_ بذارش روی تخت
با شنیدن صدای آلپارسلان هاوژین را بیشتر به خود فشرد
ارسلان با اخم جلو آمد
_ بذارش روی تخت ، خودتم برو بیرون
گرفته زمزمه کرد
_ نمیتونی بیرونم کنی ، برم بچهامم میبرم
آلپارسلان بالای سرش ایستاد
هاوژین پیراهن مادرش را چنگ زده بود و بدخلق خیره اشان شده بود
_ میخوای بفرستمت جایی که کاری باهات کنن که اسم خودتم یادت بره؟ چه برسه به بچهات
دلارای پوزخند زد
تلخ و پر غم
_ میفرستی ، میدونم که میفرستی!
_ پس دیگه جلوی من بچم بچم نکن
گفتم حق نداری دنیاش بیاری
حالا که آوردی کس و کارش منم
سرش را نزدیک گوش دخترک برد و ادامه داد
_ کس و کار خودتم منم ، چه برسه بچهات
دلارای سرش را بالا گرفت
هاوژین را محکم تر بغل کرد و خیره در چشمان سرد آلپارسلان پچ زد
_ میدونی وقتی درد زایمان اومد سراغم کجا بودم؟
آلپارسلان جا خورد
توقع چنین سوالی نداشت
دلارای نگاهش را روی صورت مردانه اش چرخاند
_ داشتم فرش میشستم!
ابروهای ارسلان بهم نزدیک شد
دخترک بغض کرده خندید
_ نه فرش خونهی خودمو … نه
من خونه ای نداشتم که فرش داشته باشه
فرش زیرزمین خونه ای که توش میموندم رو میشستم تا به جاش از پول اجاره کم کنن
میشنوی پسرحاجی؟
با شکم نه ماهه داشتم کلفتی مردمو میکردم
آلپارسلان دندان روی هم سایید
صدایش خش داشت
_ خود لعنتیت رفتی
دلارای به هاوژین اشاره زد و محکم جواب داد
_ رفتم که بچم بغلمه
رفتم که زندست
ارسلان پوزخند زد
نگفت که آن روز از داروخانه برگشته است…
_ برو بیرون
_ نمیخوای بقیشو بشنوی؟
آلپارسلان پرغضب خیره اش شد اما دخترک عقب نکشید
محکم پچ زد
_ کس و کار من و بچمی؟!
آقای کس و کار…. کجا بودی وقتی همسایه ها به هزارجور التماس راضی شدن برسونم بیمارستان؟
کجا بودی وقتی بچه درشت بود و منم کم سن ولی چون بیمارستان دولتی بود ماماها سعی داشتن تا آخرین لحظه طبیعی دنیاش بیارن؟
کجا بودی وقتی مرگ و به چشمام دیدم؟
کجا بودی وقتی همهی تختا با شوهرشون اومده بودن و من کسیو نداشتم حتی واسم فرم پر کنه؟
هاوژین بغض کرده نگاهش را میانشان چرخاند و آلپارسلان عقب کشید
سمت مخالف برگشت و پشت به دلارای دستانش را به کمرش زد
صدای دخترک اما هنوز هم مثل ناقوس مرگ تمام تنش را میلرزاند
_ میدونی چیه؟ حق داری
نه پدری واسم مونده نه برادری
همه کس و کارم خودت بودی اما کس و کار بودن یاد نداشتی پسرحاجی!
