رمان سال بد پارت 19 - رمان دونی

 

 

بدون اینکه سرم را به طرفش برگردانم ، سر جا بی حرکت ماندم . دست شهاب پیش روی کرد و از روی ساپورتِ نازکِ مشکی رنگ مشغول نوازش ران پایم شد . هم زمان دست دیگرش نشست روی کمرم .

 

– من حالم بده ماه جان ! … از خودم حالم بده که … عرضه ی مستقل شدن ندارم !

 

بلاخره لب به درد دل کردن گشوده بود !

باز به سمتش سر چرخاندم و با چشم هایی آرام نگاهش کردم .

 

پوزخند تلخی زد :

 

– چند سال پیش همه ی عالم و آدم گفتن به جای ورزش و تربیت بدنی برم یه رشته ی مهندسی درس بخونم … که تهش امیدی داشته باشم به یه لقمه نون ! ولی من …

 

– خب دنبال علاقه ات رفتی شهاب ! این که هیچوقت بد نیست !

 

– علاقه ی من تویی آیدا ! من خسته شدم از این وضعیتی که داریم !

 

دستش بالاتر آمد و طره ای از موهای آبی و تاب دارِ کنار شقیقه ام را گرفت و میان انگشتانش به بازی گرفت .

 

– بهم می گه صبر کنیم موعدِ مستاجرِ عمه ها تموم بشه … بریم طبقه ی بالا زندگی کنیم !

 

نفسم را خیلی نرم و محتاط از سینه ام خارج کردم .

 

خدا را شکر این را قبلا از زبان هستی و فافا شنیده بودم … و حالا می توانستم خودم را کنترل کنم و واکنش تندی نشان ندهم … .

 

 

 

 

شهاب ادامه داد :

 

– من مخالفت کردم آیدا ! می دونم دلت می خواد مستقل بشیم ! … بعد شروع کرد به جار و جنجال کردن … هی می گفت آیدا پُرت کرده !

 

– دعوا کردن با مادرت همه چی رو بدتر می کنه شهاب ! نباید دهن به دهنش می ذاشتی ! … می تونستی بعدا با زبون خوش به عمو رضا بگی …

 

میان حرف هایم پوزخندی زد :

 

– عمو رضا کیلویی چند عشق من ؟! … مادرم گفت اگه به واحد عمه ها راضی نشیم ، اصلا کاری بهمون نداره ! نمی ذاره بابا برای جای دیگه پول رهن بده ! … همین عمو رضا جانت هم یک کلمه نگفت که دلم گرم بشه !

 

چیزی نگفتم … غمگین تر از آن چیزی شده بودم که بخواهم حرفی بزنم . فکر زندگی کردن در نزدیکیِ سوده و شادی من را از پا می انداخت . می دانستم روز خوش برایم نمی گذارند !

 

ولی از آن بدتر … فکر این بود که هیج اختیاری از خود نداشتیم … .

 

من و شهاب زیادی جوان بودیم و دستمان خالی بود ! من با درست کردن و فروختن زیور آلات رنگارنگ و شهاب با مربی گری در یک باشگاه بدنسازی … نمی توانستیم اختیار زندگی یمان را به دست بگیریم و مستقل شویم !

 

یک دفعه تمام این دست و پا زدن های مضحک برایم بیش از حد پوچ به نظر رسید ! اصلا چرا باید ازدواج می کردیم ؟ … وقتی هنوز مجبور بودیم از والدینمان پول توجیبی بگیریم ؟! …

 

 

 

 

در افکار غم انگیزم غرق بودم … که شهاب طره ی مویم را رها کرد و کف دستِ بزرگش را روی صورتم گذاشت :

 

– ولی تو غمت نباشه ماهِ من ! … از زیر سنگ هم باشه پول جور می کنم و خونه ی مستقل می گیرم برات !

 

نگاهم را تا چشم های براقش بالا کشیدم … انگشتانش مشغول نوازش پوستِ گونه ام شد .

 

– هر طوری که باشه … از هر راهی که بتونم … تهش مستقل می شیم آیدا ! … خوشبختت می کنم ! … فقط تو باش با من !

 

– هستم شهاب ! من فقط برای تو هستم !

 

من را به خود نزدیک تر کرد … چشم هایمان خیره بهم بود . ضربان قلبم تند شد … می توانستم انعکاس تصویرِ خودم را در مردمک هایش ببینم … .

 

گفت :

 

– تو باشی … زندگی به هر ریسکی می ارزه آیدا ! به هر خطایی می ارزه !

 

به من مهلت نداد زیاد روی جملاتش فکر کنم … . من را باز به خود نزدیک تر کرد … و بعد لب هایمان رو هم قرار گرفت .

 

همدیگر را سخت و پر عطش بوسیدیم … در حالیکه حس می کردیم در تمامِ دنیا هیچ کسی را به جز خودمان نداریم … .

 

و بعد … بنگ !

 

توپ سال جدید شلیک شد !

سالمان تحویل شده بود !

 

***

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 9

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سمفونی مردگان

  خلاصه رمان :           سمفونی مردگان عنوان رمانی است از عباس معروفی.هفته نامه دی ولت سوئیس نوشت: «قبل از هر چیز باید گفت که سمفونی مردگان یک شاهکار است»به نوشته برخی منتقدان این اثر شباهت‌هایی با اثر ویلیام فاکنر یعنی خشم و هیاهو دارد.همچنین میلاد کاردان خالق کد ام کی در باره این کتاب گفت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانتور pdf از گیتا سبحانی

  خلاصه رمان :       دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره.. تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو میگیره و با سامیار معتمدی پسره مغرور و پر از شیطنت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن

    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی میشود . رمان لهیب انتقام ، عشق و نفرت را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم pdf از لیلا نوروزی

  خلاصه رمان :   غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور می‌شه مدتی همخونه‌ی خسرو ملک‌نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به‌خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سردرد
دانلود رمان سردرد به صورت pdf کامل از زهرا بیگدلی

    خلاصه رمان سردرد:   مثل یه ارایش نظامی برای حمله اس..چیزی که زندگی سه تا دخترو ساخته و داره شکل میده.. دردایی که جدا از درد عشقه… دردای واقعی… دردناک… مثل شطرنج باید عمل کرد.. باید جنگید… باید مهره هارو بیرون بندازی… تا ببری… اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند… ولی باید دردسرهارو به جون

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همتا
همتا
1 سال قبل

به به
به به چه سال تحویلی، اینم بوسه تحویل سال

زن احسان علیخانی
زن احسان علیخانی
1 سال قبل

ای جان عشق بینشون چ قشنگه 🥲😍

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x