رمان عشق صوری پارت 235 - رمان دونی

 

قبل از اینکه متوجه ام بشن درو بستم و کمرم رو بهش تکیه دادم.
اما مگه میتونستم صداهاشون رو نشنوم !؟؟
صدا ها و حرفهای عصبی کننده شون رو.

شهره گفت:

-آره…اونجا یه پنجره ی دلباز داره!

دختره با صدایی لوس و حتی مظلوم نمایانه گفت:

-شهره جون میشه اون بیاد جای من و من از این به بعد تو اون اتاق باشم !؟

از اینهمه صراحت و وقاحت و پرروییش جاخوردم.
چطور میتونست همچین چیزی بخواد !؟
آخ که چقدر دلم‌میخواست سرش رو از تنش جدا کنم.
خداوندگار شارلاتانی بود!
ساکت و بی حرف موندم تا جواب شهره رو بشنوم:

-آره چرا که نشه… تصمیم خوبیه!

دختره تملق گویانه و با چاپلوسی گفت:

-وای مرسی شهره جون…قربونتون برم من الهی که اینقدر مهربونید…شما بهترین و خوشگلترین و نهربونترین مامان بزرگ دنیا میشین!

شهره بدون اینکه قبلش نظر من رو بدونه ،احتمالا خطاب به خدمتکارها گفت:

-برید بهش بگین اتاق رو خالی کنه.
از این به بعد شیدا توی این یکی اتاق می مونه رزا توی اون اتاق!

اگه بگم از شدت تعجب و ناباوری خشکم زد دروغ نگفتم.
باورنکردنی بود!
یعنی واقعا میخواستن منو از این اتاق بندازن بیرون و اینجارو به اون بدن ؟
پوزخندی روی صورتم نشست.
افسوس وار لب زدم:

“این دیگه چه زندگی ی تخمی ایه؟!”

صدای ضربه به در منو از فکر کشید بیرون….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تو را با گریه بخشیدم به صورت pdf کامل از سید بهشاد زهرایی

        خلاصه رمان:   داستان دختری به نام نیوشا ک عاشق پدرش است اما یکباره متوجه میشود اسمش از معشوقه قبلی پدرش گرفته شده ، پدری ک هیچوقت نتوانست عشقش را فراموش کند و نیوشا وقتی درک میکند ک خودش دچار عشق ممنوعه‌ای میشود ….     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی شهرزاد

    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به نام زن

    خلاصه رمان :       به نام زن داستان زندگی مادر جوانی به نام ماهور است که در پی درآمد بیشتر برای گذران زندگی خود و دختر بیست ساله‌اش در یک هتل در مشهد به عنوان نیروی خدمات استخدام می شود. شروع ماجرای احساسی ماهور همزمان با آن‌چه در هتل به عنوان خدمات به مسافران خارجی عرضه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حسرت با تو بودن
دانلود رمان حسرت با تو بودن به صورت pdf کامل از مرضیه نعمتی

      خلاصه رمان حسرت با تو بودن :   عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می ریخت اما مجید عشق ممنوعه ی من بود مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم شأن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تیغ نگاه به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

        خلاصه رمان:   دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش تجاوز میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گرایلی
دانلود رمان گرایلی به صورت pdf کامل از سرو روحی

    خلاصه رمان گرایلی :   کاپیتان دلان گرایلی، دختری خانزاده که ناچار می‌شود بين انتخاب جان برادر و عشق، ارتباط خود را با پاشا مهراز تمام کند. به هر حال پاشا از دلان دست نمی‌کشد و در این بین خاندان گرایلی بخاطر مسئله کهنه‌ نشده‌ی خونبس، دچار تحولی شگرف می‌شود.       به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جانان
جانان
2 سال قبل

تریلی ۱۸ چرخ از روی شهره و رزا رد بشه به حق پنج تن
دوست دارم شخصیت‌های مثل شهره مسخره و رزای چاپلوس رو با دستای خودم خفه کنم

Sepideh
Sepideh
2 سال قبل

نویسنده جان انقدر دیر دیر پارت گذاشتی و کم پارت گذاشتی که اگه بگم کلا داستان رو یادم رفته دروغ نگفتم

sanaz
sanaz
2 سال قبل

انگار یه نفر پارت قبل اینجوری گفت ک برای پارت بعدی شهره میگه به شیدا بگو اتاقشو خالی کنه😂😂😂😂😂💔

Sana:)
Sana:)
2 سال قبل

میگم چیز
این چرا تموم نمیشه
پارت ۲۳۵ عه😀💔

Sahar Shoorechie
Sahar Shoorechie
2 سال قبل

چقد رمانه تخیلیه
اخه کدوم مادری ازپسری که زن داره بعد خیانت کنه بعدش بچه هم داشته باشه حمایت میکنه
مامان من باشه جرش میده😐😑

Nahar
Nahar
2 سال قبل
پاسخ به  Sahar Shoorechie

😂😂😂😂 مگه دروغ میدی😂😂

سارا
سارا
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

بیشتر رمان تخیلیه تا واقعی تازه متوجه شدی؟شهره با شیوا که باز پسرش دوستش داشت اونجوری بود انگ هرزه بودن میزد حالا چیشده تا این دختره اومده اینجوری ازش حمایت میکنه….هه…مسخرس….نویسنده فقط میخوام بگم که حداقل انقدر دیر به دیر پارت نزار تا خودتم شخصیاتاتو یادت بره…هه…الان که این پارتو خوندم حتما نوینده با خوت فکر کردی که ناراحت شدم ولی برعکس خندم گرف…..وایی…پارت بعدی میان ببرن..پارت بعدش دعوا و بگو مگو..بعد کتک…فرار….دوباره پیش فرزاد ولی خب ایندفعه حتما میره طلاق بگیره……هه….راستش الان که فرهادو مادرش یه ازمایش از زنه نگرفتن تا بفهمن این بچه بچه خوش هست یا نه از همه خنده دار تره..چونکه ماشالا با شیوا که همین بودن…نویسنده یه چیزو میگه که تو خودت بهتر از همه میدونی اینو نه برای دیر گئاشتن کم گئاشتن پارتات نمیگم….تو عرضه نوشتن و نداری..خودت شخصیتاتو یادت رفته حداقل یه چی بنویس به رمانو نوشته هایی که تا به حال بهمون دادی بخوره ….که حداقل اگه رمان به جای غمگینگ رسید احساس غم کنیم نه اینکه خندمون بگیره….اوف…..

aram
aram
2 سال قبل
پاسخ به  سارا

لایک داری دایی👍

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x