من بی کس و کارم اما دخترم نیست
هاوژین مادر داره
اگر روزی من مردم اون زمان مثل خودم بی کس و کار میشه میدونی چرا؟
چون تو توی این دنیا نمیتونی حامی و کسوکار کسی باشی
چه من ، چه بچم
ارسلان عصبی سمتش برگشت
فکش منقبض شده و رگ گردنش بیرون زده بود
نمیدانست از کدام قسمت حرف های دلارای تا این اندازه سوخته است ، تنها میدانست خشم و شاید عذاب وجدان سمتش حمله کرده است و نمیتواند خودش را نجات دهد
بازوی ظریفش را میان انگشتانش گرفت و با شدت کشید
_ ول کن بچه رو
هاوژین ترسیده زیر گریه زد و دلارای محکم تر کمرش را چسبید
_ نمیخوام … میخوای بیرونم کنی؟
به جهنم ولی با بچم میرم
آلپارسلان با یک حرکت بچه را از میان دستانش بیرون کشید
هاوژین بلندتر جیغ زد و دلارای نالید
_ عوضی
چانهاش میان دست ارسلان اسیر شد
با یک دست بچه را نگه داشته بود و با دست دیگر چانهی دخترک را میفشرد
_ جیغ بکش دختر حاجی
این بچه رو عاصی کن
صدات به پایینیا نمیرسه فقط اینکه من زنگ میزنم تا بادیگاردا بیان بالا و پرتت کنن بیرون
صورت دلارای را نزدیک کشید و تهدید آمیز کنار گوشش پچ زد
_ شایدم همون یارو که اون روز تو زیرزمین اومده بود سراغت بیاد ، چطوره؟
دروغ که شاخ و دم نداشت!
مرد را همان شب به سزای اعمالش رسانده بود طوری که دیگر احتمال نمیداد هرگز جرات کند از چندکیلومتری دلارای گذر کند!
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 19
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
اسم رمان دوم نویسنده چی بود؟
فراموش کردم
سلام! معذرت میخوام، من یه سوالی داشتم.. اگه بخوام یچیزی بنویسم و توی این سایت بزارم چجوری باید اقدام کنم؟ ممنون میشم اگه جوابمو بدید💗
والا عزیزم من اطلاعی ندارم
ولی دیدم تو کامنتا راجب مَدوان حرف میزنن
نمیدونم چیچی هست ولی خب شما یه سری بزن به سایتش
فک کنم اونجا میزارن بعد مدیر تائید میکنه بعد میان رو سایت رماندونی😁
a few day later🗿
دوباره نویسنده رفت تا ماه بعدی پارت بده
قسمت نبودش مال هم باشیم
بچرخم دور چشمات عین پروانه
من تنها کسی بودم که ضربه خوردم
و هنوز تموم کارام عین حرفامه
قسمت نبود شبیه رویامون
با هم پیر بشیم اما هنوزم اسم من روته
نذار کسی بفهمه ما دوتا چقدر سرد شدیم
خب این به من و تو مربوطه
اشوان _پروانه🦋
چقدر فریکم رو این اهنگگگگگ 🥲🙂
سلام دوستان یه رمان هست که دختره به کمک برادرزادهش کتاب فروشی میزنه بغل یه کفش فروشی که بعدا کلی ماجرا با اون صاحب کفش فروشی داره
دختره تهتغاریه ، پدرش وقتی سه سالش بوده فوت شده و با مادر پیرش زندگی میکنه
دختره از اونا بوده که ناخواسته به دنیا اومده و بچه های خواهر برادراش همسنش هستن
این رمان کامله اما اسمش رو یادم نیست ، حتی اسم شخصیتهاش رو هم فراموش کردم برای همین نمیتونم پیداش کنم
میدونم که درست اطلاعات ندادم و از رو این چیزا که گفتم نمیشه فهمید کدوم رمانه ولی اگه کسی این رمان رو خونده لطفا اسمش رو بهم بگه خیلی وقته دنبالشم ممنونم☺❤
طومار
ممنون عزیزم😘🥰
فک کنم اسمش طومار بود
فکر کنم اسم رمانش طومار بود
وای آره مرسی😍🥹💕
