رمان دلارای پارت 265 - رمان دونی

 

 

زن بچه را در پارچه دیگری پیچید و لبخند زد

 

_ ماشالله با این وزن طبیعیه انقدر مامانشو اذیت کنه تا دنیا بیاد

مگه نگفتی پسره؟!

 

دلارای منظور زن را نفهمید

 

تمام بدنش چشم شده و خیره نوزادی بود که صدای جیغ هایش از جیغ های مادرش هم بلند تر بود

 

زن نوزاد را روی شکمش گذاشت

 

_ اینم دختر گلمون

صحیح و سالم ، کاملا هوشیار

مبارکت باشه

 

دلارای لب زد

 

_ دختر؟

 

هم زمان نوزاد را روی سینه اش با احتیاط بالا کشید و ذوق زده هق زد

 

جسمی کوچک و داغ ، تپل با صدای جیغ های کر کننده

 

آنقدر دوست داشتنی که حاضر بود برای داشتنش هزار بار دیگر درد زایمان تحمل کند

 

بی حال با چشمان پر اشک و لبخند پچ زد

 

_ عروسکم … عشقم … خوش اومدی نفس من

 

ماما دستانش را دراز کرد تا بچه را پس بگیرد

 

_ سونوگرافی گفته بود پسره؟

 

دلارای بدون آنکه از نوازد چشم بردارد زمزمه کرد

 

_ نه … درباره جنسیت نپرسیده بودم

فکر میکردم پسر باشه

 

 

 

 

 

 

 

_ بدش به من عزیزم منتقلت کنیم بخش

 

دلارای لب های خشک شده اش را به سر پر موی بچه چسباند

نمی‌توانست از او جدا شود

 

این بچه جبران تمام نداشته هایش بود

 

_ نمیشه بغلم باشه؟

 

زن بچه را از دستش کشید و او نگران نالید

 

_ گردنش و بگیرید

 

حاضر بود بعد از آن همه درد کشیدن باز هم هوشیار ، بدون لحظه ای استراحت از بچه مراقبت کند

 

صدای ماما بالا رفت

 

_ خانم حاتمی مادر و منتقل کنید بخش

 

_ کجا میبریدش؟

 

کسی جوابش را نداد

 

دستش را روی شکمش گذاشت

 

جای خالی اش را حس میکرد!

انگار قسمتی از بدنش جدا شده بود

 

روی تخت دیگری دراز کشید و در انتظار بچه پلک هایش روی هم افتاد

 

انگار کوه کنده بود

 

چنان خسته و داغان بود که بدون هیچ دارویی در همان اتاق هشت تخته بی توجه به سرصداها بیهوش شد

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده

    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای میز، نور نسبتاً ثابتی برای افراد دور میز فراهم کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب «از قبیله‌ی مجنون» من هست. کسانی که اون داستان رو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج با مرد مغرور

  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ژینو
دانلود رمان ژینو به صورت pdf کامل از هاله بخت یار

  خلاصه: یاحا، موزیسین و استاد موسیقی جذابیه که کاملا بی‌پروا و بدون ترس از حرف مردم زندگی می‌کنه و یه روز با دیدن ژینو، دانشجوی طراحی لباس جلوی دانشگاه، همه چی عوض میشه… یاحا هر شب خواب ژینو و خودش رو می‌بینه در حالی که فضای خوابش انگار زمان قاجاره و همه چی به یه کابوس وحشتناک ختم میشه!حتی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
253 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ملی
ملی
1 سال قبل

این رمان نویسنده رمان اپلود نمیکنه نویسنده تو کانال تلگرام هست و این پارت های وی ای پیشه

mobi
mobi
1 سال قبل

روت میشه دیگه بعد از این همه وقت پارت بزاری:/

نگار
نگار
1 سال قبل

من پول دادم رمان و خریدم ولی پارتا تا همینجایی بود که تایپ شده چرا میگید رمان کامله

Lelia
Lelia
1 سال قبل

نویسنده عجیب این کلمه بی شعور برازنده اته یعنی اگر بی شعور آدم بود میشد تو

Zahra
Zahra
1 سال قبل

عررررررررررررررر

Radin
Radin
1 سال قبل

درمورد رمان گلها شرمنده اشتباه فرستادم

Radin
Radin
1 سال قبل

سلام عزیزان چرا خودتونو عذاب میدین هرروز چک میکنید. ی رمان دیگه رو شرو کنید سرگرم اون شید تا نویسنده بامسئولیتمون دلش بسوزه پارت جدید بده. البته بنظر من ک ارسلانو یکی صدا میزنه بدون اینکه چهره دلی رو ببینه از سردخونه میره بیرون

Radin
Radin
1 سال قبل

رمان گلها پولی هست یا رایگان

Radin
Radin
1 سال قبل



فاطیما
فاطیما
1 سال قبل

دیدی گفتم دیگه تمایلا تموم میشه
بهت. پارت بیشتر بزاری اینجوری داره جذابیت از دست میده بعد یه مدتم نمی‌خونن خیلی از رمانا اینجوری نمیشه تموم موند

مری
مری
1 سال قبل

خیلی بیشعوری و روانی درجه یکی تیمارستانی
دیگه هیچ وقت رمانتو نمیخونم بدبخت ترینی

بانو
بانو
1 سال قبل

نویسنده بد کردی واقعا رمانتو دوس داشتیم ولی دیگ حتی موضوعش یادم رف

Miray
Miray
1 سال قبل

بچها نیاید کامنت بزارید این دیگ ته ته بیشعوری این ادمه مارو علاف کرده با بی تفاوتی بهش نشون بدین رمانش ارزش خودشو دیگ نداره

FTM
FTM
1 سال قبل

نویسنده ت کدوم دُقوز آبادی درس میخونی ک هنوز امتحاناش تموم نشده

FTM
FTM
1 سال قبل

نویسنده تو کدوم دُقوز آبادی درس میخونی ک هنوز امتحاناش تموم نشده

Parham
Parham
1 سال قبل

یعنی نمودی مارو …

Rasha
Rasha
1 سال قبل

یه پیام دارم برای نویسنده عزیززز

هکر قلبشم
هکر قلبشم
1 سال قبل

نویسنده ناگرامی و نامحترم مرزهای مسیولیت پذیری را جا به جا کردید تبرک…!‌‌

هکر قلبشم
هکر قلبشم
1 سال قبل
پاسخ به  هکر قلبشم

*تبریک

نگارم
نگارم
1 سال قبل

بابا لامصب دهنم سرویس کردم انقد زدم پارت 266 چته خوب ی پارته هم ما هم هفت جد پشتمونو….. دی

نازگل
نازگل
1 سال قبل

ها چیشد هنوز امتحاناش تموم نکرده هه. حال بهمممممم زززززززن

دسته‌ها
253
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x