16

4.4
(170)

 

 

 

* * *

 

– عمو …

 

نگاهش میخکوب چهره سرخ مرد بود

 

عمو جاویدش…

 

– فکر نمیکردم تا این حد احمق باشی مانلی

 

از لحن تند و خشمگین جاوید سر پایین انداخت و لب گزید

 

او بیش از آنچه فکرش را میکرد عصبی بود..

 

کوته فکر بودن پدرش از یک طرف و حماقت برادر زاده اش از طرف دیگر داشت دیوانه اش میکرد

 

چطور این دختر راضی به ازدواج شده بود؟

 

– انقدر گاوی که زندگیتو کردی ملعبه دست بقیه؟ خیال کردی اگر با این پسره ازدواج کنی چی میشه؟ حال کیارش رو میگیری؟

 

دستانش را لبه تخت فشرد

 

مسئله کیارش نبود

 

مسئله ازاد شدنش بود

 

ازدواج با هاکان مساوی بود خلاص شدنش از این قفس..

 

هر چند که بعد از طلاق معلوم نبود چه بر سرش بیاید اما در هر حال آزاد بود

 

خود هاکان قول داده بود شرایط رفتنش از این کشور را فراهم میکند

 

گفته بود کمک میدهد قبل از طلاق از اینجا برود ..

 

اصلا بعد از طلاق میتوانست پیش جاوید آن سر دنیا زندگی کند

____

 

ادمین : فقط منم ک دلم نمیخواد از هاکان طلاق بگیره؟😞🥲💔

 

#پارت_شصت‌ودو

 

قبل از آنکه جاوید بیش از این حرص و جوش بخورد به حرف می آید

 

-هاکان مرد خوبیه

 

نگاه به خون نشسته جاوید که به سمتش کشیده میشود با خنده می گوید

 

– لبو نشو عمو ، صبر کن ببینیش بخدا خیلی خوشتیپه …تازه خرپولم که هست …

 

– مانلی …

 

خود را نزدیک او میکند و دست دور بازویش می پیچد

 

– اخلاق و رفتارشم خیلی خوبه …اصلا اونقدر باهام خوب رفتار میکنه که با خودم میگم با چه عقلی میخواستم با یکی مثل کیارش ازدواج کنم …

 

سر روی شانه پهن او میگذارد و با خجالت ادامخ میدهد

 

– ازش خوشم اومده …

 

حالش از این دروغ ها بهم میخورد

 

کی تمام میشد این مصیبت؟

 

– ازدواج شوخی نیست مانلی…عاقلانه فکر کن ، از تهدیدای بابا نترس ، اون هر چقدرم بخواد به کاری مجبورت کنه وقتی تو نخوای تسلیم میشه …کنار میاد…

 

لب هایش را روی هم فشرد و پلک بست

نمیخواست گریه اش بگیرد

 

– من نمیدونم چی تو سرت میگذره ، ولی این راهی که داری میری ته حماقته …خریته

 

#پارت_شصت‌وسه

 

جاوید نصیحت میکرد و او اما انگار نمی شنید

 

تا به اینجا جلو آمده بود

 

از اینجا به بعدش را هم میرفت ..

 

برایش مهم نبود چه پیش می آید

 

حتی اگر میخواست به حرف جاوید هم گوش دهد خود ظرفیت مقابله با میرزا را نداشت

 

ترجیح میداد به هاکان پناه ببرد

 

جاوید کنار گوشش حرف میزد و او به قراری که تا چند ساعت دیگر با هاکان داشت فکر میکرد

 

قرار بود با آن دختر آشنا شود

 

دختری که در رابطه با نامزدش بود

 

همان که هاکان دوستش داشت

 

سارا…

 

قطع به یقین دخترک زیبا بود

 

هرگز نمیخواست مقابل او کم بیاورد

 

باید به بهترین شکل ممکن به خود میرسید

 

هر چند که جدال مسخره ای بود

 

او که قصد در دام انداختن هاکان را نداشت

 

فقط با آن مرد ازدواج میکرد

 

به نام او و به کام سارا …

 

—-

 

ببینیم این سارا خانمِ هاکان چه شکلیه🤔

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 170

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۹ ۱۳۳۱۲۳۴۴۸

دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد…
IMG 20230126 235220 913 scaled

دانلود رمان مگس 0 (0)

3 دیدگاه
    خلاصه رمان:         یه پسر نابغه شیطون داریم به اسم ساتیار،طبق محاسباتش از طریق فرمول هاش به این نتیجه رسیده که پانیذ دختر دست و پا چلفتی دانشگاه مخرج مشترکش باهاش میشه: «بی نهایت» در نتیجه پانیذ باید مال اون باشه. اولش به زور وسط…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۳ ۱۷۳۲۵۴۰۸۹

دانلود رمان عقاب بی پر pdf از دریا دلنواز 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:           عقاب داستان دختری به نام دلوینه که با مادر و برادر جوونش زندگی میکنه و با اخراج شدن از شرکتِ بیمه داییش ، با یک کارخانه لاستیک سازی آشنا میشه و تمام تلاشش رو میکنه که برای هندل کردنِ اوضاع سخت زندگیش…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۰۶۴۴۶

دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۶ ۱۰۴۸۲۴۸۹۶

دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم…
InShot ۲۰۲۳۰۷۱۳ ۲۳۵۴۱۴۵۲۰

دانلود رمان کوئوکا pdf از رویا قاسمی 5 (1)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:   یه دختر شیطون همیشه خندون که تو خانواده پر خلافی زندگی می کنه که سر و کارشون با موادمخدره ولی خودش یه دانشجوی درسخونه که داره تلاش می‌کنه کسی از ماهیت خانواده اش خبردار نشه.. غافل از اینکه برادر دوست صمیمیش که یه آدم خشک و…
IMG 20230123 230123 526

دانلود رمان غرور پیچیده 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :             رمو فالکون درست نشدنیه! به عنوان کاپوی کامورا، بی رحمانه به قلمروش حکومت می کنه، قلمرویی که شیکاگو بهش حمله کرد و حالا رمو میخواد انتقام بگیره. عروسی مقدسه و دزدیدن عروس توهین به مقدساته. سرافینا خواهرزاده ی رئیس اوت…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۵ ۲۰۲۸۳۰۶۸۶

دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا 0 (0)

7 دیدگاه
  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نامدار
نام نامدار
5 ماه قبل

چه دلی داره مانلی هر چند صوری باشه این ازدواج ولی هاکان باید حرمت قائل شه واسش آخه ای چه کاری

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
5 ماه قبل

خدایی کم نیست ؟ چرا نویسنده انقد کم پارت میده ؟ این طوری باشه که یه سه سالی طول میکشه 🤦🏻‍♀️

خواننده رمان
خواننده رمان
5 ماه قبل

الهی…طفلک مانلی.این هاکانم خیلی خودخواهه چرا میخواد مانلی رو با سارا روبرو کنه

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x