تا حد خودم تلاشمو کردم و جنگیدم برای این زندگی بعد این میخوام شل کنم هر کیم منو قضاوت میکنه یا تو ذهنش از من بدش میاد براش بهترین زندگی رو میخوام بهترین هارو بهترین چیزهارو تا بد بودن من ذهنش و درگیر نکنه💫🌙✨🐍
چقدر تو کص شعر میگی، نظر ندی نمیگن لالی!عقده حرف زدن و نظر دادن داری؟!معلومه سندرم نادیده گرفته شدن داری!!تو این دنیا همه در حال ساعتهاتلاش و جون کندن واسه یه روز خوب زندگی کردن هستن ….تلاش میکنی اوکی!اما نصیحت و کص شعر گفتند بیشتره بچه جون مشکل داری بگو درد دل من کمکت کنیم مثل پیر زنها پند و اندرز و نصیحت نکن….تو اینترنت جملات بهتر و پخته تر از تو زیادن یه سرچ کوچولو کنی یه طومار بالا میاد شب خوش😎👍
الآن باز ساعت 11:11 یازده یازده ست
آرزو میکنم بشم خاص تر و خاص تر
تا اون روزی که از اون بالا باز منو خواستن
برم تووی بهشت من بکنم رپ هی🙂🤟🏾✨💫🌙
شب بخیر ❤️
بزنم😃😍؟؟؟؟؟؟🙈
کیا عین من عاشق مار هستن؟؟ 😍 😍 😍 🐍 my favorite animal is so interesting i love this tattoo
on my skin❤️🙈😍
من
ولی به همون اندازه که دوسش دارم به همون اندازه هم از مار میترسم🙄
تتو هم ظریف میدوستم😂یه چیز خیلیی کوچولو و خیلی ظریف
رو ترقوه و یه پروانه روی گردن(نزدیکای گوش)
من تاتو های بزرگ و کوچیک باهم دوست دارم الان یه دستم دیگه داره فول هند میشه چون جای خالی نداره اون یکی دستمو دارم میزنم بعد من فقط سیاه نمیزنم دیدی بعضی ها سیاه میزنن فقط سیاهه بعضی ها رنگی مینن فقط رنگی من ابتکار به خرج دادم بعضی سیاهه بخشی رنگی مار داره رو رون پام حدودا ۴۰سانته از بالای رون تا نزدیکای زانو بزرگم هست کلا قبلا هم گفتم عاشق تاتو هم😍🙈🖊
مارم خیلی دوست دارم خیلی از همههههههه حیوونا بیشتر مار و اصلا برام ترسناک نیست آدما ترسناک ترن !و واقعیشو تو دست گرفتم به فکر اینم بخرم بچشو تو آکواریوم نگه دارم تا بزرگ بشه خیلییییییی خوشگله😍😍😍😍😍🙈🐍✨
میشه عکس تتو رو بزاری🥲
البته میدونم درست نبود خواستم 😂فقط کنجکاو شدم ببینم
ایول فه جرعتت فقط ازون گنده هاش نگیر ناموسا کل اکباتان از تهران فرار میکنن🤣😅
اونجوری باید عکس خودم و بزازم که همه نما داشته باشه 😂😬اره یه روزی که رفتم ترمیم پرنگ کردم میزارم
ولی باید با یه نیم تنه بزازم روغنم بزنم ترمیمم رفته باشم قشنگگگگگ معلوم بشه🥲😍🙈
بچه های شهرک ناتو اینا زیاد دارن عادیه براشون
اها مارو میگی نه بابا بچشو میگیرم خیلیییییی دوست دارم یه دونه دیده بودم تو یه جایی حدودا چهل سانت بود نازک طلایی واییی چشماشو ببینی دلم میخواد گازش یگیرم🤯😑😂😍😍😍😍😍😍😍انقدر زیبا ولی خیلی گرون بود پولامو جمع کنم میخرم یه خوشگلشو تو آکواریوم نگه میدارم بزرگ بشه نیشش و میگیرم ازش که بی خطر بشه دیگه مال من باشه تا آخر عمر 🙈❤️😍😍😍وا خداااا🐍دلم موخاد
من سگ میدوستم🥺🐶
