رمان حورا پارت 215 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

داشت سطل شیر را درون قابلمه‌ی قلع میریخت، برای پختن، ظاهرا شیر خام بود و تاره از گاو دوشیده بودند:

_ مش حسن…

 

به سمتم نگاهی انداخت، لبخند زد و سلام داد:

_ سلام دخترم، خوش اومدی…بیا شیر تازه گرفتم، بجوشون بخور!

 

با لبخند تشکر کردم:

 

_ ممنون، میگم…من باید یه خبر به وحید بدم، پیامک نمیشه زد از بس انتن قطع و وصل میشه، تماس هم که کلا رو حالت رومینگه…شما میتونی بهش یه خبر برسونی؟

 

سری به تایید تکان داد، سطل را کنار گذاشت و دستانش را به شلوار کهنه و گشادش کشید، انگار که شلوار کار باشد:

 

_ خودم که اخر عمری چش درست حسابی ندارم، بنویس برام هرچی میخوای، میدم محمد بره بهش خبر بده!

 

لحظه‌ای لب گزیدم، بنویسم او هم میخواند برای وحید پس، شاید حتی پیامک میکرد، در هر صورت…میفهمید دردم چیست!

اما چاره‌ای نداشتم، نمیشد که به مش حسن بگویم نمیخواهم پسرش بفهمد!

لبخندی زدم:

 

_ نمیشه خودم بیام همراهتون؟

 

دستی به پس گردنش کشید:

_ به وحید قول دادم دخترم، گفت نذارم از روستا دور شی، تو جاده خطره هر اتفاقی ممکنه بیوفته!

 

ناچار سر به تایید تکان دادم، بیچاره هم هرچه وحید میگفت را انجام میداد، بعدا اتفاقی می‌افتاد خودش را مقصر میدانست:

_ باشه پس مینویسم میدم بهتون…

 

سری تکان داد و سطلش را برداشت و رفت.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 179

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کفش قرمز pdf از رؤیا رستمی

  خلاصه رمان :         نمی خواد هنرپیشه بشه، نه انگیزه هست نه خواست قلبی، اما اگه عاشق آریو برزن باشی؟ مرد قلب دزدمون که هنرپیشه اس و پر از غرور؟ اگه این مرد قلب بشکنه و غرور له کنه و تپش قصه مون مرد بشه برای مقابله کردن حرفیه؟ اگه پدر دکترش مجبورش کنه به کنکور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژ آشوب pdf از مریم ایلخانی

  خلاصه رمان:     داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب عمارتی به نام دژآشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده   دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افگار pdf از ف میری

  خلاصه رمان :         عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیلوفر آبی

    خلاصه رمان:     از اغوش یه هیولابه اغوش یه قاتل افتادم..قاتلی که فقط با خشونت اشناست وقتی الوده به دست های یه قاتل بشی،فقط بخوای تو دستای اون و توسط لب های اون لمس بشی،قاتل بی رحمی که جذابیت ازش منعکس بشه،زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو می شکنه یا تورو به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روشنایی مثل آیدین pdf از هانیه وطن خواه

  خلاصه رمان:   دختری که با تمام از دست رفته هایش شروع به سازش می کند… به گذشته نگریستن شده است عادت این روزهایم… نگاه که می کنم می بینم… تو به رویاهایت اندیشیدی… من به عاشقانه هایم…ع تو انتقامت را گرفتی… من تمام نیستی ام را… بیا همین جا تمامش کنیم…. بیا کشش ندهیم… بیا و تو کیش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه
دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه

  دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه خلاصه رمان:   از گلوی من بغضی خفه بیرون می زند… از دست های تو ، روی گلوی من دردی کهنه… گلوگاه سد نفس های من است… و پناه تو چاره این درد… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Ma0
Ma0
7 ماه قبل

چطور میتونیم رمانارو گزارش بزنیم

me/
me/
7 ماه قبل
پاسخ به  Ma0

مشکل چی هست؟

بی نام
بی نام
7 ماه قبل

نمیفهمم چه کسایی هستن باین رمان امتیاز میدن. اخه ی پارت شیر گاو دوشیدن امتیاز داره.
میخواین مدالم بدین

...
...
7 ماه قبل

نویسنده یا فاطمه عزیز اگه اینو میخونی
خواهشا خط اول و آخر پارت رو بخون: داشت شیر داخل قابلمه میریخت/ سطل را برداشت
همین یه کار کوچیک برای خواننده یه روز طول کشیده.
زمان بندی مناسب برای پارت گذاریِ این پارتای دو خطی، ۴ ساعت یه باره، نه ۲۴ ساعت یه بار

نمیدونم. واقعا نمیدونم چطوری دیگه آزاری که داریم میبینیم رو براتون توصیف کنم تا شماهم درک کنید..
ما میفهمیم دلت میخواد واسه زیبایی رمانت از جزئیات بگی، شلوار گشاد و کهنه، قابلمه قلع. میفهمیم تو هم امکان داره مشغله های خودتو داشته باشی و نرسی زیاد تایپ کنی، میفهمیم داری لطف میکنید و رمانو رایگان در اختیارمون قرار میدین، اما یعنی نمیشه سرعت پارت گذاریا در حدی باشه که هردومون راضی باشیم؟ هر دومون به یه اندازه کوتاه بیایم‌؟

نام نامدار
نام نامدار
7 ماه قبل

طبق گفته ها این رمان براساس واقعیت هستش
خوب من موندم حورا تو واقعیت هم همین قدر فس فسو هستش بیچاره بچه اش فکرش رو بکن اگه بچه گریه کنه این اول میشینه آنالیزش میکنه بعد میگرده دنبال علت بعد این که بچه چطوری گریه میکنه از روی عادت یا نق یا درد بعد بلند میشه دنبال چاره

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

فکر کنم کلا قرار نیست رمان از زبون قباد بره جلو

فاطمه
فاطمه
7 ماه قبل

این پارت کلاس اول ابتدایی .

مسخره
من بودم از مخاطب خجالت میکشیم ….راست گفتن خجالت خوب چیزیه

ریحان
ریحان
7 ماه قبل

این قسمت( گاو مش حسن)

Ana
Ana
7 ماه قبل
پاسخ به  ریحان

😂😂😂😂😂😂😂

خسته
خسته
7 ماه قبل

یه محاوره کوتاه در حد سه چهار جمله شد یه پارت برا مای مخاطب ! 😏

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x