"خدمتکار عمارت درد" پارت 40 - رمان دونی

“خدمتکار عمارت درد” پارت 40

 

 

تا نزدیکای ظهر درگیر کارای دانشگاه و ثبت نام آموزش زبان اونم هم انگلیسی هم آلمانی

 

خسته شده بودیم کلاً مشخص بود از چهره هامون

 

+ هنوز مونده؟!

 

فرهاد: نه دیگه فکر کنم از باید بری کلاس زبان

هفته بعدم کلاسای دانشگاه شروع میشه

دیگه حسابی سرت شلوغ میشه

 

+ نگو خودم خستمه میگی انگار بدنم هی سنگین تر میشه

بزار کو تا فردا

 

فرهاد: انگار داری کوه میکنی

 

+ کاش کوه بود

 

فرهاد به شوخی سرشو به معنی تاسف تکون داد

 

رسیدم خونه

دیگه نا نداشتم یه قدم تکون بخورم

 

خاله خزان: فرهاد دخترم چرا اینطوری شده؟!

فرهاد: چطوری شده؟!

مگه چیکارش کردم بد کردم رفتم ثبت نامش کردم

 

+ خاله همش خودم کارامو انجام می‌دادم

مثلاً زبانش خوبه

اصن هیچی کمکم نکرد

 

خاله ام انگار باورش شده بود گوش فرهادو محکم کشید

خاله خزان: مگه بهت نگفتم حواست به امانت خواهرم باشه

چند بار بهت گفتم

ها؟!

 

فرهاد: مامان چرا حرف اون جادوگر باور میکنی؟!

دستم بشکنه که نمک نداره

اشکال نداره مارال خانم بهم می‌رسیم

 

یه سیب رو میز بر داشتم گاز زدم داشتم با پوزخند نگاش می کردم

 

+ خاله ولش کن من همین که باهام اومد دستش دردنکنه

 

خاله گوششو محکم کشید

 

فرهاد:  آخ مامان داره میخنده داره دورغ میگه

+ خاله بخاطر من ولش کن من بخشیدمش

 

خاله ام گوششو ول کرد خودشم داشت میخندید فهمید دارم فرهادو اذیت میکنم

 

فرهاد: میخوام نبخشی

تلافیشو سرت در میارم

 

ناهار خوردم هر کدوم رفتیم تو اتاقمون

 

گوشی رو بر داشتم زنگ سارا زدم

چقدر سریع گوشی رو برداشت

 

سارا: جانم مارال

 

+ چه سریعی جواب دادی

کجایی؟!

 

سارا: میخواستم زنگ میثم بزنم که تو زنگ زدی

 

+ اوه پس مزاحمتون شدم

 

سارا: مزاحم بودی از همون اول

 

+ برو گمشو دلتم بخواد

 

+ تو قلبت

میگم تو الان تو کدوم شهری؟!

 

مارال: اوم اسمش برلین

 

سارا: چجوری شهریه؟!

تو خودت حالت خوبه؟!

کجا میمونی میگم خدب نیست با یه پسر غریبه میمونی

 

+ شهر قشنگیه

خوبم

با خاله ام میمونم

 

سارا: چی خاله؟!

 

دیگه همه چی رو از اول تا آخر واسه سارا تعریف کردم

هر چی میگفتم گوشی رو بده به آنا میگفت رفته بیرون

 

بعد خدافزی با سارا گرفتم خوابیدم

دیگه موقع شاپ پاشدم رفتم تو سالن

همه جمع بودن

با همه سلام کردم

که سکینه خانم اومد میزو چید

 

بعد صرف شام فرصت خوبی بود تا خاله راز پشت اون نامه رو بگه

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن

    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی میشود . رمان لهیب انتقام ، عشق و نفرت را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج با مرد مغرور

  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیتاریست شرور به صورت pdf کامل از ماه پنهان و هانیه ثقفی نیا

    خلاصه رمان :   داستان درباره دختری به اسم فرنوشه که شب عروسیش، بی رحمانه مورد تجاوز گیتاریست شیطان پرستی قرار میگیره و خانوادش اونو از خودشون میرونن. درنهایت فرنوش مجبور میشه به عقد اون مرد مرموز دربیاد ولی با آشکار شدن رازهای زیادی به اجبار پا به دنیایی میذاره که به سختی ازش فرار کرده بوده و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کلنجار

    خلاصه رمان :       داستان شرحی از زندگی و روابط بین چند دوست خانوادگی است. دوستان خوبی که شاید روابطشان فرای یک دوستی عادی باشد، پر از خوبی، دوستی، محبت و فداکاری… اما اتفاقی پیش می آید که تک تک اعضای این باند دوستی را به چالش میکشد و هرکدام به نحوی با این مسئله و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ایست قلبی pdf از مریم چاهی

  خلاصه رمان:     داستان دختری که برای فرار از ازدواج اجباری با پسر عموی دختر بازش مجبور میشه تن به نقشه ی دوستش بده و با آقای دکتری که تا حالا ندیده ازدواج کنه   از طرفی شروین با نقشه ی همسر اولش فاطی مجبور میشه برای درمان خواهرش نقش پزشکی رو بازی کنه که از خارج از

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیمیا
کیمیا
2 سال قبل

یه پارت دیگه هم بذار

هعی
هعی
2 سال قبل

ام چرا حس میکنم کافی نیس برام

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x