_ حامی پسرم…

 

کف دستش را مقابل پدرش گرفته و عصبی خندید.

 

_ الان نه، میخوام با زنم تنها باشم… بیرون.

 

_ حالش خوب نیست، بذار یکم آروم شه بعد…

 

از گوشه ی چشم به بردیا زل زده و بی حرف نگاهش کرد.

بردیا سری به تاسف تکان داده و دست زیر بازوی حاج خانم انداخت.

 

_ بیاین بریم.

 

_ ولی بابا…

 

رسا نگران سراب بود.

هر دویشان بدترین خبر ممکن زندگی شان را شنیده بودند و حالا شک داشت تنها گذاشتنشان درست باشد.

 

بردیا با اطمینان پلکی زده و رو به رسا بی صدا لب زد:

 

_ نگران نباش.

 

همه را که وادار به رفتن کرد، کنار سراب نشست و چند دقیقه ای که برایش چند سال گذشت، به یک نقطه خیره ماند.

 

ذهنش در سکوت روزهای گذشته را چرخیده و به زمان حال رسید.

اتفاقاتی که برایشان افتاده بود سنگین و غیر قابل هضم بود.

 

همه چیز شبیه یک فیلم تخیلی بود با این تفاوت که او داشت این فیلم را زندگی میکرد.

 

تک تک نورون های مغزش تیر میکشید. شقیقه هایش را کمی مالیده و سر سمت سراب چرخاند.

 

جمع شده در خود هق میزد و دست روی شکم کوچکش میفشرد.

 

نگرانی حامی اصلا شبیه نگرانی سراب نبود.

حالا که فهمیده بود این دختر همان کابوس کودکی هایش است، همان کسی که حس میکرد زندگی اش را دزدیده، احساسات مختلفی را تجربه میکرد.

 

عشق و تنفری به یک اندازه قلبش را احاطه کرده بود و دقیقا باید چه میکرد؟

نمیدانست…

 

نفسش را با صدا بیرون داده و مردد دستش را نزدیک بازوی سراب برد.

حالا حتی یک لمس کردن ساده هم برایش سخت شده بود.

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 89

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کافه آگات pdf از زهرا بهرامی

  خلاصه رمان : زندگی کیارش کامیاب به دنبال حرکت انتقام جویانه ی هومن، سرایدار ویلای پدرش با زندگی هانیه، خواهر هومن گره می خوره   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید»   romanman_ir@ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای نمناک علفها به صورت pdf کامل از شکوفه شهبال

      خلاصه رمان:   صدای خواننده در فضای اتومبیل پیچیده بود: ((شهزاده ی آسمونی/گفتی که پیشم می مونی.. برایاین دل پر غم/ آواز شادی می خوانی عشق تو آتیش به پا کرد/ با من تو روآشنا کرد.. بی اونکه حرفی بگویم/راز منو بر ملا کرد.. یه لحظه بی تونبودم/ یه لحظه بی تو نزیستم.. یه روز سراغمو می

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تبسم تلخ

    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو رو دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا نا امید شده. تبسم با فهمیدن این موضوع از حسام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه ی لیلا به صورت pdf کامل از فاطمه اصغری

      خلاصه رمان :   ده سالم بود. داشتند آش پشت پایت را می‌پختند. با مامان آمده بودیم برای کمک. لباس سربازی به تن داشتی و کوله‌ای خاکی رنگ کنار پایت روی زمین بود. یک پایت را روی پله‌ی پایین ایوان گذاشتی. داشتی بند پوتینت را محکم می‌کردی. من را که دیدی لبخند زدی. صاف ایستادی و کلاهت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری

    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه مسیر پر از سنگلاخ… بن بست یه کوچه نیست… ته

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماهرخ
دانلود رمان ماهرخ به صورت pdf کامل از ریحانه نیاکام

  خلاصه: -من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد،  با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…! مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Bahareh
Bahareh
11 ساعت قبل

حداقل به یه جای درست درمون برسون پارت و بعد تموم کن هیچ اتفاق خاصی نمیفته تو پارت‌ها اگه این مثلا پارت رو نمی‌داد هم چیزی از دست نمی‌دادیم.

کیوی خانم🥝
کیوی خانم🥝
1 روز قبل

باباااااااااا تموم کن این بازی کثیفووووووو .
اَههه😑😑😑😑😑

خواننده رمان
خواننده رمان
1 روز قبل

واااااا همه روش حورا رو در پیش گرفتن پارتای دو خطی

کیوی خانم🥝
کیوی خانم🥝
پاسخ به  خواننده رمان
12 ساعت قبل

فکر کنم تو هنو با دلارای اشنا نشدی .
حورا روش دلارای در پیش گرفته.

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x