رمان دونی

 

حالا دیگه حای دیدنش هم حالمو بد میکرد.
هیچ ویژگی و خصلتی در این مرد نمی دیدم که بخوام این شرایط رو تحمل کنم.
هیچ امیدی…
هیچ دلخوشی ای….
داشتم فرسوده میشم.فرسوده و زهوار دررفته!
دندونامو روهم سابیدم و بی مقدمه گفتم:

-هر کاری بخوای انجام میدم و هرچی بگی میگم چشم فقط در حقم یه کار کن…

پیش از اینکه کرواتش رو کنار بزاره به منی که اون حرفهارو زده بودم خیره شد و بعد هم پرسید:

-چی !؟

با نفرت جواب دادم:

-نه سراغم بیا و نه تو گوشم حرفهای عاشقانه بزن و نه حتی جلو چشمم ظاهر شو!
همینکه به حال خودم راحتم بزاری ازت ممنونم!
فقط همین یه کارو درحقم کن!

سگرمه هاشو زد توی هم و تند تند پرسید:

-چراااا؟ هاااان ؟ چراا؟ چرا این حرفهارو بهم میزنی؟ چرا ازم دوری میکنی؟
مگه من شوهرت نیستم ؟
چرا باید همچین حرفهایی رو ازت بشنوم ؟

با صراحت جواب دادم:

-چون زندگی باآدمی مثل تورو نمیخوام….

پوزخندی زد و گفت:

-نکنه هوش و حواست جای دیگه اش که همش دنبال بهونه ای تا این چرندیات رو تحویلم بدی…؟

با غیظ گفتم:

-هر جور دوست داری برداشت کن….

چون اینو گفتم کروات و کتش رو با عصبانیت کوبوند رو تخت و داد زد:

-همیشه یا حرفهات گند زدی به اعصاب و زندگیم.همیشه…

دستهامو رو گوشهام گداشتم تاحرفهاش رو نشونم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان من به عشق و جزا محکومم pdf از ریحانه

    خلاصه رمان :       یلدا تو دوران دبیرستان تو اوج شادابی و طراوت عاشق یه مرده سیاه‌پوش میشه، دختری که حالا دیپلم گرفته و منتظر خواستگار زودتر از موعدشه، دم در ایستاده که متوجه‌ی مرد سیاه‌پوش وسط پذیرایی خونه‌شون میشه و… شروع هر زندگی شروع یه رمان تازه‌ست. یلدای ما با تمام خامی‌ها و بی‌تجربگی وارد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آخرین بت
دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری

  خلاصه: رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در برف و خونش را از تقدیر پس بگیرد. در حالی‌

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری 63

  خلاصه رمان :   زندگی ده ساله ی صنم دچار روزمرگی و تکرار شده. کاهش اعتماد به نفس ، شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین می رساند. صنم برای رسیدن به ارزشهای ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی در پیش گرفته !     پایان خوش     به این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند

  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه آقا؟! و برای آن که لال شدنم را توجیه کرده

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حدیث گودرزی
حدیث گودرزی
1 سال قبل

شیدا حقشه این همه بلا سرش بیاد بره پزشک قانونی میتونه طلاق بگیره از طرف دولت یا وکیل هم بهش جا ومکان میدن وقتی بفهمن شوهرش کلا روانیه

sanaz
sanaz
1 سال قبل

خو خبرت بیشین زندگیتو مثل ادم بکن اههه😐💔🤦‍♀️

سارا
سارا
1 سال قبل

اها….بیا دوباره دعوا شد…….
ولی میدونین تقصیر شیدا بود از اولش فرهاد خب دوستش داشت ….خود شیدا باعث شد که هوو بیاد سرش خود شیدا بود که اجازه داد مادر فرهاد همچنان کارای خودشو ادامه بده میتونست اول مادرشو بدست بگیره یا بیاد عین مادر فرهاد گریه کنه و بگه مامانش چقدر باهاش بده….همه اینا تقصیر خود شیدا بود……حتی من لزومی تو رمان ندیدم که ازدوج کنه….خودش بود…اصلا میتونست راحت طلاق بگیره ولی نگرفت….
شیدا یه دختر احمقه که هر بلایی بیاد سرش حقشه ….چون میتونست زندگیش و بهتر کنه ولی نکرد….انگار همیشه منتظر کسی بود که بیاد نجاتش بده….شیدا میتونست بابت تک تک او کتکا حقشو بگیره اما نکرد چون یه احمق تره…احمق تره چون فرهاد فقط احمقه

nara
nara
پاسخ به  سارا
1 سال قبل

دست مریزاد عالی 😍😍

هانا
هانا
1 سال قبل

وافعا نویسنده با این مقدارپارت گذاشتن در این فاصله زمانی داره هم به شعور خودش هم خواننده توهین می کنه .دوست نداری ننویس کسی مجبورت نکرده ،مثلا نویسنده عزیز با این نحوه پارت گذاشتن کلاس رمانت رو بالا نمی بری بلکه ارزش خودت رو میاری پایین

بی اعصاب
بی اعصاب
1 سال قبل

بخدا خسته شدم اخه اینم رمان فقط دتا خط میخوام بگم خاک تو سرم که دارم این رمانو دنبال میکنم و البته هم خاک تو سر هرکی اینو پخش میکنه مگه قحطیه رمانه که فقط دوتا خط میزارین بعد چند روز هم یه پارت یک خطه میزارین اگه جنبشو ندارین نزارین شما ها هم دنبال کننده ها هی نگین فرهاد شیوا میوا نمیدونم چی از این کار باید بکنه خودش رمانه برای چی جنجالیش کردین تخیلیه خودتون کشتین واسه شیوا شیدا گور بابای هردوشون با نویسنده شون😡😡😡😡😡😡😡😡😡

بی اعصاب
بی اعصاب
1 سال قبل

بخدا خسته شدم اخه اینم رمان فقط دتا خط میخوام بگم خاک تو سرم که دارم این رمانو دنبال میکنم و البته هم خاک تو سر هرکی اینو پخش میکنه مگه قحطیه رمانه که فقط دوتا خط میزارین بعد چند روز هم یه پارت یک خطه میزارین اگه جنبشو ندارین نزارین شما ها هم دنبال کننده ها هی نگین فرهاد شیوا میوا نمیدونم چی از این کار باید بکنه خودش رمانه برای چی جنجالیش کردین تخیلیه خودتون کشتین واسه شیوا شیدا گور بابای هردوشون با نویسنده شون😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡

جانان
جانان
1 سال قبل

میگن کت بده کلاه بده دو قورت و نیم بالا بده
حکایت فرهاده
آخه مرتیکه یکی نیست بهت بگه تو هرز پریدی ثمره هرز پرینت رو اوردی جلو چشم شیدا اونوقت به شیدا میگی هوش و حواست پی یکی دیگه اس
دوست دارم جوری فرهاد رو بزنم که با برف سال دیگه بیاد پایین

یه نفر ....
یه نفر ....
پاسخ به  جانان
1 سال قبل

حرص نخور شیرت خشک میشه😄😄

nara
nara
1 سال قبل

شیداهم احمقه😐😐😐

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x