رمان دل دیوانه پسندم پارت 107 - رمان دونی

 

 

 

مازیار قبل رفتنش بهم یه پیام داد.

 

و گفت که دیگه داره می ره.

دلم خیلی گرفت.

 

نتونستم مقاومت کنم و چیزی نگم.

 

براش نوشتم :

مراقب خودت باش.

 

اونم در جواب لبخند و قلب برام فرستاد.

خیلی بی قرار شدم.

 

ولی خب درست نبود.

بلند شدم رفتم خودمو سرگرم کنم

 

به مامانم گفتم من آشپزی می کنم.

وایسادم توی آشپزخونه.

 

ولی لامصب هرجا هم می رفتم یاد یه خاطره میفتادم.

 

و حالم خراب می شد.

اما اعتنا نکردم.

 

سعی کردم خودم رو حفظ کنم.

 

چون من از پس اون روز های سخت دوری بر اومدم.

 

حالا باید تحمل می کردم.

و آروم می بودم.

اون بر می گشت به هرحال

 

 

فکر نمی کردم ولی هرچی که می گذشت من بیقرار تر می شدم

 

دلم واقعا براش تنگ شده بود

 

حداقل وقتی بود اگه منم ستش نمی رفتم خودش خبرش میومد

 

معلوم میشد که هست و حالش خوبه.

 

و الان حتی خبری ازش نداشتم.

 

تازه حتی وقتی نمی دونستم قضیه از چه قراره

 

بازم زن عمو عمو بودن که یه درصد اگه دلم تنگ شد خبر بگیرم

 

الان قطعا اونا هم خبری نداشتن.

 

نمی دونستم چی کار کنم.

 

اینقدر با خودم درگیر شده بودم که فهمیدم بی دلیل نیست.

 

و من واقعا نمی تونم بذارمش کنار

ولی آیا این تصمیم به صلاح بود.

 

خصوصا الان که فهمیده بودم مازیار یه شغل پر خطر داره.

 

و هر لحظه امکان داره اتفاق بدی بیفته

 

 

 

 

حالم اینقدر گرفته بود که مامان متوجه شد.

 

فکر نمی کردم اینجوری بشم.

 

کنارم نشست و گفت :

چی شده دختر؟

 

_ هیچی مامان.

_ یه من که دیگه نگو.

 

_ خوبم باور کن.

_ نه نیستی

 

_ بگو ببینم چی شده. مازیار باز اومده سراغت.

 

آه کشیدم.

می خواستم بگم کاش اومده بود که جلوی خودم رو گرفتم

 

و به جاش گفتم :

نه خبری ازش نیست

 

_ خب پس چی شده.

_ نمی دونم مامان.

 

خودمو گم کردم.

_ برای چی؟

 

_ اینم نمی دونم

الان نباید دیگه فکر و خیال کنم.

 

ولی فکرم همش مشغوله.

 

_ مشغول چی؟

_ زندگی، آینده اتفاقات.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف

  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب و رویا دیده!     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رویای انار
دانلود رمان رویای انار به صورت pdf کامل از فاطمه درخشانی

    خلاصه رمان رویای انار :   داستان سرگذشت زندگی یه دختر عمو و پسر عمو هست که خیلی همدیگه رو دوست دارن و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتن اما حسادت بقیه مانع رسیدن اون ها بهم میشه ، دختر قصه که تنهاست به اجبار بقیه ، با یه افغانی ازدواج می کنه و به زور از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ضد نور

    خلاصه رمان :         باده دختری که عضو یه گروهه… یه گروه که کارشون پاتک زدن به اموال باد آورده خیلی از کله گنده هاس… اینبار نوبت باده اس تا به عنوان آشپز سراغ مهراب سعادت بره و سر از یکی از گندکاریاش دربیاره… اما قضیه به این راحتیا نیست و.. به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنعان pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       داستان دختری 24 ساله که طراح کاشی است و با پدر خوانده اش تنها زندگی می کند و در پی کار سرانجام در کارخانه تولید کاشی کنعان استخدام می شود و با فرهام زند، طراح دیگر کارخانه همکار و … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کفش قرمز pdf از رؤیا رستمی

  خلاصه رمان :         نمی خواد هنرپیشه بشه، نه انگیزه هست نه خواست قلبی، اما اگه عاشق آریو برزن باشی؟ مرد قلب دزدمون که هنرپیشه اس و پر از غرور؟ اگه این مرد قلب بشکنه و غرور له کنه و تپش قصه مون مرد بشه برای مقابله کردن حرفیه؟ اگه پدر دکترش مجبورش کنه به کنکور

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خواهر شوهر
رمان خواهر شوهر

  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه آتیشایی که نمی سوزونن و …. به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اِلارا
اِلارا
1 سال قبل

یه چیزی رو رک بگم پارت‌های اول قلم قوی‌تر بود، تازگی یعنی حداقل ده پارت اخیر خبری از توصیف فضا و زمان و مکان که نیست هیچی همون مختصر دیالوگ‌ها هم خیلی کم عمق شدن…
الان که توی همچین نقطه‌ای از داستان قرار گرفتیم انتظار می‌رفت خیلی بیشتر به این چیزها توجه بشه 🙁

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Saika
M.star
M.star
1 سال قبل
پاسخ به  اِلارا

درسته … و یچیز دیگ هم ک هس داره اختلال ایجاد میشه تو پارت گذاری
بعد چرا اینجا انقد اظهار نظر کمه ینی رمان خواننده نداره یا اینک نظری ندارید؟

M.star
M.star
1 سال قبل

پارت بده دیگ

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x