رمان عشق صوری پارت 234 - رمان دونی

 

از بیرون سرو صداهایی اومد که توجه ام رو جلب کردن.
و صدای اون دختره واضحتر از بقیه بود.
هر چقدر خودمو این تو اتاق حبس میکردم که چشمم بهش نیفته یا حتی صداش رو نشونم بیفایده بود چون آخرش بازهم یه جوری من باید ریخت نحس و صدای مزخرفش رو میشنیدم!
گرچه همینطور از طرف شیوا برام پیام میومد اما بلند شدم و قدم زنان به سمت در رفتم.
خیلی آروم بازش کردم و از اون درز باریک بیرون رو نگاه کردم.
دستشو به کمرش تکیه داده بود و از یه طرف سر خدمتکارها غر غر میکرد و از طرف دیگه واسه شهره لوس بازی درمیاورد و میگفت:

-تو این اتاق دل من میگیره شهره جون!
این اتاق پنجره نداره…
من دلم میخواد پنجره داشته باشه هی برم لب پنجره بیرون رو ببینم حال و هوام عوض بشه احساس میکنم تو قفسم!

شهره که بخاطر باردار بودنش همه جوره نازشو می خرید گفت:

-اینجا یکی بزرگترین اتاقهای بالاست…درسته پنجره نداره اما بزرگ و دلباز!

با نازو عشوه گفت:

-بله میدونم اینجا خیلی بزرگ و دلبازه اما بخدا من اون تو حس خفگی بهم دست میده! اصلا نمیتونم تحمل کنم…یعنی هیچکدوم از این اتاقهای بالا پنجره ندارن !؟

یکی از خومتکارها جواب داد:

-سالن مطالعه داره…

چشم غره ای به خدمتکار رفت و گفت:

-چه حرفهاااا! الان معنی جوابت اینه که من باید تو سالن ماطلعه بخوابم !؟

خدمتکار دلگیر شد و سرپایین انداخت و آهسته گفت:

-نه متاسفم.همچین منظوری نداشتم.ولی خب بقیه اتاقها رو به بیرون پنجره ندارن به جز…

به اینجای حرفش که رسید مکث کرد.
اما اون کنجکاوانه پرسید:

-به جز کجا !؟

خدمتکار از کنج چشم نگاهبی به سمت اتاقی که من اونجا بودم انداخت و بعدهم جواب داد:

-به جز اتاق شیدا خانم و آقا فرهاد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نبض خاموش از سرو روحی

    خلاصه رمان :   گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژبان pdf از گیسو خزان

  خلاصه رمان :   آریا سعادتی مرد سی و شیش ساله ای که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتیه.. بعد از دو سال.. آرایه، عشق سابقش و که حالا با کس دیگه ای ازدواج کرده می بینه. ولی وقتی می فهمه که شوهر آرایه کار غیر قانونی انجام میده و حالا برای گرفتن مجوز محتاج آریا شده تصمیم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری

    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه مسیر پر از سنگلاخ… بن بست یه کوچه نیست… ته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهره اعتماد

    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر و پدرش رو ازش گرفته بیرون بیاد و به گذشته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زهر تاوان pdf از پگاه

    خلاصه رمان :       درمورد یه دختر به اسمه جلوه هستش که زمانی که چهار سالش بوده پسری دوازده ساله به اسم کیان وارد زندگیش میشه . پدر و مادرجلوه هردو پزشک بودن و وقت کافی برای بودن با جلوه رو نداشتن برای همین جلوه همه کمبودهای پدرومادرش روباکیان پرمیکنه وکیان همه زندگیش جلوه میشه تاجایی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آمیخته به تعصب

    خلاصه رمان :     شیدا دختریه که در کودکی مامانش با برداشتن اموال پدرش فرار میکنه و اون و برادرش شاهین که چند سالی از شیدا بزرگتره رو رها میکنه.و این اتفاق زندگی شیدا و برادر و پدرش رو خیلی تحت تاثیر قرار‌ میده، پدرش مجبور میشه تن به کار بده، آدم متعصب و عصبی ای میشه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به تو چه
به تو چه
2 سال قبل

چرا پارت نمیزاری

نازنین
نازنین
2 سال قبل

فکر کنم قراره اتاق شیدا رو این دختره بگیره شیدا بره اتاق فرزاد یا شایدم برای یه آرم که شده از خودش دفاع کنه

...
...
2 سال قبل

امشب پارت نداریم؟

aram
aram
2 سال قبل

الان میره اتاق شیدا بدبخت و میگیره😐😂
ایییییی تف د رید شیدا ک انقدر دوست داری تحقریت کنن😐

Dorna Zare
Dorna Zare
2 سال قبل

😐🚶💔

من منم
من منم
2 سال قبل

😐🤮🚶🏻‍♀️

جانان
جانان
2 سال قبل

خلایق هر چه لایق
این دختره هرزه به درد شهره میخوره
نه شیوای بی سرو زبون

Nahar
Nahar
2 سال قبل

😐😐 خااا الان میخواد اییین دختره بره ت اتاق فرهاد
چقدر شیدا احمقه احمق صدبار فرار کرده میتونست بره ی شهر دیگه با اتوبوس ی مقدار پول هم از این فرهاده شهره کیه جیم میزد😒😒

ارزو
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

واقعا موافقم باهات
بعدم طلاق غیابی میگرفت فقط کافی بود چن تا کبودی ضرب و شتم نشون بده😑💣تف توش

Nahar
Nahar
2 سال قبل
پاسخ به  ارزو

اره ادمو حرصی میکنه😒

نفس
نفس
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

آدم نفهم نفهمه🙄😂💔
حالا ولش هنو عروس شیوا رو داریم برا اون برنامه بچینیم😂😂😂🤣💔

Nahar
Nahar
2 سال قبل
پاسخ به  نفس

الان درگیر ای شیدای گور ب گوری هستیم😮‍💨😂

نفس
نفس
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

هعیییی😢😂

Sepideh
Sepideh
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

واسه این طلاق نمیگیره که سرپناهی نداره . طلاق گرفت کجا بره . چیکار کنه

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x