دیالوگ تایم 🦋 - رمان دونی

 

 

 

🎥 حدس بزنید این دیالوگ برای کدوم رمانه؟؟

 

 

«سرشو بلند کرد و عصبی نگام کرد..

_زبون آدمیزاد نمیفهمی؟ میگم نمیتونم بخورم سوزنت

گیر کرده رو بخورین هی تکرار میکنی؟

_با اینکه الان حقتونه بخاطر این حرفاتون تنهاتون بزارم

و برم ولی میخوام وظیفه مو درست انجام بدم، پس

بیایین یه شرطی ببندیم

با پوزخند و مسخره نگاهم کرد تا خواست بازم یه

متلک بارم کنه گفتم

_بیایین شرط ببندیم من میگم اگه غذاتونو بخورین

سردردتون کمتر ،میشه اگه کمتر شد و من بردم بعد از

این برای هر وعده غذا باید بیایین پایین اگرم خوب

نشد و فرقی نکرد من دیگه پامو طبقه بالا نمیزارم

خوبه؟

رنگ نگاهش عوض شد انگار توجهشو جلب کرده

بودم..

_میخورم فقط بخاطر اینکه میخوام پای تو رو از این

طبقه ببرم

_از کجا معلوم شایدم اگه خوردین خوب شدین و من

 

 

بردم

بیحوصله از جاش بلند شد و رفت تو سالن نشست روی

صندلی پشت میز ناهارخوری و بی میل و رغبت شروع

کرد به خوردن غذاش

منم نشستم روی مبل و منتظر شدم غذا خوردنش تموم

بشه.. همه شو نخورد ولی اینم از هیچی بهتر بود

 

_خوب دیگه شرطو ،باختی خوردم و هنوزم سرم داره

میترکه.. بعد از این پاتو طبقه من گذاشتی نذاشتی، شیر

فهم شد؟

و پا شد بره تو اتاقش رفتم جلوش وایسادم و گفتم

_به این زودی مگه تاثیر میکنه؟ میذاشتین بره برسه به

معده بعد میگفتین خوب نشدم

_یه مسکن بده خوب نمیشه

_تازه مسکن خوردین نمیشه که پشت سر هم بخورین

_میخواین شقیقه هاتونو ماساژ بدم براتون؟.. این روش

هم جواب میده

به وضوح دیدم که مردمک چشماش تکون خورد هول

 

 

شد و محکم گفت

_لازم نکرده برو پی کارت میخوام بخوابم

این مرد از اینکه بهش دست بزنم میترسید یا خوشش

نمیومد ازم، نمیدونم..

 

 

# گرگها

# م_ابهام

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 26

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بشین درس بخون به صورت pdf کامل از پانیذ رضایی

    خلاصه رمان:   دختر شیطونی که به زور اینو اون میشینه پای درس‌‌…با کاراش مجبور میشن براش معلم خصوصی بگیرن…و این شروع جنگ بین اون دوتاس…البته اینم اضافه کنم پسره زیاد کاری باهاش نداره…این دختر ماست که‌ هی اونو اذیت میکنه و پسر مام‌ مجبوره تلافی کنه…ولی پسر ما که تا اخر عمرش معلم خصوصیش نیست!هست؟    

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه ی لیلا به صورت pdf کامل از فاطمه اصغری

      خلاصه رمان :   ده سالم بود. داشتند آش پشت پایت را می‌پختند. با مامان آمده بودیم برای کمک. لباس سربازی به تن داشتی و کوله‌ای خاکی رنگ کنار پایت روی زمین بود. یک پایت را روی پله‌ی پایین ایوان گذاشتی. داشتی بند پوتینت را محکم می‌کردی. من را که دیدی لبخند زدی. صاف ایستادی و کلاهت

جهت دانلود کلیک کنید
رمان سدسکوت

  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار به او نزدیک شدم تا لطفش را جبران کنم …

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی شهرزاد

    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پیاده رو خلوت خیابان ولیعصر به صورت pdf کامل از بابک سلطانی

        خلاصه رمان:   ماجرا از بازگشت غیرمنتظره‌ی عشق قدیمی یک نویسنده شروع می‌شود. سارا دختری که بعد از ده سال آمده تا به جبران زندگی برباد رفته‌ی یحیی، پرده از رازهای گذشته بردارد و فرصتی دوباره برای عشق ناکام مانده‌ی خود فراهم آورد اما همه چیز به طرز عجیبی بهم گره خورده.   رفتارهای عجیب سارا، حضور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زهر تاوان pdf از پگاه