ظریف دید نداره اخه مثلا من رو دستم و انگشتام زیاد دارم اما روی دستم یکی دست راستم اسم خداست که نقطه اش رو پرسینگ میکرودرمال سبز دارم اون یکی دستم روش کره ماه دارم که کلییییییی پدرم در امد الان واقعا انگار کره ماهه چون رو تاتو هام خیلی حساسم اونی که میخوام نباشه درجا ریمو کاور میکنم باید همونی که میخوام باشه خودمم چون کار تاتو انجام میدم خیلی زحمت میکشم برای مشتری انتظار دارم مال خودمم خوب بشه چون خودم برای خودم و نمیتونم انجام بدم میبرم بهترین جا انجام بده خراب نکنه بعضی تاتو ها باید مینیمال به قول تو ظریف باشه سوزن دستگاه فرق داره با زمانی که میخوای بزرگ بزنی برای من یه بار اشتباه کرد تاتو کارم خراب کرد بماند که نابودش کردم😑😬 بعدا رفتم کاور کنم بد تر رنگ پوست اشتباه زد و دیگه داغووون شد چند جلسه لیزر رفتم تا پاک شد 😑 🤦🏻♀️
یه چیز شبیه به این رو دستم اما سبزش رو تاتوم دارم
شبیه چی ؟
من متوجه عکس نشدم
یه تاتو دارم روی دستم که نوشتم خدا بعدا جای نقطه اش پرسینگ میکرودرمال سبز (کاشت نگین تو بدن)زدم
پرسینگم که همون رو نقطه است عین این تصویره اما این تو گردنه مال من رو دستممه و دردش بیشتره😬🥴
آهاا الان عکس کامل شد
این به نظرم روی دست چپ قسمت نزدیک مچ دست توبه
اونجا که میگن شاهرگ هست فک کنم
حالا درست نمیتونم موقعیت دقیقش رو بگم😐😂
نه این عکس من نیست مال من روی دستمه نقطه اسم خدا رو کاشت نگین کردم سبزه مال من خیلی درد کشیدم چون کاشت نگین بعضی جاها درد داره مثلا این روی استخون گردن زده جاهای گوشتی درد نداره جاهای استخونی و رگ دار درد داره مال من بغل رگم میکرومالم نه رو شاه رگ نیست روی دستم همون جا که سرم میزنی و چون برای کاشت نگین پوست و میتراشن به صورت جزیی من اونجا زدم یکم درد داشت و یکم ازیت شدم اما دیگه گذشت😂🤦🏻♀️پرسینگ نافم که رفته بود تو گوشت وقتی شلوارجین پوشیده بودم خودم در آوردم ولی دوباره انجام دادم 😂😑🤦🏻♀️زبونمم زدم یکم درد داشت ولی خوب شد
دو طرف بینیمم دارم همین دیگه پرسینگام 🤦🏻♀️😂🙈🥲❤️🩹تو فکر اینم نگین دندون بزنم خیلیییی دوست دارم😍🥲دندونامو کامپوزیت نکردم چون ترمیم اینا میخواست بلیچ کردم الان میخوام نگین دندون بزنم🥲😬👌🏾
دقیقااااا اینجورییییی خیلییییی قشنگه به همین زودیای زود انجام میدم 🥲😩😢❤️❤️❤️❤️👌🏾👌🏾👌🏾👌🏾👌🏾
جلل خالق
من دهنمو این شکلی کنم و این همه تتو بزنم بابام دیگه به عنوان فرزند قبولم نمیکنه🤣چون دیه نمیشناستم😂
دم خانوادت گرم اینقد پایههستن
ولی به نظرم خیلی شلوغه یکم طبیعی بزار بمونه
البته بازم بدن خودته عزیزم اختیارشو داری امیدوارم دوسش داشته باشی😍❤
اسم مامانم رو قفسه سینمه فارسی اونو ظریف زدم بعد رو دستم دوسال طول کشید تا کامل شد یعنی فول هند شد هر سری یه چیزی بهش اضافه کردم بعد گردن و زیر سینه و رون پا که گفتم و زانوم و روی ساق پام هم زدم و پشت کمرم یه خفاشه بزرگه که یه بالش مشکیه یه بالش قرمز و دستمم که فول هنده رو اون یکی دستم فعلا کامل نشده رو بازوم یه گل خیلیییی خوشگل دارم و یه ماه عاشق ماهم چون ! بعد دیگه چند تاتو هم که نوشته است اصطلاحا تکست تاتو بعد روی سینم عکس مامانمه بغل اون دستمم که گفتم کامل نشده رو مچم عکس گربه مو و چیزایی دیگه خودم خیلی دوست دارم اصلا هم پشیمون نیستم زدم میخواستم بزنم داداشم میگفت دیگه نمیتونی لباس مجلسی و لباس عروس بپوشی با اینا ولی من که برام مهم نبود تا تونستم زدم 😂😬❤️🩹
