رمان رسپینا پارت 2 - رمان دونی

 

سینی غذا رو بلند کردم و به سمت اتاقمون رفتم از نگاه خسته اش به من متوجه شدم دلش میخواد روی تخت دراز بکشه و از نشستن روی اون ویلچر لعنتی خسته شده سینی رو روی مبل گذاشتم و سعی کردم مثل همیشه با تمام زور و توانم کمکش کنم روی تخت بذارمش ، بعد هربار بلند کردنش کمرم به شدت درد میگرفت و توانی برام نمیموند اما می ارزید به اینکه پرستار استخدام کنم و با نگاه ترحم آمیزش به درد و غم همسرم اضافه کنم
سینی رو بلند کردم و کنارش نشستم ، بدون اون غذا از گلوم پایین نمیرفت و ترجیح میدادم کنار هم باشیم
_فکر کردی چقدر میتونی طاقت بیاری؟ هربار میبینم به سختی بلندم میکنی از اینکه نمیتونم حتی خودمو تکون بدم صدبار میمیرم و زنده میشم ، الان میتونی تحمل کنی یه سال میتونی تحمل کنی بعدش چی؟ میخوای به پای من بمونی که چی ؟ رسپینا عمرتو جوونیتو پای منی که نابود شدم نذار

کلافه برگشتم سمتش با دستام صورتشو قاب گرفتم :
_ رادانم من بدون تو زنده نمیمونم ، ازم نخواه که برم ، بگی بمیر میمیرم اما نمیرم ، من بدون تو نمیتونم تحمل ندارم .
نذاشتم حرفی بزنه و به ظرف غذا اشاره کردم :
_غذاتو بخور .
اصلا نفهمیدم چی خوردم از بس فکرم درگیر رادان و این رفتاراش بود ، نمیدونستم چیکار کنم که حالش بهتر شه .

کمکش کردم دراز بکشه پتورو روش مرتب کشیدم سینی به دست به سمت آشپزخونه رفتم و شروع کردم به شستن ظرف ها ، بعد اتمام کارم برق رو خاموش کردم و به سمت اتاق رایا رفتم ،دخترکم آروم خوابیده بود یواش درو بستم و به سمت اتاق خودم و رادان رفتم اتاقی که قبل این سه ماه هیچ تلخی و خاطرات بدی توش اتفاق نیوفتاده بود اما حالا …،
در رو آروم باز کردم اما چشمای رادان نشون میداد منتظرم بوده با لبخند کمرنگ و محو به سمتش رفتم کش موهام رو باز کردم و کنارش خزیدم سرم رو مثل همیشه روی سینه ی ستبرش گذاشتم دستش طبق عادت همیشه نرم روی موهام کشید و سکوت کرد ، چشمای سرخش مثل تمام این ۳ ماه نشون دهنده ی عذاب و درد و غمش بود ، خودمو بالا کشیدم و سیبک گلوش رو بوسیدم و با آرامش چشمامو بستم و یاده روزای آشناییمون و گذشته افتادم
.
.
(دوستان عزیز اگه این پارت کوتاهه معذرت میخوام چون ادامش فلش بک هست گذاشتم از پارت بعد شروع شه و پارت بعد رو طولانی تر میدم ❤️)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آرامش بودنت
دانلود رمان آرامش بودنت به صورت pdf کامل از عسل کور _کور

    خلاصه رمان آرامش بودنت: در پی ماجراهای غیرمنتظره‌ای زندگی شش دختر به زندگی شش پسر گره می‌خورد! دخترانِ در بند کشیده شده مدتی زندگی خود را همراه با پسرهای عجیب داستان می‌گذرند تا این‌که روز آزادی فرا می‌رسد، حالا پس از اتمام آن اتفاقات، تقدیر همه چیز را دست‌خوش تغییر قرار داده و آینده‌شان را وابسته هم کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه بیت
دانلود رمان شاه بیت به صورت pdf کامل از عادله حسینی

    خلاصه رمان شاه بیت :   شاه بیت داستان غزلیه که در یک خانواده ی پرجمعیت و سنتی زندگی میکنه خانواده ای که پر از حس خوب و حس حمایتن غزل روانشناسی خونده ولی مدت هاست تو زندگی با همسرش به مشکل خورده ، مشکلی که قابل حله غزل هم سعی میکنه این موضوع رو بدون فهمیدن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی قصه pdf از الناز پاکپور

  خلاصه رمان :                 همراز خواهری داشته که بخاطر خیانت شوهر خواهرش و جبروت خانواده شوهر میمیره .. حالا سالها از اون زمان گذشته و همراز در تلاش تا بچه های خواهرش را از جبروت اون خانواده رها کنه .. در این راه عموی بچه ها مقابلش قرار میگیره . دو نفر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان شاه خشت
دانلود رمان شاه خشت به صورت pdf کامل از پاییز

  خلاصه: پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بی‌کسی، مجبور به تن‌فروشی می‌شود. روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیل‌زاده از تبار قاجار می‌گذارد، فرهاد جهان‌بخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 3.5 / 5.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا

  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو مقصر میدونن، پدرش طلاقشو غیابی از مبین میگیره، حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یکی
یکی
2 سال قبل

چرا پارت ۱ رو پیدا نمیکنم؟ لطفاً یکی لینکشو رو بذاره🥺

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  یکی

عزیزم تو گوگل بزن رسپینا پارت 1 فکر کنم بیاره و وارد همین سایت شی و بخونی

Armita
Armita
2 سال قبل

خیلی قشنگه ♥️♥️♥️عالی 😘خسته نباشید
موضوعش‌ خیلی قشنگه آدم جذبش میشه کلیشه ای نیست دیگه 😘
قلمت‌ پایدار‌
پرقدرت‌ ادامه بده هم استانی‌ 😘♥️🌌⚘

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  Armita

خوشحالم دوس داشتی عزیزم
یه مقدار فکر کنم کلیشه داشته باشه اما خیلی خیلی کم ، چون قصد دارم متفاوت باشه 🙂

atena
atena
2 سال قبل

دستت چیز میز هانی جون

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  atena

فدات عزیزم

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
2 سال قبل

خیلی عالی بود

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  آتاناز 🌹

خوشحالم دوس داشتی

Parham
Parham
2 سال قبل

به نظر جالب میاد

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  Parham

امیدوارم دوست داشته باشی 🙂

سارا
سارا
2 سال قبل

عالیه ، نویسنده خیلی محترمی هستید

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  سارا

نظر لطفته گلم

Niki
Niki
2 سال قبل

خسته نباشید ، رمانت خیلی قشنگه 🥰❤😍
موفق باشی 👍🏻

hani
hani
2 سال قبل
پاسخ به  Niki

مرسی عزیزم

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x