مازیار قبل رفتنش بهم یه پیام داد.
و گفت که دیگه داره می ره.
دلم خیلی گرفت.
نتونستم مقاومت کنم و چیزی نگم.
براش نوشتم :
مراقب خودت باش.
اونم در جواب لبخند و قلب برام فرستاد.
خیلی بی قرار شدم.
ولی خب درست نبود.
بلند شدم رفتم خودمو سرگرم کنم
به مامانم گفتم من آشپزی می کنم.
وایسادم توی آشپزخونه.
ولی لامصب هرجا هم می رفتم یاد یه خاطره میفتادم.
و حالم خراب می شد.
اما اعتنا نکردم.
سعی کردم خودم رو حفظ کنم.
چون من از پس اون روز های سخت دوری بر اومدم.
حالا باید تحمل می کردم.
و آروم می بودم.
اون بر می گشت به هرحال
فکر نمی کردم ولی هرچی که می گذشت من بیقرار تر می شدم
دلم واقعا براش تنگ شده بود
حداقل وقتی بود اگه منم ستش نمی رفتم خودش خبرش میومد
معلوم میشد که هست و حالش خوبه.
و الان حتی خبری ازش نداشتم.
تازه حتی وقتی نمی دونستم قضیه از چه قراره
بازم زن عمو عمو بودن که یه درصد اگه دلم تنگ شد خبر بگیرم
الان قطعا اونا هم خبری نداشتن.
نمی دونستم چی کار کنم.
اینقدر با خودم درگیر شده بودم که فهمیدم بی دلیل نیست.
و من واقعا نمی تونم بذارمش کنار
ولی آیا این تصمیم به صلاح بود.
خصوصا الان که فهمیده بودم مازیار یه شغل پر خطر داره.
و هر لحظه امکان داره اتفاق بدی بیفته
حالم اینقدر گرفته بود که مامان متوجه شد.
فکر نمی کردم اینجوری بشم.
کنارم نشست و گفت :
چی شده دختر؟
_ هیچی مامان.
_ یه من که دیگه نگو.
_ خوبم باور کن.
_ نه نیستی
_ بگو ببینم چی شده. مازیار باز اومده سراغت.
آه کشیدم.
می خواستم بگم کاش اومده بود که جلوی خودم رو گرفتم
و به جاش گفتم :
نه خبری ازش نیست
_ خب پس چی شده.
_ نمی دونم مامان.
خودمو گم کردم.
_ برای چی؟
_ اینم نمی دونم
الان نباید دیگه فکر و خیال کنم.
ولی فکرم همش مشغوله.
_ مشغول چی؟
_ زندگی، آینده اتفاقات.
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 4
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
یه چیزی رو رک بگم پارتهای اول قلم قویتر بود، تازگی یعنی حداقل ده پارت اخیر خبری از توصیف فضا و زمان و مکان که نیست هیچی همون مختصر دیالوگها هم خیلی کم عمق شدن…
الان که توی همچین نقطهای از داستان قرار گرفتیم انتظار میرفت خیلی بیشتر به این چیزها توجه بشه 🙁
درسته … و یچیز دیگ هم ک هس داره اختلال ایجاد میشه تو پارت گذاری
بعد چرا اینجا انقد اظهار نظر کمه ینی رمان خواننده نداره یا اینک نظری ندارید؟
پارت بده دیگ