حاجی یه جوری گفتی تتو بزنم من فک کردم اولین بارته
خواهری رو بدنت فقط منو مونده تاتو کنی😄😂
بیا بزنم😂😂😂🤦🏻♀️🙈دوست دارم دیگه اسطوره من تتلو هست یه جا میگه :برای اینکه درد زندگی و تحمل کنه انقدر زیر سوزن تاتو میره و تاتو میزنه تا صبرش زیاد بشه دیگه همه میدونن ۹۶درصد بدنش تاتو هست
من عاشقشم برای همین زیر سینه راستم تاتو کردم امیر تتلو چون خیلی دوسش دارم😭😢😫❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
شما چند درصد مونده برسی به اون بزرگوار؟😁👌🏻
نه بابا یه دستم فول هند شد اون یکی رو میخوام کامل کنم 😬🤦🏻♀️اونم فکر کنم دو سه سال زمان ببره تا طرح های دلخواهمو جمع کنم و بزنم 🤦🏻♀️😑همینجوری نمیشه که بری هر چی آمد جلوت بزنی بدن آدم دفتر نقاشی نیست که باید بهترین طرح هارو بزنی چون تا آخر عمرت میمونه
آره والا کلا تاتوعه
من کوکی رو تاتو دوست میدونستم این اونم رد کرده 😦
خب دوست دارم اصلا هم پشیمون نمیشم بابتشون و عاشق اینم همیشه نیم تنه یا کراپ بپوشم تا معلوم بشن 🥲😍🤦🏻♀️وای خدا میخوام رو اون یکی پام کهکشان و تاتو کنم با تمام سیاره هاش👌🏾🥲🙂🌏🌍🪐🌙🌑🌕
عالیه فقط دردش رو چجوری میکشی 🗿
گل سرخ لبای تو یه دمنوشه و آروم میکنه هرم هوای تو منو
دلم مرده برای تو نرو
پیکرم میگیره با تو خورده عاشق شدنو
بلند گوی صدای تو برام مثل یه گهواره موزیکه
با تو دورم از این دنیا و انگار تو آغوشت یه سیاره کوچیکه
دقیقا مثل این 🥲🌕🌑🪐🌍🌏🌙
مادرررر 🫣
من از تتو سر در نمیارم واسه هر نقطه از رنگش یه سوزن میزنن؟ یا خدا 😦
ولی خیلی قشنگه
منم دقیقا همینطور عاشق تتو ام اما ضریف مثل همونایی که شما گفتی یا مثلا یه ستاره کوچیک رو دست و اینا خیلی قشنگ میشن
مار حتی اگه عکسش هم ببینم وحشت میکنم 🫣
چرا اخه خیلی خوشگله که 🥲🙂❤️🩹🐍
نمیدونم میترسم خب ولی یکم واسه تتو دخترانه خشن نیست؟💅🏻🔮
نه چرا خشن باشه مار یه سمبله اصلا هم خشن نیست مهم اینه چی دوست داری نظر دیگران برات مهم نباشه من پشت کمرم یه خفاش بزرگ دارم که خیلیییییی دوسش دارم و اینکه عاشق همه ی تاتو هام هستم چون براشون هزینه کردم هم جانی هم مالی درد کشیدم و برای پیدا کردن طرح هاشون زحمت کشیدم همینجوری نیست که👌🏾🙂✨
آهان خب آره 😦
زندگی مو رمان کنم به نظرتون؟😂🙂❤️🩹؟؟؟
خیر خیلی بلند بالا میشه 🌚
حرف بدی زدم تا حالا ؟
نه مگه من گفتم حرف بدی زدی 😦
منظورم نبود که گفتی حرف بد زدم دارم سوال میکنم ازت سوالیه میگی طولانی حرف میزنی بعضی چیزا رو نمیشه مختصرش کرد باید کامل گفت من عاشق چونه زدن نیستم و ورراج نیستم خودم کلی دغدغه دارم و کلی بار مسئولیت دارم و کلی فکرم درگیره چهار تا چیزم میگم فکر نکن برای خودم مهم نیست اون متن رو با سختی تایپ کن و …. بعضی چیزا تجربه است شاید بشه که به کارتون بیاد شاید اشتباهات من نشه سرنوشت شما 👌🏾
😦😦😦ولی آره رمان کن من بدم دوست مثلا افسردم بخونه ببینه بقیه چقدر سختی کشیدنو تلاش کردن این واسه من هیچی نشده فاز افسردگی گرفته 🗿
این به خودت بستگی نداره که بخوای بنویسیش یا نه!!
