رمان گلادیاتور پارت 247

5
(5)

 

 

 

 

یزدان بدون آنکه به گندم نگاهی بی اندازد ، ابتدا با دست به جلال اشاره کرد که می تواند مرخص شود و به دنبال کار خودش برود …….. و بعد از رفتن جلال و تنها شدنشان ، نگاهش را سمت چشمان دو دو زده و نگران گندم کشید .

 

 

 

گندم با دیدن سکوت یزدان ، بی طاقت دست جلو برد و دستش را روی ساق دست یزدان گذاشت و اینبار با آشفتگی بیشتری سوالش را تکرار کرد :

 

 

 

ـ اگه بری ، کی برمی گردی یزدان ؟

 

 

 

ـ معلوم نیست ………… هر زمان که کارم تموم بشه .

 

 

 

گندم پلکی زد و نفسی گرفت ………… ضربان بالا رفته قلبش ، حال آشفته اش را فریاد می زد .

 

 

 

ـ خب ، کارت کی تموم میشه ؟

 

 

 

ـ چطور ؟

 

 

 

ـ خب ، خب …….. تو این مدتی که تو نیستی ، من چی کار کنم ؟

 

 

 

ـ تا الان چی کار می کردی …………. زمانی که من نیستم ، همون کار و ادامه بده .

 

 

 

گندم نگاهش را از او گرفت و سمت غذای پیش رویش کشید …………… دیگر هیچ تمایلی به خوردن نداشت .

 

 

 

یزدان قرار بود زجر کشش کند یا جانش را به لب برساند ؟؟؟ چرا یزدان به گونه ای رفتار می کرد که انگار بودن و یا نبودنش ، هیچ فرقی برای او ندارد ………….. وقتی یزدان بود دلش گرم می شد …………. انگار کلی انگیزه برای انجام دادن کارهایش پیدا می کرد ………… اصلاً انگار به قوی ترین آدم بر روی این کره خاکی که قادر بود هر کاری را انجام دهد ، بدل می شد .

 

 

 

اما وای به روزی که یزدانی در زندگی اش حضور نداشته باشد ……………. باید اعتراف می کرد به آدم دیگری تبدیل می شد …………… آدمی که نه دیگر جانی برای ادامه این مسیر داشت ………….. نه نفسی برای ادامه این راه …………. و نه حتی انگیزه ای برای ادامه این زندگی ‌.

 

 

 

 

 

 

چرا یزدان به گونه ای رفتار می کرد که انگار بودن یا نبودنش ، هیچ فرقی در زندگی او نمی کند .

 

 

 

یزدان که خودش هم مشغول خوردن غذایش بود ، از گوشه چشم نگاهی به گندمِ فرو رفته در خودش انداخت .

 

 

 

ـ چرا نمی خوری ؟ مگه نگفتی که گشنته ؟

 

 

 

گندم بدون آنکه نگاهش را از ظرف غذای پیش رویش بردارد ، جواب یزدان را داد .

 

 

 

ـ الکی گفتم جلوی جلال ضایع نشم .

 

 

 

یزدان باز هم نگاهش نمود ………….. می دانست این تغییر حالت یک دفعه ای گندم ، بی ربط به شنیدن خبر سفرش نیست .

 

 

 

ـ نگران این مدتی که من اینجا نیستم نباش …………. امروز به جلال می سپارم با اون مربی که برات در نظر گرفتم صحبت کنه .

 

 

 

ـ مربی ؟ کدوم مربی ؟

 

 

 

ـ همون مربی که چند روز پیش دربارش باهات صحبت کردم ……….. چیه فکر کردی اون لحظه که گفتم باید خودت و قوی و ورزیده کنی ، از روی عصبانیت یه چیزی پروندم و الانم فراموشم شده ؟ تو باید یاد بگیری که بتونی به تنهایی از پس دفاع از خودت بر بیای …………. باید بتونی در نبود من از جونت محافظت کنی .

 

 

 

گندم با ابروانی درهم کشیده نگاهش را سمت یزدان کشید ………… یزدان اگر قصد کوفت کردن ناهارش را داشت ، باید می گفت که موفق شده و غذای نخورده اش را کوفتش کرده .

 

 

 

این انتهای نامردی بود که یزدان با وسط کشیدن مسئله نبودنش در زندگی ، ته دل او را خالی کند .

 

 

 

ـ قرار نیست هیچ وقت چنین روزی برسه ………… مگر اینکه ……………

 

 

 

و ساکت شد و تنها در چشمان یزدان خیره شد ………… یعنی می شد روزی برسد که خود یزدان او را از زندگی اش بیرون بی اندازد ؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان آخرین بت

دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری 4 (4)

2 دیدگاه
  خلاصه: رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در…
irs01 s3old 1545859845351178

دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی 3.8 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم…
IMG 20230128 233546 1042

دانلود رمان گوش ماهی pdf از مدیا خجسته 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       داستان یک عکاس کنجکاو و ماجراجو به نام دنیز می باشد که سعی در هویت یک ماهیگیر دارد ، شخصی که کشف هویتش برای هر کسی سخت است،ماهیگیری که مرموز و به گفته ی دیگران خطرناک ، البته بسیاز جذاب، میان این…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۵ ۱۷۲۳۵۰۰۹۵

دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه…
IMG 20231031 193649 282

دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو 1 (1)

9 دیدگاه
    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان…
IMG 20210815 000728

دانلود رمان عاصی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         در انتهای خیابان نشسته ام … چتری از الیاف انتظار بر سر کشیده ام و … در شوق دیدنت … بسیار گریسته ام …
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۸ ۱۵۴۸۴۳۵۵۶

دانلود رمان شاه ماهی pdf از ساغر جلالی 1 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     حاصل یک شب هوس مردی قدرتمند و تجاوز به خدمتکاری بی گناه   دختری شد به نام « ماهی» که تمام زندگی اش با نفرت لقب حروم زاده رو به دوش کشیده   سردار آقازاده ای سرد و خشنی که آوازه هنرهایش در تخت…
Screenshot ۲۰۲۲ ۰۳ ۳۱ ۲۲ ۴۴ ۲۴

دانلود رمان خلسه 5 (3)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:       “خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را می‌بیند و …      
IMG 20230128 234002 2482 scaled

دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۶ ۱۰۴۸۲۴۸۹۶

دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x