رمان آس کور پارت 190 - رمان دونی

 

 

 

 

 

کسی متوجه منظورش نشد.

تمام سالهای زندگی اش از آن دخترک چشم رنگی متنفر بود اما هیچکس از این تنفر خبر نداشت.

 

او دلیل خودش را برای این نفرت داشت، دلیلی که برای بقیه قابل قبول نبود.

 

همان دختر چشم رنگی مرده باعث شده بود که از تمام دختران چشم رنگی دنیا متنفر باشد و حالا کار دنیا را ببین!

 

زمین چرخیده و چرخیده و چرخیده بود تا همان دختر را زنده و سالم مقابلش قرار دهد.

 

زمین و آسمان دست به دست هم داده بودند تا تنفری که سالها در دل پرورانده بود، توسط همان آدم تبدیل به عشق شود.

 

دنیا در عین بزرگی چقدر کوچک بود.

 

همه دور حاج خانم جمع شده بودند که حامی، سراب لرزان و رو به موت را روی تخت خواباند.

 

سراب زانوانش را در شکمش جمع کرده و به اشک ریختن ادامه داد.

 

از نگاه کردن به حامی واهمه داشت که پلک هایش را محکم روی هم فشرده و نالان پچ زد:

 

_ بچمون… چی میشه؟

 

تنها نگرانی اش کودک بی پناهش بود. قرار بود مثل جانش از او مراقبت کند اما حالا حتی نمیدانست باید با اوی دنیا نیامده چه کنند.

 

به دنیا آوردنش درست بود یا باید زودتر از بین میبردش؟

اصلا چطور هسته ی تودلی اش را از بین میبرد؟ جانش شده بود فسقلی…

 

_ چرا من؟ چرا تو؟ چرا ما؟ میمیرم حامی…

 

دست روی صورتش گذاشت و هق هقش شدت گرفت. کاش همان روز که جراتش را داشت، خودش و این بچه را میکشت.

 

حامی بالای سرش ایستاد و به چشمان بسته اش زل زد. از بازی روزگار خنده اش گرفت و تکه تکه خندید.

 

سراب این موضوع را میدانست و از او پنهان کرده بود.

کلافه از صدای بلندشان چشم بست.

 

_ برین بیرون، همتون… یالا!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 113

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری

  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقصنده با تاریکی

    خلاصه رمان :     کیارش شمس مرد خوش چهره، محبوب و ثروتمندیه که مورد احترام همه ست… اما زندگی کیارش نیمه پنهان و سیاهی داره که هیچکس از اون خبر نداره… به جز شراره… دختری باهوش و بااستعداد که به صورت اتفاقی سر از زندگی تاریک کیارش درمی یاره و حالا نمی دونه که این نزدیکی کیارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تیغ نگاه به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

        خلاصه رمان:   دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش تجاوز میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند

  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه آقا؟! و برای آن که لال شدنم را توجیه کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Me/
Me/
2 ماه قبل

عاشق کامنتام هیچ کسی به دلش بد راه نمیده الحمد الله 😂

خواننده رمان
خواننده رمان
2 ماه قبل

ای بابا یکم انصاف داشته باشین آخه اینم شد پارت سه ماهه جون به سر شدیم هنوز معلوم نیست حامی از کجا اومده تو زندگی اینا

Tomi
Tomi
2 ماه قبل

فکرکنم حامی پسر راغبه

:://
:://
2 ماه قبل

تو پارت ۱۰۰۱ ام مشخص میشه ایشالله
صد رحمت ب دلارای

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x