ولی اگه رمان کردی خوشحال میشم بخونم
ببینین بعضی چیزا برای یکی کاربرد داره برای یکی نه مثل یه وسیله که شاید برای من به فرض کارامد باشه اما برای تو نه منم تجربه هامو که به خاطرش زخمیم کردن آسیب زدن بهم جسما روحا بهای سنگینی دادم و راحت حراج نمیزارم !! چند تا شو گفتم به فرض البته اونایی که بخوام!
اره به فکر هستم بنویسم ولی تو سایت اینا نه میدم چاپ کنن و به عنوان کتاب حالا به یه نشریه ای چیزی صحبت میکنم اگر رمانش کنم به درد نخور میشه اما کتاب میکنم که پول داده بشه و خریده بشه اونجوری اهمیت داره نه مفت تو طبق اخلاص بزازم اونجوری به درد نخور بلا استفاده میشه مثل نویسنده فوشم میخورم اما میخوام کتابش میکنم با یه جلد خفن و اسم خفن تر 🤎 👌🏾 اگر چاپ کردم امد میتونی بخری بخونی عزیزم 👌🏾 ✨
باز خوبه تو یه چیزی واسه نوشتن داری تو زندگیت
من باید یه متن بنویسم و بعد برای روزای آینده مدام همونو کپی پیس کنم تحویل مخاطب بدم
و بعد با لذت بشینم فحشاشونو بخونم😑😐🙄🤣
👌🏾 😂 😂 😂 😂 😂 😂
ولی نه جدی میخوام انجام بدم زندگیمو کتاب کنم میدونم خیلی بالانس داره خیلی بالا پایین داره اما انجامش میدم❤️👌🏾
سلام لطفا چندتا رمان معرفی میکنید که ژانرش و شخصیتاش شبیه همین رمان دلارای باشه
رمان بوسه فرانسوی شبیه به دلارای هست.
البته هنوز کامل نشده..
تو همین سایت پارت گذاری میشه؟
فاطمه جون
برو تو مدوان پارت هارو تایید کن
انقدر بیکارم نشستم رمان رو از اول میخونم الانم پارت شصتم 🗿
واای این دیگه تهش بود😂👌🏻
چیکار کنم نویسنده کاشته منو 💆🏻♀️
من با دلارای زندگی میکنم 🌝
وابسته اش شدم اصلا🌚
فکر کنم پارت شصت،هفتاد اونجایی باشه که هومن میاد خاستگاریه دلارای
یادش بخیر؛)
آره خودشه 🗿
الان پارت ۱۴۱ هستم 💅🏻🔮
دلم پارت میخواد خب بزار میدونی تا الان چند جور داستانو ادامه دادم برا خودم 🙁
یه مورد دیگه اینکه خانواده ملک شاهان اصلا پسرشون رو خلافکار میدیدن و میدونستن اخلاق بدی و شغل بدی داره و دلارای رو دختر خوبی میدونستن تا اینکه فیلم رقص و سکس کردنشو وسط مراسم عروسی با هومن دیدنش دیگه چه فکری میکردن هر کس دیگه ای با هر عقیده ای نظرش به این بود که دختر هرزه ای بوده که همچین کارایی کرده و بعد میخواسته زن هومن بشه اگر ارسلان پسر درستی بود و دلارای فقط اظهار علاقه کرده بود میشد بگی خب عاشق شده و مابقی نه دیگه در اونحد و به اون شکل..
