رمان عشق صوری پارت 258 - رمان دونی

 

 

با بی طاقتی  تور رو داد بالا.

میدونستم انجام همچین کاری تو همچین مکانی شرم آوره و خجالت باره اما کی میتونست شهرام رو از انجام کاری که هوس کرده بود انجامش بده منصرف بکنه !؟

این کارش با لذت همراه بود.

لذتی وصف ناشدنی….

از اون کارها که آدم دلش میخواد متوقف نشن و ا امه پیدا بکنن.

گرچه خوشم اومده بود و داشتم لذت میبردم اما بازم پچ پچ کنان  گفتم:

 

 

-شه…رام …حتما باید انجامش بدی !؟

 

 

جواب داد:

 

 

-اهوم…حتما…آماده ای براش !؟

 

 

نفسم تو سینه حبس شد.

قبل از اینکه جواب سوالش رو بدم ،سرم رو کج کردم و به شلوارش نگاه کردم…

وقتی رد نگاهمو دنبال کرد، فهمید دارم چی رو دید میزنم

 

گفتم:

 

 

-شروع کن…

 

 

نمیتونستم بیخیالش بشم.

میدونستم این فضا واسه اینکار مهم نیست برای همین خود منم  دلم خواست اینکارو انجام بده.

کمربندش رو باز کرد

لبخندی زدم و خمار نگاهش کردم.

پرسید:

 

 

-دلت براش تنگ نشده بود…

 

 

لب گزیدم و گفتم:

 

 

-اره خیلی…

 

 

اما درست همون موقع صدای فروشنده از پشت در گند زد به همچی…

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.5 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان روح پادشاه به صورت pdf کامل از دل آرا فاضل

    خلاصه رمان :   زمان و تاریخ، مبهم و عجیب است. گاهی یک ساعتش یک ثانیه و گاهی همان یک ساعت یک عمر می‌گذرد!. شنیده‌اید که ارواح در زمان سفر می‌کنند؟ وقتی شخصی میمیرد جسم خود را از دست می‌دهد اما روح او در بدنی دیگر، و در زندگی و ذهنی جدید متولد میشود و شروع به زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
رمان تابو
رمان تابو

دانلود رمان تابو خلاصه : من نه اسم دارم نه خانواده، تنها کسی که دارم، پدرمه. یک پدر که برام همه کار کرده، مهربونه، دلرحمه، دوست داشتنیه، من این پدر رو دوست دارم، اون بهم اسم داد، بهم شخصیت داد، اون بهم حس انتقام داد. من این پدر رو می‌خوام بکشم، من پاییز عزیزنظامم که قصد قتل پدر کردم. این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیلوفر آبی

    خلاصه رمان:     از اغوش یه هیولابه اغوش یه قاتل افتادم..قاتلی که فقط با خشونت اشناست وقتی الوده به دست های یه قاتل بشی،فقط بخوای تو دستای اون و توسط لب های اون لمس بشی،قاتل بی رحمی که جذابیت ازش منعکس بشه،زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو می شکنه یا تورو به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عصیانگر

  دانلود رمان عصیانگر خلاصه : آفتاب دستیار یکی از بزرگترین تولید کنندگان لوازم بهداشتی، دختر شرّ و کله شقی که با چموشی و سرکشی هاش نظر چاوش خان یکی از غول های تجاری که روحیه ی رام نشدنیش زبانزد همه ست رو به خودش جلب میکنه و شروع جنگ پر از خشم چاوش خان عشق آتشینی و جنون آوری

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لالایی برای خواب های پریشان از فاطمه اصغری

    خلاصه رمان :         دریا دختر مهربون اما بی سرزبونی که بعد از فوت مادر و پدرش زندگی روی جهنمی خودش رو با دوتا داداشش بهش نشون میده جوری که از زندگی عرش به فرش میرسه …. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
15 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Saina Esmaeelzade
Saina Esmaeelzade
1 سال قبل

خب شدم😑دیگه چیکار کنم؟

Saina Esmaeelzade
Saina Esmaeelzade
1 سال قبل

عالیییییییییی.

کمک میخوام! بلد نیستم تو رماندونی رمان بنویسم تلوخودا کومکم کن
neda
عضو
در انتظار تایید
پاسخ به  Saina Esmaeelzade
1 سال قبل

عزیزم برو مد وان عضو شو

Saina Esmaeelzade
Saina Esmaeelzade
پاسخ به  neda
1 سال قبل

اونجا عضوشم میتونم کاری کنم؟

ملکه
ملکه
1 سال قبل

حالا باید یه ماه درگیر اتاق پروو و تومبون شهرام باشیم…
لطفا عزیز نویسنده واسه خوانندهات ارزش و احترام قائل باش

زهره
زهره
پاسخ به  ملکه
1 سال قبل

😂 😂 😂

Narges
Narges
1 سال قبل

من دوست دارم پایان عشق صوری اینجور باشه تا جیگرم خنک بشه
شهرام و شیوا ازدواج کنند
فرزاد و شیدا ازدواج کنند
فرزاد و شهرام با هم شریک بشند
شهره و شوهرش دارایشون از دست بدند فقیر بشند و برند جایی شیدا قبلا زندگی میکردند تا حالش جا بیاد عن خانم
اون دختر صیغه ایی بچش دختر بشه تا پوزش به خاک بماله که بفهمه به کاهدون زده
فرهاد بمیره حتی لیاقت خوب شدن نداره
مستانه هم باید تقاص خیانت و بدبخت کردن شیدا پس بده اما روشش نمیدونم بمیره یا طلاقش بدند یا مریضی بدخیم بگیره
اون عنتر ژینوس از ایران گورش گم کنه بره 
فکر کنم خوب سرنوشتی براشون خواستم و عادلانس

asrin
asrin
پاسخ به  Narges
1 سال قبل

کلید اسرار ک نیس رمانه😂
ب نظرم باید شیدا بمیره چون خیلی احمقه اون دختره هم شهره رو بکشه و داراییشون رو بکشه بالا البته اول با فرهاد ازدواج کنه که کاراش راحت تر شه فرهاد بره تیمارستان ژینوس هم مستانه رو با ماشین زیر بگیره فلج بشه و خودش فرار کنه شیوا و شهرامم حین بکن بکن تو ماشین تصادف کن یا شیوا با همون پسر مانکنه به شهرام خیانت کنه 😎😂😂😂خیلی جناییش کردم گور بابای همشون مخصوصا شیوا

Narges
Narges
1 سال قبل

خدایی الکی طولانیش نکنید که دوباره عروسی بهم بخوره قهر کنند و ی جوری این شیدا بدبخت نجاتش بدین خیلی طولانی شده

آنیتا
آنیتا
1 سال قبل

بچه ها توجه کردین بین کلمه ها و جمله ها فاصله میزاره که بیشتر بشه ولی زهی خیال باطل
ریدم دهنت نویسنده😂😂😂

Z-2373
Z-2373
پاسخ به  آنیتا
1 سال قبل

ب نکته ظریفی توجه کردی…😂😑

asrin
asrin
پاسخ به  آنیتا
1 سال قبل

کامیون بی پلاک زیرش بگیره چه وضعشه انگار ۳۶۵ روزه تو لباس عروس بکن بکن راه انداختن 😂  😁 😁 😂 😂

Parnian
Parnian
1 سال قبل

Khodavakili be in migi part?😐😐😐

Narges
Narges
1 سال قبل

🤣 🤣 🤣 🤣

دسته‌ها
15
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x