"خدمتکار عمارت درد" پارت 22 - رمان دونی

“خدمتکار عمارت درد” پارت 22

 

+خوب باید نگاه سه تا رو به هدف بزنی

میتونی؟!

 

فرهاد: اصن تو خودت چرا نمیزنی؟!

 

+ وقتی یه لیدی باهاته یه مرد جنتلمن باید بقیه کارا انجام بده

موسیو

 

فرهاد: اوه مای گاد

بیا برو بچه داری بازی میدی

 

دیگه فرهاد تفنگ به دست شد و منم مثل این تماشا چیا تشویقش میکردم

 

+فرهاد ؛ فرهاد؛ فرهاد تو میتونی

 

فرهاد: اینو میدونم ولی جان من تو دیگه تشویق نکن

 

+ برو ببینم دلتم بخواد

یکی مونده بزنی به هدف

بزن دیگه

 

فرهاد آخری رو ام میزنه به هدف و تمام

 

+ و اینک فرهاد …

چیزه میگم فامیلیت چیه؟!

 

فرهاد: هخامنش

 

وای خدا فامیلشم مثل منه این دیگه ته شباهته

 

+ دورغ نگو…

 

فرهاد: جایزه تو انتخاب کن

برا چی بهت دورغ بگم

+ منم فامیلیم هخامنشه

 

فرهاد: چه باحال

 

+ اوم خیلی

بزار ببینم من چی میخوام

 

گوشه دکه بالاهاش کلی عروسک خوشگل بود داشتم با دقت نگاه میکردم کدومشو انتخاب کنم

که خوردم به یه پنگوئن

+ فرهاد من اون پنگوئن رو میخوام

 

فرهاد: اوها چه بزرگه

بیا خرس ببر

اینا این تک شاخه

 

+ نوچ این پنگوئن ناز تره

 

فرهاد: آقا هر چی خانم میخواد بدین بهش

پنگوئن داد بغلم ویییی خدا چه نرم و پشمالو بود

تو بغلم گرفتمش مثل این بچه دو ساله ها شده بودم

 

فرهاد: این پدر مهربان دختر کوچولوشو کوجا ببره؟!

 

+ پدر مهربان بیا شالمو بکش جلو

نگاه موهام بازه

کلاً پیداس

 

فرهاد: نوکر دخترمم هستم

 

فرهاد شالمو درستش کرد

هی میگفت پنگوئنه مثل خودمه

 

سرم پایین بود که چشم خورد به جفت کفش مشکی

که سرمو بلند کردم بله با آقای کوه یخ چشم تو چشم شدم

 

چقدر اعصابش خط خطی

میشه از چین ابروهاش فهمید

 

جلوتر من فرهاد شروع به حرف زدن کردن

 

فرهاد: چطورین؟! خوش میگذره

 

رزام این این حال بدی کورش بهش سرایت کرده بود

 

رزا: بد نیست

خوب شما دوتا چی خوش میگذره

 

فرهادم هی با آب و پیچ همه رو قشنگ تعریف کرد

 

و کوروشم نگام میکردو هیچی نمیگفت

 

چشم رزا خورد به عروسکه تو بغلم

رزا: وای مارال این چقدر خوشگله و نازه

کی برات خریده؟!

کوروش منم میخوام بیا بریم ماهم

از وقتی اومدیم همش داریم الکی میگردیم

 

+ نخریدم که داداش گرامی برنده شدن

منم این میلو رو ور داشتم

 

فرهاد: چی؟! میلو؟!

 

+ چیه دلت میخواد بهش بگم پنگوئن

اسمشو میلو گذاشتم

 

فرهاد: بیا بریم این میلو ام بیار

با اجازه تون

راستی کوروش من مارال میرسونم خونه

خودش که گفت مشکلی نداره

گفتم که بهت بگم…

 

چند قدم برداشتم که کوروش صدام کرد

منو با خودش یه گوشه برد

 

+ بله آقا؟!

 

کوروش: درد آقا

چرا گوشیتو جواب نمیدی؟!

با فرهاد فکر کنم زیادی خوش میگذره نه…

 

واقعن نمی‌دید حالم بده من هیچی نمیگم هی این رو اعصاب من سورتمه سواری می‌کرد

 

+ چی چی رو خوش میگذره

تو خودت دعوتشون کردی

بنده خدا گفت بیا بریم منم دعوتشو قبول کردم

گوشیمم تو کیفم بود

بنظرت تو این سرو صدا چیزی میشنوی؟!