بعد چند ماه اومدم میخونمش هنوزم تو همین مرحلس ک 😂
ولی من از رمان یه درسی گرفتم. اول اینکه موقع انتخاب همسر نباید فقط به خودمون یا حتی از روی عشق تصمیم بگیریم بلکه اخلاقیاتش هم اولیت باشه برامون که آیا بعدها بچه هام می پذیرن یا نه؟ مردی که با دخترش صمیمی میشه، که دختر بتونه با پدرش درد و دل کنه، بره بیرون، بخنده. درس بخونه، موفق بشه
شاید الان خیلی هااا دلارای رو یه دختر احمق تصور می کنن درسته تصمیمش اشتباه بوده ولی گاهی آدم برای فرار از موقعیت حاظر میشه غلط انتخاب کنه ما همه میگیم دخترا با محدودیتن ولی دلارای بیشتر از همه محدودیت داشت یادمونه دلارای تجربی می خوند حتی معاونم گفت درسش خوبه و حاج باباهم تو مهمونی حاج ملک شاهان گفت همه رو بزور باید بشونی پشت درس دختر منو باید بزور بلند کنی، که داراب گفت چه فایده وقتی قراره بچه داری کنه و شوهر کنه یا اگه یادتون باشه وقتی دلارای گفت تو کارتون لباس عربیه، کتاب درسیه، داراب گفت واسه چی برای کنکور میخونی باید ازدواج کنی. یا توی درد و دل های دلارای میگفت دلش نمیخواسته با کسی ازدواج کنه که انتخاب خودش نیست پس ببینید مهمترین حق این دختر که انتخاب همسر ایندش که درس خوندنه ازش گرفته شده دروغم نیست این رمان من سراغ دارم نزدیکترین هام ازدواج اجباری داشتن که بعدش منجر به قرص اعصاب خوردن و یا طلاق شده. یا این دختر نوع پوشش انتخاب خودش نبود دیدیم تو رمان مجبور بوده بره مراسم های قران و وقتی پریوده وانمود کنه نماز میخونه، دین قشنگ ولی ن ب اجبار شاید یه عده بگین خوب مخالفت میکرد با کی؟ کی پشتش بود که از حرفش دفاع کنه خودش فقط نتیجش کتک بوده همین… وقتی مادر، مادری نباشه که آغوشش پر مهر باشه که به حرف های بچش گوش بده و درست راهنماییش کنه همین دلارای میشه که حرف ها و درد و دلاش را به دوستش میگفت و دوستش به جای اینکه منصرفش کنه از تصمیم اشتباهش حمایتش کرد. چی دلارای رو جذب کرد؟ پول ارسلان نه خودشون پولدار بودن، قیافش نه بلکه اینکه با خونوادش مخالفت کرده بود و دلارای توان و شهامتش رو نداشت جذبش کرد. اما با این حال دلارای شاید دختر هفده ساله که فکر کنم دیگه نوزده سالش باشه رو بگیم بی خرد ولی قطعا یک مادری که شرف داره به صدتا حاج خانوم و مروارید
عزیزم دلارای یه شخصیت ساخته نویسنده هست
تا اونجایی که اکثرا دیدیم کسی که حاجی بازاری معروفی باشه اتفاقا پیشرفت تحصیلی و زندگی بچه هاش دقت داره حالا اگر از خودنمایی هم ریا میکنه باز میخواد موفقیت بچه هاشو به دیگرون نشون بده و هیچوقت نمیاد دخترش رو بده به شاگرد شریکش که هومن بود و پدر دلارای خبر نداشت که پسر خود ملک شاهان هست
شاید در خانواده های در سطح پایینتر که زیاد در جامعه برو بیایی ندارن رو تعصبات خشک شون بخوان همچین فرهنگی داشته باشن که اتفاقا حرکتش ن ضد اسلام هست چون احترام همسران بهم و فرزندان جزء اصل دینداری در خانواده هست
درسته که دلارای یه شخصیت بر اساس زادهی ذهن نویسندهاس ولی ما توی جامعه هم کم نداریم کسایی که با این مشکلات مواجه هستن
در مورد ازدواج هومن و دلارای هم باید بگم که پدر دلارای فکر میکرد که پدر هومن فوت شده و براساس اینکه هومن از بچگی پیش حاج ملک شاهان بزرگ و تربیت شده میخواست دخترش رو بهش بده
