رمان حورا پارت 205 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

همراه لاله به اتاق خواب رفتند، اطراف را نگاه کرد، چشمش به موبایل لاله که افتاد، فکری به سرش زد.

_ تو بخواب، من یه تماس کاری دارم.

 

لاله متعجب روی تخت نشست:

_ این وقت شب؟

 

موبایلش را برداشت و به سمت در رفت:

_ اره، تو بخواب…باید یه زنگ به وحید بزنم!

 

لاله شانه بالا انداخت و روی تخت دراز کشید، بالش‌هایی که دور و ورش بود را هم برای کج نشدن شکمش مرتب کرد.

 

از اتاق بیرون رفت، دیدن دوباره‌ی اتاق سابقش با حورا اخم‌هایش را در هم کشید، هنوز هم باورش نمیشد که چه شده، قلبش، روحش، تمام تنش، درد میکرد از خرابه‌هایی که بر سر زندگی‌اش ریخته شده بود.

 

وارد بالکن شد، پشت پنجره‌ی اتاق خودش و لاله ایستاد، منتظر ماند خوابش ببرد، نمیخواست وقتی موبایلش را چک میکند بیدار باشد.

 

برای اینکه انتظارش هم بی دلیل نباشد، شماره‌ی کیمیا را گرفت، این اواخر رابطه‌ی کیمیا و حورا خوب بود، شاید چیزی میدانست!

 

بعد از دو بوق تماس، وصل شد:

_ الو داداش؟

 

دستی به چشمانش کشید:

_ سلام، بیدارت کردم؟

 

_ سلام داداش، نه بیدار بودیم، این وقت شب، چیزی شده؟

 

خواهرش باردار بود، نمیخواست واقعا او هم دچار استرس شود:

 

_ نه نه…فقط، گفتم ببینم اخرین بار کی با حورا حرف زدی؟

 

صدای کیمیا در گوشش گیج شد:

_ وا، نمیدونم، همین امروز ظهر بود، چطور مگه؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 181

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان جوزا جلد دوم به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

  خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی مغزم منقار

جهت دانلود کلیک کنید
رمان در امتداد باران

  دانلود رمان در امتداد باران خلاصه : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان متوجه می شود که این دختر را می شناسد و در دوران دانشجویی با او همکلاس بوده است… این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی به این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فردای بعد از مرگ
دانلود رمان فردای بعد از مرگ به صورت pdf کامل از فریبرز یداللهی

    خلاصه رمان فردای بعد از مرگ :   رمانی درموردیک عشق نافرجام و ازدواجی پرحاشیه !!!   وقتی مادرم مُرد، میخندیدم. میگفتند مادرش مرده و میخندد. من به عالم میخندیدم و عالمیان به ریش من. سِنّم را به یاد ندارم. فقط میدانم که نمیفهمیدم مرگ چیست. شاید آن زمان مرگ برایم حالی به حالی بود. رویاست، جهان را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کام بک pdf از آنید 8080

  خلاصه رمان : کام_بک »جلد_دوم فلش_بک »جلد_اول       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد سوم

  دانلود رمان ماه مه آلود جلد سوم خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
صدیقه
صدیقه
7 ماه قبل

نکشیمون مهندس بعد پنج روز زحمتت شد اینقدر تکون خوردی😁😁😁. چل شدم از دستت خندم گرفته چقدر اسکلم هنوز دارم دنبالت میکنم

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط صدیقه پورمحمد
دریا
دریا
7 ماه قبل

به به خسته نباشی
نه واقعا مرسی بعد چهار روز اسم این چهار خط رو که نتونستی یه سکانس ساده بگونجونی گذاشتی پارت نه واقعا این چهار خط بعد چهار روز پارته؟!!!!!

اشک
اشک
7 ماه قبل

من که میدونم گوشی لاله رمز داره فقط نویسنده کرم میریزه کشش بده رمانو. الکی چن تا پارت میخوانیم تهش ب هیچی نمی رسیم

راحیل
راحیل
7 ماه قبل

بابا یک کم طولانی تر کنی والا به جای بر نمیخورها داری به شعور خواننده توهین میکنی

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط راحیل
سارا
سارا
7 ماه قبل

قباد عوضی ،حورا بایدزودترمیرفت بی عرضه ،خخخ چه دنیای بدی شده تا هستی آزارت میدن دورکه میشی یا نیستی عزیزمیشی لعنت به ذات نداشته این دنیا وبعضی آدماش ولی درکل ایرانیا مرده پرستن

ghazal
ghazal
7 ماه قبل

واقعا خسته نباشی،شرمنده کردی😕😕

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

دیره آقا قباد وقتی حورا داشت خورد میشد بین دست لاله خراب اون مادرت خاله ات کجا بودی حالا که رفته فیلت یاد هندستون کرد قبلش کجا بودی ؟
قبلش حتا یه بارم به لاله شک نکردی چه الکی

درنا
درنا
7 ماه قبل

نویسنده چرا اینقدر زحمت داده به خودش بیچاره حتما دستاش خیلی درد گرفته از بس پارت طولانیه

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x