رمان حورا پارت 285 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

چند ساعتی گذشت و او همان کنار دیوار منتظر ماند، با بیرون رفتن وحید و کیمیا که راهی سمت ماشینشان شدند چشم ریز کرد، کوچه کوچکی بود و بخاطر مصالحی که ریخته بودند راه ماشین بسته بود.

 

حق هم داشتند، در روستا زیاد کسی ماشین نداشت!

در همانطور باز ماند و وقتی از فرصت استفاده کرد و داخل رفت، نگاهش میخ صحنه‌ی مقابل شد.

 

مردی که مقابل همسرش زانو زده برایش دمپایی میگذاشت، لبخند روی لب حورا و…

چیزی که میدید را ابدا نمیخواست باور کند، مرد با خنده چیزی گفت اما نگاه او اسیر چشمان شوکه و وحشت زده‌ی حورا بود.

 

قدم به جلو برداشت و نگاهش مدام میان چشمان حورا و شکم برامده‌اش میچرخید، حس حقارت تمام وجودش را در بر گرفته بود، حس خشم، نفرت، بدبختی و رذالت، حس میکرد باز هم رو دست خورده باشد، ان هم از کسی که گمان میبرد پاک است.

 

مردی داشت برایش دمپایی میگذاشت و به او محبت میکرد که حتی نمیشناختش، و حورای باردار، صحنه‌ی عجیبی بود، چیزی که هیچگاه تصورش را نمیکرد، درد در قلبش میپیچید و نگاهش تکان نمیخورد.

 

در نهایت محمد بود که از جا برخاست و متعجب به قباد خیره شد، قدم جلو گذاشت:

_ اقا شما…

 

_ خفه شو!

 

حورا سریع همان دمپایی‌ها را به پا زد و خشمگین از جا برخاست:

 

_ اینجا چیکار میکنی؟ چی میخوای؟

 

قباد که به سمتش قدم برداشت محمد هم مقابل حورا ایستاد، داشت شک و تردیدش با این حرکات به یقین تبدیل میشد، حورا از کس دیگری باردار بود و در حالی که نامش هنوز شناسنامه‌اش را در بر داشت!

 

« پارت بعدی هم بزاریم ؟؟»

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 178

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کتمان به صورت pdf کامل از فاطمه کمالی

      خلاصه رمان:   ارغوان در ۱۷ سالگی خام حرف های ایمان شده و با عشق فراوان با او نامزد می‌شوند، اما رفتن ناگهانی ایمان ضربه هولناکی به او می‌زند، که روحش زیر آوارهای این عشق می‌میرد، اکنون که ارغوان سوگوار خواهرش است آن هم به دلیل تصادفی که مقصر خود ارغوان است، دوبار با ایمان رو به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی شهرزاد

    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بازی های روزگار به صورت pdf کامل از دینا عمر

          خلاصه رمان:   زندگی پستی و بلندی های زیادی دارد گاهی انسان ها چنان به عمق چاه پرتاب می شوند که فکر میکنن با تمام تاریکی و دلتنگی همانجا میمانند ولی نمیدانند که روزی خداوند نوری را به عمق این چاه میتاباند چنان نور زیبا که بر عالوه سیاه چال ،دلت را هم نورانی میکند.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آبان به صورت pdf کامل از هاله نژاد صاحبی

  خلاصه رمان:   دو فصل آبان         آبان زند… دختره هفده ساله‌ای که به طریقی خون بس یک مرد متاهل میشه! مردی جذاب که دلبسته همسرشه اما مجبور میشه آبان و عقد کنه!     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 4.4 /

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستاره های نیمه شب

    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.       به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آنا
آنا
4 ماه قبل

بزالااااااااااار

آنا
آنا
4 ماه قبل

تووووووووو رو امام حسین بزاااااار

مینا
مینا
4 ماه قبل

بزار بزار

سوین
سوین
4 ماه قبل

بله لطفاً

ناشناستونم
ناشناستونم
4 ماه قبل

شما به این میگید پارت که می‌پرسید پارت بعدی رو بزارید؟
معلومه که آرهههههه

Sara
Sara
4 ماه قبل

عجب جای حساسی پارت تموم شد

ریحان
ریحان
4 ماه قبل

بزار

Fati
Fati
4 ماه قبل

اره زود بزار

....
....
4 ماه قبل

ارهههههه بزاررررر جای حساس ول نکنننن
.

آخرین ویرایش 4 ماه قبل توسط ....
گلی
گلی
4 ماه قبل

آرهههه امشببب باشه

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x