"خدمتکار عمارت درد" پارت 15 - رمان دونی

“خدمتکار عمارت درد” پارت 15

 

 

بعد از چند ساعت از بیمارستان مرخصم کردن…

 

تو این چند ساعت کوروش حتی نیومد ببینه حالم خوبه یا نه؟!

 

کوروش از کافر بدتره

خدا لعنتش کنه منو به فرهاد فروخت…

خدا کنه اون شرکت رو سرش خراب شه…

 

تند تند با دستم محکم پیشونیمو پاک میکردم

حالا میاد واسه من بوسش میکنه‌…

این بشر دیوانه است!!!!

 

یدفعه در باز شد

 

یه صندلی از گوشه اتاقم ور داشت اومد کنارم گذاشت نشست…

 

کوروش: کی روانیه؟!

 

تو دلم گفتم تو و اون دوست دختر کوتوله ات

مگه جرئت دارم بگم…

تعادل روحی روانی نداره

 

+ هیچی آقا

با یکی از بچه ها بودم

 

هی داشت دور و اطرافشو نگاه میکرد…

 

+ آقا دنبال چیزی میگردی؟!

 

کوروش:ها؛ چی!!!!

 

دیگه با لحن محکم تر گفتم بهش

 

+ آقا چیزی میخواین من برم براتون بیارم؟!

 

کوروش: میگم اگه حالت خوبه لباساتو بپوش بریم بیرون بگردیم

 

این گفتم تعادل نداره

هه فک میکنه من نمیدونم

 

+ آقا ممنونم از اینکه بفکر خدمتکارتون هستین…

 

جا خورد اون صورت بشاش تبدیل شد به صورت غمزده…

 

کوروش: نه تو نه مارا…

 

+ چی نه؟! حقیقت داره

 

بلند شد و رفت

 

چی میخواست بگه جوابی نداشت بهم بده

 

کتاب شعر فروغ باز کردم مشغول خوندش شدم

چشمش به این جمله خورد:

 

عشق اگر عشق باشد فاصله و زمان حرف احمقانه ای است…

 

دوسم نداشت که منو داشت از خودش  دور می‌کرد

من نمیتونم مجبورش کنم دوسم داشته باشه…

 

با فرهاد برم بهتره از دستم راحت میشه

میتونه با رزا خوشبخت بشه

 

اومدم چشامو ببندم بخواب

 

سارا محکم درو وا کرد پرید تو بغلم

 

سارا: وای خدا رو شکر سالمی

زنده ای؟!

 

+ مارال خفه شدم مارال بسه دیگه

الان منو میکشی خودت

 

سارا: وای خدانکنه

 

دستامو تو دستاش گرفت

 

سارا: خیلی خوبه که هستی؛ ترسیدم که از دستت دادم

دختر چت شده بود؟!

کوروش این همه میزدتت

دم نمیزدی…

 

سارا از هیچی خبر نداشت طفلک اگه بدونه من میرم داغون میشه…

 

+مرسی که هستی

آقاتو نمیشناسی فازکیه…

یه روز مثل کوه یخ یه روز مثل شیر برنج

سارا ول اینا کن دختر ببین چی میخوام بهت بگم ولی ناراحت نشی…

سارا: تورو به جون اون دختره بگو چیشده؟!

 

+وایسا کدوم دختر؟!

 

سارا: همون خدا زده

 

+ کی سارا؟!

 

سارا: همون که قدش کوتاهه؟!

 

+سارااااا!!!!کیه؟! چرا بیست سوالیش میکنی؟!

 

سارا: بابا همون دوست دختر کوروش دیگه

 

+ سارا خوش نیستی

شش و هشت میزنی

 

سارا:هی خواهر کار من از شش و هشت گذشته هی هی

 

حالا ولش کن بگو چی میخوای بگی؟!

 

بزار سریع بهش بگم تموم شه

 

+سارا من میخوام برم از اینجا؟!

 

خیلی ریلکس بود

 

سارا: خوب برو ولی کوجا میخوای بری؟!

 

+آلمان

 

جا خورد

 

سارا:چرا میخوای بری؟! اصن میخوای با کی بری؟!

کوروش میدونه؟!

