رمان حورا پارت 223 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

خبر نداشت قباد چه‌کا که نکرده، خبر هم نداشت که من برایش زن دوم گرفتم، درواقع اصلا خبر نداشت من قبلا باردار نمیشدم و این بلای آسمانی هم از همان بچه‌دار نشدن دامنم را گرفت:

 

_ چیزی که پیش اومد قابل حل نیست، خصوصا با قبادی که…

 

خواستم بگویم دل به دخترخاله‌اش داده و حالا به خیال خودش از او باردار است و قطعا حرف من را هم باور نکرده، خوش و خرم زندگی میکند، اما دندان روی جگر گذاشتم:

 

_ قبادی که چی؟

 

سری به طرفین تکان دادم:

_ هیچی…

 

_ بیا دخترم، بیا اینو بخور…

 

نگاهم به خاله برگشت، دستش را با ان لقمه و لیوان آب پر کرده بود.

سریع نیم خیز شده از دستش گرفتم:

 

_ ممنون خاله حلیمه، زحمتت شد…

 

_ بخور زودتر، من برم ناهارو بار بذارم…بعدش باید برم مش حسنو راهی کنم!

 

ابروهایم بالا پرید، رو به محمد کردم:

_ بابات جایی میره؟ تو چرا راهیش نمیکنی؟

 

محمد لب گزید و خندید، نگاه زیرچشمی‌اش به حاجیه خاتون باعث شد چیزی در مغزم جا بگیرد، با شوک دست جلوی دهانم گذاشتم که سریع با انگشت اشاره کرد حرفی نزنم.

 

خاله هم که کلا حواسش به ما نبود به آشپزخانه برگشت.

زمزمه‌وار رو به محمد گفتم:

 

_ شوخیه دیگه؟ بابات و خاله حلیمه؟ تو بدت نمیاد؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 210

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان زهر تاوان pdf از پگاه

    خلاصه رمان :       درمورد یه دختر به اسمه جلوه هستش که زمانی که چهار سالش بوده پسری دوازده ساله به اسم کیان وارد زندگیش میشه . پدر و مادرجلوه هردو پزشک بودن و وقت کافی برای بودن با جلوه رو نداشتن برای همین جلوه همه کمبودهای پدرومادرش روباکیان پرمیکنه وکیان همه زندگیش جلوه میشه تاجایی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رثا pdf از زهرا ارجمند نیا و دریا دلنواز

  خلاصه رمان:     امیرعباس سلطانی، تولیدکننده ی جوانیست که کارگاه شمع سازی کوچکی را اداره می کند، پسری که از گذشته، نقطه های تاریک و دردناکی را با خود حمل می کند و قسمت هایی از وجودش، درگیر سیاهی غمی بزرگ است. در مقابل او، پروانه حقی، استاد دانشگاه، دختری محکم، جسور و معتقد وجود دارد که بین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تیغ نگاه به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

        خلاصه رمان:   دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش تجاوز میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نت های هوس از مسیحه زادخو

    خلاصه رمان :   ارکین ( آزاد) یه پدیده ناشناخته است که صدای معرکه و مخملی داره. ویه گیتاریست ماهر، که میتونه دل هر شنونده ای و ببره.! روزی به همراه دوستش ایرج به مهمونی تولدی دعوت میشه. که میزبانش دو دختر پولدار و مغرور هستن.‌! ارکین در نگاه پریا و سرور یه فرد خیلی سطح پایین جلوه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستی pdf از پاییز

    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌» شنیده نمی‌شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در جگر خاریست pdf از نسیم شبانگاه

  خلاصه رمان :           قصه نفس ، قصه یه مامان کوچولوئه ، کوچولو به معنای واقعی … مادری که مصیبت می کشه و با درد هاش بزرگ میشه. درد هایی که مثل یک خار میمونن توی جگر. نه پایین میرن و نه میشه بالا آوردشون… پایان خوش به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یه بنده خدایی
یه بنده خدایی
7 ماه قبل

آها دوروز دیگه معلوم میشه محمد برادر حوراعه ببینین کی گفتم

Mamanarya
Mamanarya
7 ماه قبل

بچه ها من فقط میام کامنت میخونم😆😆😆😆

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

حدسم درست بود پس مش حسن حجیه خاتون همو میخوان فقط یه سوال داشتم چرا بعضی وقتا محمد اینقدر سرد میشه که انگار اولین باره حورا میبینه بعضی وقتا هم‌ اینقدر گرم میگیره که انگار خیلی وقته میشناسش یهو میاد سوال های که اصلا بهش ارتباطی نداره رو از حورا میپرسه

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط فاطمه موحدی
حنا
حنا
پاسخ به  ♡ روا ♡
7 ماه قبل

چون دیوانه و اوسکل هست نویسنده گرام رو میگم ها

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  حنا
7 ماه قبل

بله بله اونکه صد در صد

نازنین
نازنین
پاسخ به  ♡ روا ♡
7 ماه قبل

اینکه مشکل محمد نیست خواهرمن مشکل ازنویسندست که معلوم نیست باخودش چند چنده دوقطبی بودنش روی نقشای رومانش اثر گذاشته اونا هم مثل خودش شدن😂

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  نازنین
7 ماه قبل

نمیدونم چرا تصورم از نویسنده یه بچه ۱۲ ساله است که تاحالا هیچ رمانی نخونده و من موندم آخرش محمد چطور آدمیه

P:z
P:z
پاسخ به  ♡ روا ♡
7 ماه قبل

سلام روا جان
ما کلی بهت تو چت روم درمورد انتخاب رشته مشاوره دادیم و تو اصن هیچی نگفتی و نیومدی ببینی
حداقل برو بخونشون
من زحمت کشیدم آقاااا😂😂

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  P:z
7 ماه قبل

سلام پریناز جون باور کن درگیر بودم اصلا سر به چت روم نزدم چشم دست هم درد نکنه حتما میرم میبینم

me/
me/
پاسخ به  ♡ روا ♡
7 ماه قبل

تو رمان رو از زبان حورا میخونی و احساسات حورا نسبت به رفتارش نوسانیه !

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  me/
7 ماه قبل

حورا کلا یه جوریه معلوم نیست خودش با خودش چند چنده

سارا
سارا
پاسخ به  ♡ روا ♡
7 ماه قبل

خخخ عزیزم ازبس نویسنده خودش مودی این رمان چیش ثبات داره که محمد خل وچلش ثبات داشته باشه علنا”سرکاریم

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x