بسته سیگار را از جیبش بیرون کشید و بی میل زمزمه کرد
_ یارو کاربلده نترس
سریع تمومش میکنه
نه تو چیزی میفهمی نه اون
اون!
منظور پسرش بود
اهورا ملکشاهان
دستش را روی زنگ کنار در آهنی گذاشت و کام عمیقی از سیگار گرفت
لعنت به موقعیتی که در حال تجربه اش بود دوست داشت فریاد بکشد!
صدای زنی آمد
_ کیه؟
ارسلان خشک جواب داد
_ باز کن درو
زن پیراهن گشاد و بلندی به تن داشت با پیژامه مشکی و دمپاییهای پلاستیکی
نگاهی به شکم دلارای انداخت و سر تکان داد
_ فرمایش؟
ارسلان بی حوصله دود سیگار را بیرون فرستاد و به شکم دلارای اشاره زد
_ معلوم نیست؟
زن اخم کرد
_ که چی؟اشتباه آدرس دادن برید رد کارتون
قبل از اینکه در را ببندد آلپ ارسلان کف دستش را روی آن کوبید
_ علیرضا آدرس داده
زن مکث کرد
_ زودتر نمیگی چرا؟
آلپ ارسلان تیز نگاهش کرد و او در را باز گذاشت
_ کجاست؟فکر کردم باز خودش دسته گل به آب داده
دو سالی هست این سمتا پیداش نشده
ارسلان سیگارش را از دهانش دور کرد
با این حال دلارای فقط مزخرفات زن را کم داشت!
_ زودتر تمومش کن عجله داریم
زن پوزخند زد
_ چند ماهشه؟من به اون رفیقتم گفتم ….
میان جملهاش پرید
_ زنمو بفرست تو اتاق آماده بشه بعد حرف بزن
دلارای پوزخند زد
زنم….
چقدر برای این زن ارسلان بودن دویده بود حال نتیجه دیدنی بود!
انگار زن ارسلان بودن آنقدرها هم دوستداشتنی به نظر نمی رسید
بی توجه به آنها سمت در باز خانهی قدیمی راه افتاد و دستههای ساک را محکمتر فشرد
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 16
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
مرده شور ببرت نویسنده عزیز🙂
بچه ها به نظرم این نسبت حرفای ما حساس شده بخدا
ولش کنید دوبار ک پارت گدشت خوندیم نظر ندیم ننویسیم هیچی این راه ام امتحان کنیم شاید جواب داد
پارت بعدی چرا گذاشته نمیشه؟
یعنی من الاغم اگه دیگه این رمانو بخونم حیف جوونیم که پای این رمان رفت 😢
یه آدم عقده ای بدبخت همین نصف پارتم منظم نمیذاره 💔 🥺
من اگه رمان دلارای تو تلگرام پیدا نکردممممممم
یعنی دق دادی.حالم بهم میخوره از این رمان
دوستان دقت کردید دوماهه درگیریم ک بچهرو سقط کنن؟ ینی نویسنده فلجم ک بود تو این زمان میتونست دوسه تا رمان بده
و پارت ها هنوز کوتاه و اعصاب خورد کن میگذشتند🥲🚶♀️
روند رمان یه جوری کُنده که حس میکنم هیچی از اتفاقات قبلی رمان یادم نیست و باید برگردم یه بار دیگه کامل بخونمش تا بتونم پارتای جدیدو بفهمم.☺️
ای بابا😐😐😐
میشه پارت ها بیشتر باشن
یه به یکبار تا پارت آخر نمیزاری تموم شه والا الان نویسنده عشق صوری به یکبار تا پارت آخرگذاشت هم ما راحت شدیم هم خودش
اینا راستی راستی دارن بچه رو سقط میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستان گرامی من تا قبل این مث شما از دست نویسنده شاکی بودم ولی الان نیستم چون من مجبور نیستم این رمان و بخونم و اون نویسنده هم منو مجبور نکرده این رمان رو بخونم
هر کسی هم که اینو داره الان میخونه قدرت عقل و تفکر داره و خودش تصمیم میگیره بخونه یا نه بعدش یه مسئله دیگه هم که هست اینه که گاهی اوقات آدم برای ادامه دادن داستان باید تعیین کنه که اگه این تیکه رو مثلاً اینجوری بنویسه میتونه ادامه بده یانه.من اینو میگم چون من این اتفاق رو تجربه کردم
راستش این اولین رمان آنلاینی بود که من خوندم و قراره وقتی این تموم شد دیگه هیچوقت نخونم هیچ رمان آنلاینی رو😂😂 الآنم پشیمونم که رمان آنلاین میخونم چون واقعا بدبختم کرد احساس میکنم.
آرامش خودتونو حفظ کنید و یادتون باشه که تو این دوره زمونه خیلیا پیدا میشن که وجدان ندارن این نویسنده هم میتونه یه آدم بی وجدان باشه که یه وقتی همین پارت هم نده و کلاااا دیگه پارت نده پس به همین پارتای قطره چکونی راضی باشید
آرزو میکنم که همیشه سلامت باشید❤️
دوست عزیز درسته ما یه غلطی کردیم این رمانو شروع کردیم به خوندن اما دلیل نمیشه نویسنده سواستفاده کنه و عشقی پارت بده … هزاران رمان آنلاین وجود داره اما کاملا به موقع و با معنی پارت میذارن نه مثه این پارتای بی سروته و دو خطی …. نویسنده اعصاب مارو ک گای..د هیچ ۱۰ ۱۱ ماهه آرامش خاطرم ازمون سلب کرده بخاطر یه سقط جنین
چرا اینطوری با آدم میکنین آدمو میزارید تو خماری خوشتون میاد؟
خدایااااا
نویسنده جدی رمان نمیتونی بیشتر بنویسی چرا مینویسی خب چی ازت کم میشه یکم زیاد ترش کنی خدایی بعد سه روز انتظار این واقعا بعضی اوقات جدی خودتون باعث میشید ما حالمون بهم بخوره از هرچی رمان و زده بشیم با کاراتون
واقعا همین؟! نویسنده ما بچه ایم که داری سرمونو شیره میمالی چون زیاد فاصله میدی فک میکنی ما نمیفهمم کمه و تو با فاصله دادن میخای زیادش کنی لطفا یکم از نوسنده رمان یاکان یاد بگیر 🙏🏻
وات دا فاک 😐
انقدر زیاد بود نتونستم کامل بخونمش😐
واقعاکه بعد سه روز همین دوتا خط 😐😐