رمان گلادیاتور پارت 258

4.3
(8)

 

 

 

یزدان با نگاهی عمیق انگار که بخواهد اعماق وجود گندم را با نگاه تیز و برنده اش بکاود به او نگاه کرد …………. نگفته ، درد این دختر را می فهمید و حسش می کرد . گندم هنوز هم در همان خاطرات تلخ و سیاه گذشته هایش باقی مانده بود و می ترسید ، دوباره تنها و بی کس شود .

 

 

 

چند قدم فاصله میانشان را طی کرد و رو در روی او ، در فاصله ای بسیار اندک ، ایستاد ………… آنچنان که گندم برای دیدن او باید سرش را بالا می گرفت .

 

 

 

دیدن این نگاه عاجز و ماتم گرفته گندم ، چیزی را درون سینه اش به آتش می کشید و خون می کرد و در عین حال دردی را به نقطه به نقطه تنش می فرستاد که جانش را می گرفت .

 

 

 

سرش را به سمت سر او پایین کشید تا فاصله چشمانشان با هم کم شود ………….. می خواست حرف هایش آنچنان در دل گندم تاثیر بگذارد تا دل این دختر ترسیده و نگران را قرص و محکم کند ………… که دیگر قرار نیست تنها شود ……. که دیگر قرار نیست یزدان از زندگی اش بیرون رود .

 

 

 

این نگاه لرز برداشته و مستاصلِ گندم ، او را هم بهم ریخته بود .

 

 

 

ـ قرار نیست این دوری زیاد طول بشکه گندم ……….. قرار نیست من برای همیشه برم ……….. قرار نیست برای همیشه تنهات بذارم .

 

 

 

گندم احساسی شده از این فاصله ای که یزدان هر لحظه کمتر و کمترش می نمود ، با حس و حال بدی در چشمان او نگاه کرد و با همان صدای لرز برداشته از بغضی که با جان کندم ، مقابل شکستنش مقاومت می کرد ، گفت :

 

 

 

ـ دفعه قبلم که داشتی می رفتی هم گفتی که بر می گردی ………… دفعه قبلم تصمیم به تنها گذاشتن من نداشتی ……………. دفعه قبلم فکر میکردی زود برمی کردی پیشم ………… اما دیدی که آخرش چی شد !!!

 

 

 

یزدان ابرو درهم کشیده ، نگاه پایین انداخت ………. به گندم حق می داد که ته دلش بلرزد ………. که بترسد ……… که نامطمئن باشد .

 

 

 

 

 

ـ این یزدانی که الان جلوت ایستاده ، دیگه یزدان گذشته ها نیست …………. این یزدان انقدر قدرت داره که دیگه اجازه نده هیچ خری خللی روی قولی که به تو میده بذاره …………. این یزدان دیگه ضعیف نیست تا چشمش به دهن هر کس و ناکسی باشه که کی چه دستوری بهش میده تا همون و اجرا کنه ………… این یزدانی که جلوت ایستاده تا آخرین نفس پای حرفی که به تو زده می مونه .

 

 

 

گندم مستاصل دست بالا کشید و دست یزدان را دو دستی گرفت و فشرد .

 

 

 

ـ پس قول بده که هر روز بهم زنگ می زنی .

 

 

 

یزدان نفس عمیقی کشید و آرام پلک گشود و نگاهش را در چشمان لرز افتاده او انداخت ………. متنفر بود از اینکه مجبور بود با هر حرفش ته دل گندم را بیش از پیش خالی کند .

 

 

 

ـ نمی تونم بهت زنگ بزنم .

 

 

 

گندم شانه هایش را جمع نمود و لبانش را روی هم فشرد که قطره اشکی بی اختیار بر روی گونه اش رد انداخت ……….. تا همینجایش هم که مقابل شکستن این بغض سرسختِ نشسته میان حلقش ایستادگی کرده بود ، کار شاقی نمونده بود .

 

 

 

ـ چرا نمی تونی ؟

 

 

 

ـ بخاطر مسائل امنیتی تلفن همراهم و با خودم نمی برم .

 

 

 

و با دیدن رد اشکی که بر روی گونه گندم راه گرفته بود ، گردن صاف نمود و دستش را از میان پنجه های سست شده او بیرون کشید و به دور شانه هایش حلقه نمود و او را به سینه اش نزدیک نمود و به خودش چسباند .

 

 

 

ـ پس قصد داری تو این مدتی که خودتم نمی دونی دقیقاً چقدر طول می کشه ، نه اجازه بدی خودت و ببیینم ، نه صدات و بشنوم ……….. تو بدترین یزدانی هستی که میشناسم .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۹ ۰۱۱۹۰۱۶۸۸

دانلود رمان جوانه عشق pdf از غزل پولادی 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جوانه عاشقانه و از صمیم قلب امیر رو دوست داره اما امیر هیچ علاقه ای به جوانه نداره و خیلی جوانه رو اذیت میکنه تحقیر میکنه و دل میشکنه…دلش میخواد جوانه خودش تقاضای طلاق بده و از زندگیش خارج بشه جوانه با تمام مشکلات…
IMG 20240525 135305 737

دانلود رمان ارباب زاده به صورت pdf کامل از الهام فعله گری 3.5 (6)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   صبح یکی از روزهای اواخر تابستان بود. عمارت میان درختان سرسبز مثل یک بنای رویایی در بهشت میماند که در یکی از بزرگترین اتاقهای آن، مرد با ابهت و تنومندی با بیقراری قدم میزد. عاقبت طاقت نیاورد و با صدای بلندی گفت:…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۹ ۲۳۱۰۴۵۹۰۵

دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی 1 (1)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی…
IMG 20230127 013604 6622

دانلود رمان شوهر آهو خانم 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی…
IMG 20240529 155741 508 scaled

دانلود رمان لیلی به صورت pdf کامل از آذر _ ع 4 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   من لیلی‌ام… دختر 16 ساله‌ای که تنها هنرم جیب بریه، بخاطر عمل قلب مادربزرگم  مجبور شدم برای مردی که نمیشناختم با لقاح مصنوعی بچه بیارم ولی اون حتی اجازه نداد بچم رو ببینم. همه این خفت هارو تحمل کردم غافل از اینکه سرنوشت چیزی دیگه…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۴۲۹۹۴۷

دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…  
images 1

رمان هیچکی مثل تو نبود 2.5 (4)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان هیچکی مث تو نبود خلاصه : آنا مفخم تک دختر خانواده مفخم کارشناس ارشد معماریه. بی کار و جویای کار. یه دختر شاد و سر زنده که با جدیت سعی میکنه مطابق میل پدرو مادرش رفتار کنه و اونها رو راضی نگه داره. اما چون اعتقادات و…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۷ ۱۱۳۲۵۲۳۹۷

دانلود رمان دیوانه و سرگشته pdf از محیا نگهبان 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   من آرمین افخم! مردی 34 ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم! دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه. خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۳۴۹۶۸۰

دانلود رمان رگ خواب از سارا ماه بانو 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       سامر پسریه که یه مشکل بزرگ داره ..!!! مشکلی که زندگیش رو مختل کرده !! اون مبتلا به خوابگردی هست ..!!! نساء دختری با روحیه ی شاد ، که عاشق پسر داییش سامر شده ..!! ایا سامر میتونه خوابگردیش رو درمان کنه؟…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x