رمان دل دیوانه پسندم پارت 81 - رمان دونی

 

 

***

از روز سعی کردم به حرف های پدرم بها بدم.

 

و واقعا به خودم و خانوادم و حال و هوام برسم

 

تا مدتی نه کار داشتم نه دانشگاهی بود.

 

وقتم آزاد بود. و می تونستم خیلی کارا کنم

 

کلاس آموزشی برم. دوره روانشناسی برم یا با یه مشاور برای بهتر شدن حالم صحبت کنم.

 

می تونستم کلی چیز جدید یاد بگیرم

 

کلی کار جدید انجام بدم.

 

و اینقدر با خودم حرف زدم تا بالاخره کنار اومدم که منم حق زندگی دارم

 

نباید خودم و وجودم رو پاسوز آدمی کنم که اینقدر اذیتم کرد.

 

هرچند در حد حرف بود و هنوزم ته دلم بهش حس داشتم.

 

اما خب کنترلش می کردم تا به ابعاد دیگه زندگیم هم برسم

 

به اندازه کافی براش عزا گرفته بودم. دیگه بس بود. کافی بود.

 

وقتش نبود. دیگه نمی خواستم اون شکلی ادامه بدم.

 

باید خوب به خودم می رسیدم تا سر وقت یه دکتر خوب و سرزنده توی جامعه بشم.

 

 

 

****

خیلی نتونستم طاقت بیارم و به اون مرکزی که سروش بستری بود سر نزنم.

 

می خواستم ببینم هنوز اونجاست یا نه.

 

به هدفش رسید. اصلا به حرف من رسیدن.

از اون موقع خبری هم از موسوی نشده بود.

 

می شد حدس زد که اگه چیزی شده باشه بهم بگن.

ولی هیچی نگفتن.

 

تصمیم گرفتم برم یه سری بزنم.

استرس داشتم. خیلی هم زیاد.

 

نمی دونستم قراره اصلا چه برخوردی باهام بشه. اونجا رام می دن یا نه.

 

جالب بود که نگهبان که مرد مهربونی بود و اون مدت منو خوب شناخته بود

 

خیلی خوب بدرقم کرد. نفس راحتی کشیدم که حداقل تونستم وارد اونجا بشم.

 

آوردنشون توی حیاط برای هوا خوری.

 

ولی هرچی چشم چرخوندم سروش رو ندیدم. وارد ساختمون شدم.

 

خواستم برم سمت اتاق موسوی ولی داشت با تلفن حرف می زد.

 

و متوجه منم نشد. پشیمون شدم و تصمیم گرفتم خودم برم پیش سروش.

 

 

راه افتادم سمت اتاقش.

احساس کردم داره از توی اتاقش صدا میاد.

 

ولی خب چون اونجا کلا سر و صدا زیاد بود اعتنا نکردم.

 

رفتم جلو در.

اینور اونور رو نگاه کردم و وایسادم پشت در.

 

سرمو چسبوندم به در. واقعا داشت صدا میومد.

 

انگار یکی داشت دعوا می کرد.

 

خیلی برام عجیب شد. چون حس کردم صداهه هم برام آشناست.

 

صدای سروش نبود. با اینکه یک بار بیشتر صداش رو نشنیده بودم

 

ولی خیلی خوب یادم مونده بود.

 

صداهه همینجور آشنا و آشنا تر می شد. دقت کردم ببینم حداقل چی داره میگه.

 

_ خراب کردی سروش. بدم خراب کردی.

قرار نبود اینجوری بری جلو.

 

قرار نبود سرخود تصمیم بگیری و دستور صادر کنی.

 

وقتی مافوقت بهت اجازه نداده بود.

 

اون دختر طفلی هیچی ازش نمونده.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان دختران ربوده شده
دانلود رمان دختران ربوده شده به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاده

      خلاصه رمان دختران ربوده شده :   مردی متولد شده با بیماری “الکسی تایمیا” و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی. در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی که از روی اجبار یا حتی از روی اختیار همگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رویای انار
دانلود رمان رویای انار به صورت pdf کامل از فاطمه درخشانی

    خلاصه رمان رویای انار :   داستان سرگذشت زندگی یه دختر عمو و پسر عمو هست که خیلی همدیگه رو دوست دارن و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتن اما حسادت بقیه مانع رسیدن اون ها بهم میشه ، دختر قصه که تنهاست به اجبار بقیه ، با یه افغانی ازدواج می کنه و به زور از

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تژگاه

  دانلود رمان تژگاه خلاصه : داستان زندگی دختری مستقل و مغرور است که برای خون خواهی و انتقام مرگ مادرش وارد شرکت تیموری میشود، برای نابود کردن اسکندر تیموری و برخلاف تصورش رییس آنجا یک مرد میانسال نیست، مرد جذاب و غیرتی داستانمان، معراج مسبب همه اتفاقات گذشته انجاست،پسر اسکندر تیموری،پسر قاتل مادر آرام.. به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان توهم واقعیت به صورت pdf کامل از عطیه شکوهی

        خلاصه رمان:   رها دختری از یک خانواده سنتی که تحت تاثیر تفکرات قدیمی و پوسیده خانواده اش مجبور به زندگی با مردی بی اخلاق و روانی می‌شود اما طی اتفاقاتی که میفتد تصمیم می گیرد روی پای خودش بایستد و از ادامه زندگی اشتباهش دست بکشد… اما حین طی کردن مسیر ناهمواری که پیش رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فلش بک pdf از آنید 8080

  خلاصه رمان : فلش_بک »جلد_اول کام_بک »جلد_دوم       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان هتل ماهی
دانلود رمان هتل ماهی به صورت pdf کامل از بهاره حسنی

    خلاصه رمان هتل ماهی :   فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن..  حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده.. قاتل کسی نیست جز…………     به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رویا
رویا
2 سال قبل

خیلی کم بود 😐

رویا
رویا
2 سال قبل

صدای مازیار هست

.......
.......
2 سال قبل

فکر کنم یکی از استاداش یا همین موسوی باشه

دکتر ماما دلی
دکتر ماما دلی
2 سال قبل

چی شد
واقعا این پارت بود الان😐😒

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x