بغضش بیشتر شد :

_میگم درد دارم

چرا اینطوری میکنی ارسلان ؟

یکم درک ….

ارسلان کلافه جمله اش را قطع کرد :

_این یارو گفت آب نخوری

چرا کولی بازی میکنی؟

دلارای لب زد :

_ببخشید

ارسلان خیره صورتش شد

با خجالت پچ زد :

_نگام نکن

_چرا ؟

با بغض لب هایش را به هم فشرد

خجالت می کشید ….

از اینکه برادرش ، هم خونش ، این بلا را سرش آورده بود خجالت می کشید

_پام شکسته ؟

ارسلان با لبخند ابرو بالا انداخت:

_نشکسته

_حسش نمی کنم ….. نکنه فلج شدم ؟!

ارسلان این دفعه خندید :

_نه متأسفانه سالمی

دلارای با حسرت نگاهش کرد

ای کاش او هم می‌توانست اینطور بی خیال بخندد

_همه بدنم درده

حس میکنم با کامیون تصادف کردم

لبخند ارسلان محو شد

_بی پدر تخ *م سگ کم از کامیون نداشت

میدم روده هاشو از بدنش بکشن بیرون

بالاخره لب هایش کش آمد

حتی اگر تهدید تو خالی بود هم دلش را گرم کرد

دکتر که وارد شد ارسلان خودش را عقب کشید

مرد با جدیت جلو آمد

_به به بالاخره بیدار شدید

دلارای لبخند زد

_چند ساعت پیش هم بیدار شدم

آزاده جون رو دیدم

ارسلان با شنیدن لفظ آزاده جون ابرو بالا انداخت و دکتر بالای سرش ایستاد

_در اصل ۲۴ ساعت پیش برای چند دقیقه بهوش اومدی

احتمالا بخاطر فشار روحی و استرس بود

خیالت که راحت شد جات امنه دوباره خوابیدی

نگاهی به ارسلان انداخت و ادامه داد :

_میخوام یک دقیقه باهاشون تنها باشم

ارسلان از جاش تکون نخورد

_دلیلش؟

_وقتی یک دختر جون اش و لاش شده که حا ….

نگاهی به چشمان وحشت زده دخترک انداخت و حرفش را قطع کرد

کلمه حامله را حذف کرد و ادامه داد :

_وقتی با اون وضع آوردینش ما نپرسیدیم دلیلش

پس شماهم اجازه بدید مطمئن بشیم کارمون درست بوده

ارسلان عصبی خودش را جلو کشید

_به اون دختر هم گفتم یکبار….. من دستم بهش نخورده

همزمان آزاده وارد شد

_بهوش اومده ؟ آمپولش رو بزنم توی سرم ؟

ارسلان شاکی رو به او اشاره زد :

_به این یارو بگو اگر من زده بودم مثل سری قبل میذاشتم کف دستتون نه اینکه انکار کنم

صدای دلارای ضعیف بود :

_تو نزدی …. اما اون فیلم زیر سر خودت بود …. مگه نه ؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۵ / ۵. شمارش آرا ۲

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماهرخ
دانلود رمان ماهرخ به صورت pdf کامل از ریحانه نیاکام

  خلاصه: -من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد،  با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…! مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا

  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم که داریم چیاروازدست می دیم و چه چیزایی را بدست

جهت دانلود کلیک کنید
رمان میان عشق و آینه

  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق شه و همون شب اول عروسی… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر

    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم خواسته‌ی برادرش میشه… روز عقد می‌فهمه تنها مخالف این ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اوا
اوا
2 سال قبل

نویسنده گاوه

ادا
ادا
2 سال قبل

پارت امروز چی پس؟

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x