    خلاصه رمان :       درمورد یه دختر به اسمه جلوه هستش که زمانی که چهار سالش بوده پسری دوازده ساله به اسم کیان وارد زندگیش میشه . پدر و مادرجلوه هردو پزشک بودن و وقت کافی برای بودن با جلوه رو نداشتن برای همین جلوه همه کمبودهای پدرومادرش روباکیان پرمیکنه وکیان همه زندگیش جلوه میشه تاجایی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
76 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Fateme
Fateme
11 ماه قبل

رمان گرگها…خیلی خیلی زیبا من که چندین بار تا حالا خوندمش

Mamanarya
Mamanarya
11 ماه قبل

مال رمان‌گرگ ها اثر مهرناز عزیزم ک خیلی دلم براش تنگه😍 هرجا که هست سلامت باشه انشالله❤️😘

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
11 ماه قبل

سلام فاطمه جانم. خوبی عزیزم😍💕 زیرسایه ات هستم گلم. هستم توی سایت رمان ها رو دنبال میکنم ولی معمولا سایلنت هستم کم پیش میاد کامنت بذارم

بهار
بهار
1 سال قبل

رمان گرگها
خیلیم رمانش قشنگ بود اول یادم نیومد ولی اونجا ک گفت شقیقه هاتونو ماساژ بدم فهمیدم
آخه لیلی هروقت کامیار سرش درد میگرف شقیقه هاشو ماساژ میداد

فردخت
فردخت
1 سال قبل

این متن مال رمان گرگهاس اسم اون آقا هم کامیار کیانه که با کمک این دختره از تيمارستان میاد خونه و بعدا تو رمان خلسه فکرمیکنم بود که نوشته بچه دار میشن

توکای بدبخت
توکای بدبخت
1 سال قبل

دوستان یه خلاصه از رمان گرگها میگین؟ رمانش چطوره؟

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  توکای بدبخت
11 ماه قبل

فوق العاده ست عزیزم

Bahareh
Bahareh
1 سال قبل

رمان گرگها بود خیلی رمان خوبی بود همه‌ی رمانهای خانم ابهام عالی بودن.

آدم معمولی
آدم معمولی
1 سال قبل

رمان گرگها و خیلی هم قشنگ بود

Tina&Nika
Tina&Nika
1 سال قبل

عزیزان یه سوالی داشتم این دیالوگ مال چه پارتی هستش؟

رمان خوان
رمان خوان
1 سال قبل

با سلام خدمت خانم ابهام عزیز، مربوط به رمان گرگها بود ،یادش بخیر ،ای کاش خانم ابهام با یه رمان جدید خوشحالمون کنن

Ati
Ati
1 سال قبل

من خوندمش گرگها خیلیم قشنگ بود مثلش نبود

P:z
P:z
1 سال قبل

فاطمه جون مثل گریز از تو و الفبای سکوت چیزی پیدا نکردی من بخونم؟😭
از ماه و ماهی داشت خوشم میومد که نویسنده ش غیب شد،خبرشو نداری؟

P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

راستشو بخوای نخوندمشون که ببینم چشمو میگیرن یا نه😔😔😂
قرار بود پیدا کردی و گذاشتی خبرم کنی که من همونو بخونم دیگه
مگه نبود این؟😂😂

بهار
بهار
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

الفبای سکوت ک محشره
آوای توکارو بخون قشنگه
از کفرمن تا دین تو
بوسه بر گیسوی یار
آوای نیاز تو
خلسه
دلارای
ماتیک
اینا قشنگن

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط بهار
P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

آهااا
راستی شاه خشتو میخونم و اونم دوست دارم مث گریز از تو و …
پارتاش خیلی کمه فاطمه
نمیشه بیشتر پارت بدی لطفا؟
خواهش میکنم ازت

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

اونی که زمان بندی کردی بگم برا کدوم رمان بود ؟؟؟؟🤗

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

فوضولیم گل کرد که ببینم منظورت چیه ندا جونم😂
حالت خوبه؟
دلم برات تنگ شده بود

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

چالش فردا رو گفتم 😂
مرسی عزیزم،
منم دلم تنگ میشه براتون
بیام حرف بزنم ،ولی این روزا حالم خوب نیست یکم،
وقت نمیشه …دعا کن برام♥️🙃

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

آره …چه کنیم!
انقد بارون اومد اینجا …
خیلی سرد بود.

