رمان حورا پارت 247 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

تشکر کردم، وقتی رفت من هم از جا برخاستم و به سمت خانه رفتم که همان لحظه مش حسن از دور، دوان دوان نزدیک شد.

 

منتظرش ماندم و پتوی مسافرتی نازکی که به دور شانه‌هایم بود را محکم‌تر گرفتم:

 

_ حورا دخترم…واسا یه دقه باباجان.

 

لبخندی زدم، لحن مهربان و پدرانه‌اش زیادی خوب بود، برای منی که تجربه‌اش نکرده بودم!

 

_ وحید زنگ زد، گفت…گفت بهت بگم…

 

نزدیک شد و من از حرفش گوش‌هایم تیز شد، دستی به کمرش کشید:

 

_ گفت بهت بگم یه مشکلی پیش اومده، یه مدت نمیتونن بیان سمتت، اما خودشون زودی میان همه چیو بهت میگن…

 

نگرانی به دلم دوید، هرچیزی به سرم زد، قباد جایم را فهمیده بود؟ کیمیا مشکلی داشت؟ بچه‌اش؟ یا نکند لاله بالاخره فرار کرده باشد؟

 

_ خب نگفت چیشده؟

 

سری به طرفین تکان داد:

_ نه بخدا دخترم، بهشم گفتم این بچه آبستنه، بشنوه چیزی شده دل‌نگرون میشه براش خوب نیست، اما خب…انگار نمیتونست به من بسپره!

 

آهی کشیدم، دیگر تا کیمیا و وحید خبری میدادند من از نگرانی میمردم، با اینحال سعی کردم آن چند روز را سر کنم، با درس و گشت زدن در باغ و خوردن برای بطن درونم…

 

که بالاخره آن روز رسید و کیمیا و وحید سر زده امدند. متعجب به استقبالشان رفتم، که با دیدن سر و رویشان بیشتر ترسیدم، کیمیایی که چشمانش کاسه‌ی خون بود و وحیدی که پریشانی از سر و صورتش بیداد میکرد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 231

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان جوزا جلد دوم به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

  خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی مغزم منقار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه‌ ویرانی جلد دوم pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :         گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سالها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و به‌طور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و به‌قتل رسیدن پدرش مجبور می‌شود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریایی‌ها شود و بین خانواده‌ای قرار بگیرد که نابودی تنها بازمانده کهکشان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تمنای وجودم

  دانلود رمان تمنای وجودم خلاصه : مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را می خواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین با بدبختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند. صاحب این شرکت امیر پسر جذابی است که از روز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کوئوکا pdf از رویا قاسمی

  خلاصه رمان:   یه دختر شیطون همیشه خندون که تو خانواده پر خلافی زندگی می کنه که سر و کارشون با موادمخدره ولی خودش یه دانشجوی درسخونه که داره تلاش می‌کنه کسی از ماهیت خانواده اش خبردار نشه.. غافل از اینکه برادر دوست صمیمیش که یه آدم خشک و متعصبه خیلی وقته پیگیرشه و وقتی باهاش آشنا می‌شه صهبا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان 365 روز
دانلود رمان 365 روز به صورت pdf کامل از گل اندام شاهکار

    خلاصه رمان 365 روز :   در اوایل سال ۱۳۹۷ گل اندام شاهکار شروع  به نوشتن نامه‌هایی کرد که هیچ وقت به دست صاحبش نرسید. این مجموعه شامل ۲۹ عدد عشق نامه است که در ۳۶۵ روز  نوشته شده است. وی در نامه‌هایش خودش را کنار معشوق‌اش تصور می‌کند. گاهی آنقدر خودش را نزدیک به او احساس می‌کند که می‌تواند خانواده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

بعدش

Yas
Yas
5 ماه قبل

فکر کنم مادر قباد مرده

مهرسا
مهرسا
5 ماه قبل

واای خدایا اصلا باورم نمیشه که بین خبر آوردن مش حسن و اومدن وحیدو کیمیا نیم خط فاصلس نه سی چهل تا پارت مزخرف از احساسات درونی حورا و این که ما رو چند ماه الاف کنه تا کیمیا و وحید بیان

Hffsdghdfskh
Hffsdghdfskh
5 ماه قبل

وای اون یکی رمانه هم بذاربد جمعس فئوذال

سارا
سارا
5 ماه قبل

خخخ باز بعد این همه رمان حورا معلوم شد لاله خائن،رمان از کفر من تا دین تو فقط کشش میده بیخودی هیچم جلو نرفته وپارتا هم کوتاه میشن .

سارا
سارا
5 ماه قبل

واییی باورش چه سخته حورا با یه خط اتفاقات توضیح داد خخخخ بمیری هی حورا بابا برو دوباره رو زبون قباد زودتر تموم کن ها خستمون کردی با این قلمت

Mamanarya
Mamanarya
5 ماه قبل

خوردن برای بطن درونم😑😑🫤😂
طبیعیه ک من با این جمله خنده م گرفت؟

.بی‌نام‌‌.
.بی‌نام‌‌.
5 ماه قبل

وا😐😐😐

me/
me/
5 ماه قبل

رمان جون وقتشه تموم شی

معتاد رمان
معتاد رمان
5 ماه قبل

چقدر مفید واقعا خب یه دو خط بیشتر بنویسه چی میشه اصلأ نصفش مونده برای فردا گذاشتم

علوی
علوی
5 ماه قبل

باور کنم که چند روز اتفاقات مهم مثل خوردن و خوابیدن و توی باغ قدم زدن و درس خواندن رو با یک جمله رد کرد؟؟!
😶😶😶😐🤨🙂💃💃💃

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x