 

+ منو کوروش به فرهاد فروخت

اسیرشو فروخت

 

سارا: ها؟! فرهاد کیه؟!

 

محکم با دست زدم رو پیشونیم

 

+آخ یادم رفت بهت بگم

همین دختره داداشش اسمش فرهاده

تو آلمان درس میخونه متخصص قلبه

 

سارا: خوب دخلش به تو چیه؟!

 

+ خوب اون منو میخواد ببره

سارا خنگ نشو

میگم منو کوروش فروخته

اونم به نصف پنجاه درصد شرکت فرهاد

 

سارا محکم بغلم کرد

 

سارا: عاجی بقرآن آی کیوم ضعیفه

نمیدونم تورو چرا کوروش تورو به این دکتره فروخته؟!

میخوای نرو‌…

خودت چی میگی…دلت چی میگه؟!

 

+ فعلن تا سه روز اینجام

میدونی من حق ندارم انتخاب کنم کوجا باشم…

 

سارا از بغلم خودش کشید بیرون

شونه هامو محکم گرفت

 

سارا: معلومه چی میگی؟!

کی گفته حق انتخاب نداری…

تو یه انسان

یه دختر

و کسی که عقل و شعور داره انتخاب کنه برا زندگیش چیکار کنه…

 

+ من بالی برای پرواز ندارم

فقط یه خدمتکار یه عمارتم که باید درداشو تحمل کنم تا وقتی که…

 

سارا نذاشت بقیه حرفمو کامل کنم…

 

سارا: هیس نمیخوام بقیه حرفاتو بشنوم

تو این سه روز که نه دو روز فکراتو کن

هر کاری کنی من پشتتم

الانم بیا پایین آقا کارت داشت

اگه تا سه روز اینجایی فقط بخند

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.3 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان هکمن
رمان هکمن

دانلود رمان هکمن   خلاصه : سمیر، هکر ماهری که هیچکس نمی تونه به سیستمش نفوذ کنه، از یه دختر باهوش به اسم ماهک، رو دست می خوره و هک می شه و همین هک باعث یه کل‌کل دنباله دار بین این دو نفر شده و کم کم ماهک عاشق سمیر می شه غافل از اینکه سمیر… به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عاشک از الهام فتحی

    خلاصه رمان:     عاشک…. تقابل دو دین، دو فرهنگ، دو کشور، دو عرف، دو تفاوت، دو شخصیت و دو تا از خیلی چیزها که قراره منجر به ……..   عاشک، فارسی شده ی کلمه ی ترکی استانبولی aşk و به معنای عشق هست…در واقع می تونیم اسم رمان رو عشق هم بخونیم…     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری 63

  خلاصه رمان :   زندگی ده ساله ی صنم دچار روزمرگی و تکرار شده. کاهش اعتماد به نفس ، شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین می رساند. صنم برای رسیدن به ارزشهای ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی در پیش گرفته !     پایان خوش     به این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصاص pdf از سارگل حسینی

  خلاصه رمان :     آرامش دختر هجده ساله‌ای که مورد تعرض پسر همسایه شون قرار میگیره و از ترس مجبور به سکوت میشه و سکوتش باعث میشه هاکان بخواد دوباره کارش رو تکرار کنه اما این بار آرامش برای محافظت از خودش ناخواسته قتلی مرتکب میشه که زندگیش رو مورد تحول قرار میده…   به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماهرخ
دانلود رمان ماهرخ به صورت pdf کامل از ریحانه نیاکام

  خلاصه: -من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد،  با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…! مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
zahra
zahra
1 سال قبل

فصل دوم کی میزارین

My nazi
My nazi
2 سال قبل

خیلی ام زیبا

کیمیا
کیمیا
2 سال قبل

میشه بقیه پارت ها رو هم بذارید زودتر

هعی
هعی
2 سال قبل

جیخخخخخخخ دلم بر رمانه تنگیده بودددد مررررررسی

ربکا
ربکا
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

مشکلی نیس عزیزدلم ❤❤
موفق باشی💙🦋

Tamana
Tamana
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

😍 🥺 👌 👌

My nazi
My nazi
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

امیدوام
فقط هرچه سریع تر جبران بشه

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x