اصلا دلی احمق نیست اون ی دختری بود ک ب آدم اشتباهی دل داد بعدم خانوادش خیلی سخت گیر بودن وبهش محبت نمیکردن دلی بخاطر کم توجه هی حاضر شد دخترو نگیش رو ارسلان بده اونم ب اعنوان زیر خواب
من واقعا با حرفتا موافقم
دلارای فکر میکرد با دادن بکارتش به ارسلان میتونه تو دلش جا کنه یا ارسلان نسبت به اون احساس مسئولیت کنه و بگه اون از این به بعد زنه منه
بچه ها یه سوال
لطفا کنکوریا جواب بدن
من چندین بار این اخبار کنکور
1403رو خوندم تو همشون میگع امسالم مثل پارساله و معدل
50درصد تاثیر داره و درسا
عمومی نیستن .درسته ؟؟؟؟
یه دفعه عمومیا برنگردن؟؟؟
اره همون مثل قبله
نه بعیده بیان
خودمم کنکوریم موندم امسال به امید اینکه عمومیا نمیان😂
امسال بعیده بیان اگرم قرار بر اومدن باشه احتمالا چون دیر اعلام کردن امسالم مث پارسال باشه
سال چندمی شما؟
عمومی ها بر نمیگرده
سال اینده یعنی کنکور 1403 تاثیر معدل 50 درصد کنکور هستش
چه شلوغ و دعوا شده
اینا رمان هست میخونیماااا
اول اینکه خانوادیکه مؤمن و مذهبی باشن اتفاقا رعایت اصول اخلاقی خانواده رو رعایت میکنن جرا که پیامبر اونقدر برای دوست و داشتن و تربیت دختران سفارش کردن مگر اینکه اون پدر خانواده ریاکار باشه که به اسم تعصب میخواد اسلام رو بد نشون بده
دوم اینکه هر دختری باید ارزش خودشو نگه داره و بخودش بها بده وقتی میگن اونقد گرانبها باشید تا بهترینها با خواهش سراغتون بیان.. بی ارزش و در دسترس نباشید
دختری که عفیف باشه مؤدب و وقار داشته باشه و تحصیل و شغل مناسب داشته باشه شایسته میشه
متاسفانه بعضی دخترا جدیدا فکر میکنن باید یاغی باشن تا مورد توجه قرار بگیرن یا حقشون رو بگیرن حتی خانوادشون هم نمیتونن باهاشون حرف بزنن کافیه حتی دستشون بخواد چیزی رو بهشون یادآوری یا تذکری بدن چنان پرخاش میکنن آدم یاد وحشیا میوفته این اشخاص رو با طرز پوششتون هم میشه شناخت مثل دزدان دریایی میپوشن با آرایش سیاه
یه دفه تو مترو چندتا از این دخترا بودن از بس که شلوغ کاری میکردن حتی با دوتا پسر دعواشون شد چنان حرفا و رفتار زشتی داشتن هرکسی بهشون یه چی میگفت چندتا پسرو مرد با شخصیتی بودن رفتن چند واگن جلوتر و با تاسف سر تکون میدادن
لطفا زود قضاوت نکن ممکنه اونی که شما بهش میگید بی ارزش و دم دستی مثل دلارای عاشق باشه و فکر کنه فقط با این کاره که میتونه به ارسلان برسه
ماجرای مترو هم برمیگرده به تربیت خانوادگی، البته هستن کسایی که تربیت درستی ندارن در حالی که خانوادهی سرشناس و موقری دارن به هر حال اونا با این یاقی بودن خو گرفتن و نمیتونن رفتارهاشون چه غلط چه درست به این راحتی ترک کنن
ارسلان ک دلی رو میخواد فقط نمیخواد بارو کنه دلم میخواد اون روزی ک ب دلی میگه اون دلی باشه ک نخواد دوباره باهم باشن دیگه دوستش نداشته باشه بهش بگه فقط بچمو میخوام تا ارسلان قشنگ با خاک یک سان شه دلش بشکنه
عوضی اینهمه دل بچه ام سوزوند اینهمه دلشو شکست ب هیج جاش نبود انقدر جزرش داد
یکی نبود بهش بگه آخه بیشعور تو ک میگی همه کسو کارتم کی حمایتش کردی اصلا تا حالا بهش محبت کردی باهاش خوب حرف زدی ک زر میزنی الدنگ دیوث😒
ارسلان واقعا یه مغروره خودخواهِ!
اون حتی حاضر نیست پیش خودش هم به این اعتراف کنه که به دلارای علاقه منده و تا وقتی که با احساسش کنار بیاد و به دلارای اعتراف کنه ما هفت تا کفن پوسوندیم