رمان حورا پارت 322 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

وارد محوطه‌ای پارک مانند شد، صدای آب را میشنیدم، انگار دریاچه‌ای این اطراف بوده باشد.

ماشین را پارک کرد و به سمتم برگشت:

 

_ اینجا رو صبح اومدم یه سر زدم، شبیه پارک سپیدار خودمونه…اما قشنگتر، آلاچیق داره…حومه شهره برای مسافره ظاهرا، پیاده شو یکم بگردیم.

 

بی حرف پیاده شدم. دستم را به سقف ماشین گرفتم و نفس عمیقی کشیدم.

هوای تازه و گرمای تابستان، به لطف دریاچه و نسیمی که از سویش میوزید گرما قابل تحمل‌تر بود.

 

به سمتم آمد و دستش را به سمتم گرفت، دستش را بگیرم؟

دست به سینه شدم و انگار که دست او را نمیبینم، جلوتر حرکت کردم، کم نیاورد و کنارم همقدم شد:

 

_ از این‌طرف بریم…

 

به دنبال اشاره‌اش رفتم، او هم با گام‌های هم اندازه با من حرکت میکرد، جالب این بود که کیفم را خودش حمل میکرد. شکایتی نداشتم، بهتر بود حمالی کند!

 

_ گرمت نیست؟

 

زیادی هوایم را داشت:

_ نه…

 

_ پس بریم اونجا بشینیم، کافه ساحلیه، سفارش بدیم یه چیز خنک، چی دوس داری؟

 

شانه بالا انداختم، وارد یکی از آلاچیق‌ها شدیم، طولی نکشید که گارسون آمد.

منو را گذاشت و رفت!

بازش کردم و مشغول نگاه کردن بودم که پرسید:

 

_ دلت چیزی نمیخواد؟ هرچی میخوای بگیا!

 

سر تکان دادم، در میان منو با دیدن شیک شاتوت لبخندی زدم:

 

_ یه شیک شاتوت میخوام…

 

تایید کرد و برای خودش هم همان را سفارش داد. نگاه به منظره دوختم، دریاچه‌ی مصنوعی و زیبایی بود، چند قایق شکل قو هم بود که بچه‌ها را سوار میکردند، اما در این وقت ظهر کسی نبود چندان.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 161

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی

  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی مخفیانه‌ی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تاوان یک روز بارانی

  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی

  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید… همسر شرعی و قانونیش که حالا بعد از ده سال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خطاکار

    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما رادمان چون میدونه بخاطر خدمات و موفقیتهای طلا ممکن نیست

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
me/
me/
1 روز قبل

نری بیافتی تو اب حورا خانوم

Bahareh
Bahareh
1 روز قبل

🤮🤮🤮

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x