P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

وای دردت چیه ننه؟
دل درد داری؟

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

نه بابا 😂
دل درد چاره اش یه چای نباته …😂

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

وای پس چییی
داری جدی جدی نگرانم میکنیاااا😭😭

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

نه عزیزم ..نگران نباش …
پیری و هزار دردسره دیگه 😂♥️

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

حتما برات دعا میکنم ندای مهربون امیدوارم هر چه سریع تر حالت خوب شه
حال بدت روحیه یا جسمی؟

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

قربونت برم مرسی 🥲🫂
بگم دوتاش،سختت میشه برا دوتاش دعا کنی ؟؟؟😂
جسمی میزنه روحیه رو داغون میکنه!

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

نه عزیزممم
من برای هر پنجتاش میتونم دعا کنم
هم برا قلبت هم برا روحت هم برا جسمت هم برا مغزت هم برای تک تک چیزای مهم زندگیت❤❤💋

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

خیلی مهربونی مرسی ♥️😢

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

قربونت برم من💋💋❤

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

من انقد به خاستن از خدا اعتقاد دارم
میگم‌ مگه‌ میشه بخای و نده!؟!
برا همین شنیدم میگن دعای کسی در حقت شاید از دعای خودت زودتر مستجاب شد 🥲

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

آره عزیز دلم
من دلم روشنه خیلی خیلی زود خوب خوبی
مث قبل
همش برات دعا میکنم
اصن ۱۰۰ تا هم صلوات نذر میکنم هر وقت حل شد بگو بفرستم
حالا هم بغلت میکنم که بهت انرژی مثبت بدممم

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

قربونت برم مرسی از محبتت عزیزم♥️♥️♥️♥️♥️

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

خدانکنه مامان مهربونمم
نبینم غصه بخوریاا❤❤❤

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

فداتشم عزیزدلم 🥲♥️

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

یه سری کامنتو حذف کردی؟؟

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

آره 😂😂

P:z
P:z
پاسخ به  neda
1 سال قبل

ای باباا😂😂
خب چراا
ببخشید اگه چیزی گفته بودم خوشت نیومده بود
نمیدونمم
اصن یادم نیست چی گفته بودمم😔😂😂

neda
عضو
پاسخ به  P:z
1 سال قبل

نه عزیزمممم…
مال خودمو حذف کردم فقط …
اونم دیدم فضا غمگین نشه برا همین 😂
شما تاج‌ سری بانو ♥️♥️♥️♥️

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

شاید فردایی نباشد 😌🖤

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

بیا اول از خودت شروع کنیم،نظرته؟؟🤤

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

بوسو گفتم 😂

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

یکی بذارم براتون ؟؟؟

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

گذاشتم …

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

از این چالشای خنده دار بذار…
بذار برا رمانا گریه کردن بیان اینجا بخندن 🥲💔
تعادلو حفظ کن 😂
و گرنه اینایی که من میبینم با رمانا زندگی کردن جز به جزءشو یادشون هست!

P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

ماه یا ماهی بود اسمش
نویسنده ش فک کنم ستی بود اسمش
خیلی قشنگ مینوشت
غیبش زد یهو

P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

یعنی چی
نمیتونی ازش خبر بگیری؟
خیلی رمانا هستن که پارت ندارن تا آخر

P:z
P:z
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

اوو
چقد بدد
به هر حال مرسی ازت

P:z
P:z
1 سال قبل

به جرئت میتونم بگم جز رمانایی که من خوندم نیست
به جرئتتت😂😂
حالا هر چی که هست نمیدونم والا
ولی من نخوندمش

نازنین
نازنین
1 سال قبل

فاطمه جان انگار کلا هامین وآووکادو رو فراموش کردی چند روز اصلا پارت نذاشتی ازشون

سارا
سارا
1 سال قبل

گرگها وچقدرکامیارانسان بود دمش گرم ،بهترین رمانی که بعدالفبای سکوت خوندم وخوشم اومد .

0_0
0_0
1 سال قبل

رمان گرگها

🥲❤️❤️
🥲❤️❤️
1 سال قبل

واییی یادش بخیررر دلم تنگ شده بوددددد واسشون😭
خیلی چالش باحالی بود ،بی زحمت بازم بزارین😂❤️

🥲❤️❤️
🥲❤️❤️
1 سال قبل

رمان گرگها ، کامیار ولیلی ❤️🥲
رمام خانم ابهام عزیز
البته امیدوارم درست گفته باشم😂

به تو چه😐
به تو چه😐
پاسخ به  🥲❤️❤️
1 سال قبل

ای کاش خانم ابهام دوباره رمان بنویسن
رماناشون محشره✨❤️

🥲❤️❤️
🥲❤️❤️
پاسخ به  به تو چه😐
1 سال قبل

آره واقعا دلم برای قلمشون‌ تنگ شده

Tina&Nika
Tina&Nika
1 سال قبل

یا سکوت تلخ
یا ابشار طلایی

دسته‌ها
76
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x