رمان آس کور پارت 198 - رمان دونی

 

 

اسم بچه که آمد انگار جنگ شد.

تازه یاد جنینی افتادند که شاید لا به لای این همه خبر شوکه کننده آسیب دیده باشد.

 

حاج خانم دستپاچه روی صورتش کوبید و حامی سراسیمه دور خود چرخید.

 

سراب بغض کرده فقط نگاهشان میکرد.

 

از خودش متنفر شد که برای بار هزارم قراربود همه را به دردسر بیندازد اما اگر این کار را نمیکرد، تا ابد روی دلش میماند.

 

یک زندگی آرام کنار خانواده اش میخواست و شرط رسیدن به این خواسته، نابودی راغب بود.

 

نفسی عمیق کشید تا دست و دلش نلرزد و گلویی صاف کرد.

 

_ وای چتونه؟ دیوونم کردین!

 

هر دو به یکباره ایستادند و رسا که چند دقیقه ای میشد تماشایشان میکرد، بلند زیر خنده زد.

 

سراب کف دستش را به پیشانی اش کوبید و با لحن شوخی نالید:

 

_ توروخدا نجاتم بده!

 

رسا شانه بالا انداخت و لب غنچه کرد.

 

_ فک و فامیل خودتن، به من چه!

 

با زاری به چهره های ترسیده شان زل زد و بلند شد. دستانش را باز کرده و چرخی زد.

 

_ ببینین، خوبم. فقط محض احتیاط گفتم، چرا از کاه کوه میسازین آخه؟

 

حاج خانم که اشکش دم مشکش بود فین فین کنان سراب را به آغوش کشید.

 

_ اصلا حواسمون به بچه نبود، اگه چیزیش شده باشه چی؟

 

هینی گفته و وحشت زده عقب کشید. دستانش را روی دهانش گذاشته و خودش را ننو وار تکان داد.

 

_ خیلی محکم بغلت میکردم، خاک بر سرم… خفه نکرده باشمش؟!

 

سراب نفسش را با صدا بیرون داده و وارفته چشم بست.

اگر مادرش کمی دیگر ادامه میداد، حتما بیخیال نقشه اش میشد.

 

در همین فکر بود که حامی با یک مانتو و شال کنارش ایستاد.

 

_ بپوش بریم تا مامان حجله ی بچمونو به پا نکرده!

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 112

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آشوب pdf از رؤیا رستمی

    خلاصه رمان :     راجبه دختریه که به تازگی پدرش رو از دست داده و به این خاطر مجبور میشه همراه با نامادریش از زادگاهش دور بشه و به زادگاه نامادریش بره و حالا این نامادری برادری دارد بس مغرور و … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیمی از من و این شهر دیوانه

  خلاصه رمان :   نفس یه مدل معروف و زیباست که گذشته تاریکی داره. راهش گره می‌خوره به آدم‌هایی که قصد سوءاستفاده از معروفیتش رو دارن. درست زمانی که با اسم نفس کثافط‌کاری های زیادی کرده بودن مانی سر می‌رسه و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد

  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونه‌اش چند سال زندانی میکنه

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تابو
رمان تابو

دانلود رمان تابو خلاصه : من نه اسم دارم نه خانواده، تنها کسی که دارم، پدرمه. یک پدر که برام همه کار کرده، مهربونه، دلرحمه، دوست داشتنیه، من این پدر رو دوست دارم، اون بهم اسم داد، بهم شخصیت داد، اون بهم حس انتقام داد. من این پدر رو می‌خوام بکشم، من پاییز عزیزنظامم که قصد قتل پدر کردم. این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x