رمان حورا پارت 160 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

تیز به سمتم برگشت:

_ دفعه‌ی قبل هم یه همچین چیزی گفتی، چرا انقدر بهش دید بدی داری؟

 

پوزخندم پررنگ‌تر شد:

_ بیخیال قباد، الان هرچی من بگم میشکنه تو سر خودم، اما این که فقط تو لحظه‌هایی که یکی به من توجه نشون میده این ریختی میشه قابل هضم نیست برام!

 

کمی خیره نگاهم کرد، سپس سری به تاسف تکان داد و بیرون رفت.

من هم دوباره در تخت جا گرفتم، ترسیده بودم…از اینکه باز هم چیزی بخواهد اما…

 

حرف‌هایش افکارم را در هم ریخته بود، اینکه همچین تصوری داشته باشد چندان باب میلم نبود اما خب، بی انصافیست اگر فقط او را مقصر کنم، البته فقط در این یک مورد!

 

وگرنه که خیر و خوشی زیادی از او در این چند ماه ندیده‌ام!

 

 

ان شب گذشت، شب عروسی هم گذشت!

بماند راهی کردن کیمیا با گریه و زاری به خانه‌ی بخت، هرچند…

روز بعدش برگشت و بدون هیچ حس و حال بدی، با خوشحالی برایم زندگی جدیدش را تعریف کرد…

 

ان هفته، همه‌ی روزهایش نرمال بود، الا آخر هفته که قرار شد قباد برای یکی از پروژه‌های برج‌سازی به خارج شهر برود و دو روزی نمی‌آمد!

 

سر میز داشتم با اشتها غذا میخوردم، و صدای خداحافظی‌کردن‌هایشان با قباد را گوش میدادم!

 

قباد سعی کرده بود از من هم خداحافظی کند اما…خب، من را ندید! اصلا هم خودم مانع دیدن نشدم، به من چه؟ در قفل شده بود…

 

بسته شدن در لبخندی روی لبم نشاند، اگر این خاله و خواهرزاده رهایم میکردن قطعا می‌توانستم دو روز را در ارامش و بدون طعنه تشر سپری کنم، اما انگار خواب و خیال بود!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 224

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان فردای بعد از مرگ
دانلود رمان فردای بعد از مرگ به صورت pdf کامل از فریبرز یداللهی

    خلاصه رمان فردای بعد از مرگ :   رمانی درموردیک عشق نافرجام و ازدواجی پرحاشیه !!!   وقتی مادرم مُرد، میخندیدم. میگفتند مادرش مرده و میخندد. من به عالم میخندیدم و عالمیان به ریش من. سِنّم را به یاد ندارم. فقط میدانم که نمیفهمیدم مرگ چیست. شاید آن زمان مرگ برایم حالی به حالی بود. رویاست، جهان را

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آخرین بت
دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری

    خلاصه رمان آخرین بت : رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در برف و خونش را از

جهت دانلود کلیک کنید
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بخاطر تو pdf از فاطمه برزه کار

    رمان: به خاطر تو   نویسنده: فاطمه برزه‌کار   ژانر: عاشقانه_انتقامی     خلاصه: دلارام خونواده‌اش رو تو یه حادثه از دست داده بعد از مدتی با فردی آشنا میشه و میفهمه که موضوع مرگ خونواده‌اش به این سادگیا نیست از اون موقع کمر همت میبنده که گذشته رو رازگشایی کنه و تو این راه هم خیلی‌ها کمکش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سعادت آباد

    خلاصه رمان :         درباره دختری به اسم سوزانه که عاشق پسر عموش رستان میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه و ازش حامله میشه. این حس کاملا دو طرفه بوده ولی مشکلاتی اتفاق میوفته که باعث جدایی این ها میشه و رستان سوزان رو ترک میکنه و طی یکماه خبر ازدواجش به سوزان میرسه!و سوزان

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کسی که از حورا و قباد متنفره
کسی که از حورا و قباد متنفره
9 ماه قبل

خب دوباره برمیگردیم به این اسم🦦

~~~~
~~~~
9 ماه قبل

والا هر سری این سفر های دوروزه قباد ریده به همه چی ببینیم این سری کی زن کی میشه

روا
روا
9 ماه قبل

وای چرا اصلا جلو نمیره

آنی‌ام .
آنی‌ام .
9 ماه قبل

ته این رمان حورا نباید با قباد بمونه باید مستقل بشه و در اخر یه مرد خوب و صد البته بهتر از قباد گیرش بیاد و از قضا از نزدیکان قباد باشه که خبر خوشبختی شون برسه بهش و همچنینننن حورا بچه دار بشه و همه بفهمن مشکلی نداشته و لاله هم بچه از قباد نباشه که جر وا جر بشه وگرنه رمان غیر از این باشه به نویسنده بودن صاحب رمان باید شک کنیم .

آنی‌ام .
آنی‌ام .
9 ماه قبل

اینجاعه که مشخص میشه قباد لاله سگ صفت رو دوست داره و علاقه‌ای به حورا نداره قبلا هم به جای اینکه به لاله شکاک شه به حورا شک میکرد آخه زنی که خودشو میندازه به مرد متاهل پاکه؟

به تو چه😐
به تو چه😐
9 ماه قبل

حس بیستمم میگه حورا بارداره
جدیدا اشتهاش زیاد شده 😌

آنی‌ام .
آنی‌ام .
9 ماه قبل
پاسخ به  به تو چه😐

از ی طرف خوبه لاله و دار و دستش همراه قباد قهوه‌ای میشن وووولی حورا و قباد کنار هم زوج قشنگی نمیشن

غزل
غزل
9 ماه قبل

فک کنم تا قباد بیاد اینا یه کاری میکنن حورا ول کنه از اونجا بره

طرفدار دلارای
طرفدار دلارای
9 ماه قبل
پاسخ به  غزل

وای چقد خوب میشه اینجوری

Prny
Prny
9 ماه قبل
پاسخ به  غزل

بعد قباد میاد میبینه جاتره و بچه نیستش
وبعد ها به لاله شک می‌کنه

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x