 

هی با نوک کفشش می‌زد رو زمین

 

کوروش: برو بهش بگو میخوای با من بیای…

بعدشم بگو با من میای خونه

منتظرم زود بهش بگو

اون موهاتم بکن تو کمتر نشونشون بده که مو داری

 

دیگه کوروش حق نداشت بهم دستور بده همش زرگویی همش دستور

اصن به اون چه میخوام موهامو نشونش بدم…

 

رفتم پیش فرهاد اصن حرفایی که بهم زد بهش نگفتم

من که دیگه تحت امر کوروش خان نیستم

 

+بیا بریم فرهاد

 

فرهاد: چی گفت کوروش؟!

 

+بازم گیر داد

ولش کن

میگم بیا یکم راه بریم من حس بازی کردنم پرید

بعد بریم خونه

 

فرهاد: حرف حرف بانو ماراله

 

میلو رو محکم تر بغلش کردم

حس خوبی بهم میداد

یکم از شهر بازی دور شدیم

حدس میزنم نزدیک پنجاه بار زنگ زده به گوشیم

بعداً تو ماشین چکش میکنم…الان ببینم اعصابم خراب تر میشه…

 

فرهاد: پیاده روی خوش میگذره

 

+ هی بد نیست ولی خوبه

 

شونه به شونه هم راه میرفتیم

فرهاد درک می‌کرد که به آرامش نیاز دارم برا همین سکوت این لحظه رو خرابش نکرد و هیچ حرفی نزد

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هیچ ( جلد دوم) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

      خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تب pdf از پگاه

  خلاصه رمان :         زندگی سه فرد را بیان می کند البرز ، پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود . زندگی ای پر از فراز و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طواف و عشق pdf از اکرم امیدوار

  خلاصه رمان :         داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی براش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه… ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سکوت تلخ pdf از الناز داد خواه

    خلاصه رمان :         نیکا دختری که تو یه شب سرد پاییزی دم در خونشون با بدترین صحنه عمرش مواجه میشه جسد خونین خواهرش رو مقابل خودش میبینه و زندگیش عوض میشه و تصمیم میگیره انتقام خواهرشو بگیره.این قصه قصه یه دختره دختری که وجودش پر از اتشه پر از اتش انتقام دختری که میخواد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری

  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را بگیرد و مبارزه اش را از همون ابتدای ورود به

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
21 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sanaz
sanaz
2 سال قبل

بازم پارت من سیرمونی ندارم از این رمانت😂😂😂🤣💔

ساحل
ساحل
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

زود باش 😃😍
😂 😂 😂

sanaz
sanaz
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

فدات شم❤

ساحل
ساحل
2 سال قبل

باهات قهرم فرشته 💔🥺
جوابمو ندادی تو ی کامنتی ک بهت دادم خواستم ی چیزی بگم 😑💔
(این پارتت خوب بود)❤…

ساحل
ساحل
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

الهی بمیرم😔💔🥺
خدا ب خودت و خانوادتون صبر بده
ایشالا روحشون‌ قرین رحمت الهی 🖤

فدای سرت گلی❤
فدای تو

http://goftino.com/c/agBGkd

اینو ک بزنی روش ی صفحه چت برات باز میشه
باز نشد کمیش کن ت کروم بزن 🥰

Tamana
Tamana
2 سال قبل

مرسی فرشته جونم😘

Aysan Valy
Aysan Valy
2 سال قبل

عالی 🥹🫦🧋

Aysan Valy
Aysan Valy
2 سال قبل

خیلی خوب بود 🤌🏻🥺

Aysan Valy
Aysan Valy
2 سال قبل

🥰 🤌🏻

ghazal
ghazal
2 سال قبل

دیگه کاملا مشخص شد ک خواهر برادرن

Zahrapeykani
Zahrapeykani
2 سال قبل

این پارتم خوب بود ولی دلم واسه کوروش سوخت🥺

Zahrapeykani
Zahrapeykani
2 سال قبل

پارت بعد کی میزارید؟

yegane
yegane
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

هرچی زودتر بهتر 😂 

Aysan Valy
Aysan Valy
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

مثلا فردا 🤣👍🏻

Tamana
Tamana
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

بزارحتما 😍 😍 😍 😍

Zahrapeykani
Zahrapeykani
2 سال قبل
پاسخ به  fershteh mohmadi

اگه به من باشه که میگم همشا الان بزار

دسته‌ها
21
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x