رمان گلادیاتور پارت 323 - رمان دونی

 

 

 

 

مرد که انگار سنگینی نگاه یزدان را به خوبی حس کرده باشد ، مچ گندم را رها کرد :

 

 

ـ چند ساعت پیش این اتفاق براشون افتاد ؟

 

 

 

یاد آوری هر چیزی که یزدان را به یاد دیشب بی اندازد ، حالش را خراب می کرد و ابروانش را درهم فرو رفته تر می کرد :

 

 

ـ از ساعت چهار سحر امروز .

 

 

مرد سر تکان داد :

 

 

ـ مدت زمان خونریزی زیاد بوده ، اما به دلیل اینکه تیر تنها پوست رو شکاف داده و به دستگاه های داخلی صدمه ای وارد نکرده ، شدت خونریزی زیاد نبوده . برای جبران خونریزی این چند ساعت هم می تونن ، تا چند روز مغزیجات خون ساز مثل پسته و بادوم ، و یا غذاهای خونساز مثل گوشت گوسفند و جگر مصرف کنن .

 

 

و از داخل کیف سیاهش بطری بزرگ و پلاستیکی سرم را بیرون آورد و بعد از زدن چند ضربه به داخل آرنج گندم ، سرم را وصل کرد و ثانیه بعد چند خشاب قرص هم سمت یزدان گرفت و ادامه داد :

 

 

ـ آنتی بیوتیک و مسکن و ضد التهاب هستن . اینا رو هر روز تا زمان کشیدن بخیه هاشون ، هر دوازده ساعت مصرف کنن .

 

#gladiator

#part1012

 

 

 

یزدان سری تکان داد و بعد از گرفتن قرص ها ، دستش را به سمت لباس بالا رفته گندم برد و لباسش را پایین کشید و شکمش را پوشاند .

 

 

 

ـ مشاورم باهات حساب کتاب می کنه .

 

 

 

و پرستار با شنیدن این حرف متوجه شد که زمان ماندنش به پایان رسیده و وقت رفتن است .

 

 

 

با رفتن پرستار ، گندم نگاهش را به سمت سرم بزرگی که بالا سرش به دیوار وصل شده بود ، کشید و نگاهش انداخت .

 

 

 

ـ فکر کنم خالی شدن این بیشتر از یه ساعت طول بکشه .

 

 

 

با نشنیدن جوابی از سمت یزدان ، نگاهش را از سرم گرفت و به سمت اویی که پشتش را کرده بود و در حال چپاندن و جا به جایی لوازم خودش و او به درون کوله ها بود ، کشید …………… این سکوت یزدان ، یعنی هنوز هم عصبانی بود ، هنوز هم خشمگین بود ، هنوز هم حرصی بود .

 

 

 

می دانست برنامه برگشت او را به هم زده . آن هم برنامه کسی که برای هر ثانیه از زندگی اش طرح و نقشه ای خاص داشت و طبق همان جلو می رفت و اجرا می کرد .

 

 

 

ـ میگم می خوای بی خیال سرم بشیم و راه بی افتیم ؟ ………….. به خدا من الان حالم خیلی بهتر از یک ساعت پیشِ . نه دردی رو احساس میکنم ، نه حتی سرم یه ذره سرم گیج میره .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 72

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سیلاژ به صورت pdt کامل از ریحانه کیامری

  خلاصه رمان:   سیلاژ «sillag» یه کلمه‌ی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر، خاطره‌ای که با یه نفر خاص داشتی یا لحظه‌هایی که با هم تجربه کردین و اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جایی نرو pdf از معصومه شهریاری (آبی)

  خلاصه رمان: جایی نرو، زندگی یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد، دو زندگی متضاد وقتی کنار هم قرار بگیرند، چی پیش میاد، گاهی اوقات زندگی بازی هایی با آدم ها می کند که غیرقابلِ پیش بینی است، کیانمهر و ترانه، برنده این بازی می شوند یا بازنده، میتونند جای نداشتن های هم را پر کنند …   به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو

  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از عشق برایم بگو pdf از baran_amad

  خلاصه رمان :   جلد دوم ( جلد اول یکبار نگاهم کن)       نقش ماکان تو این داستان پر رنگ تر باشه و یه جورایی ارشیا و ترنج کم کم می رن تو حاشیه و ماکان و چند شخصیت جدید وارد ماجرا می شن که کلی میشه گفت یجور عشق ماکان رو نشون میده! به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو فقط بمان جلد دوم pdf از پریا

  خلاصه رمان :   شیرین دختر سرهنگ سرلک،در ازای آزادی برادر رئیس یک باند خلافکار گروگان گرفته میشه. درست لحظه ای که باید شیرین پس داده بشه،بیگ رئیس باند اون رو پس نمیده و پیش خودش نگه می داره. چی پیش میاد اگر بیگ عاشق شیرین بشه و اون رو از نامزدش دور نگه داره؟       به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد

  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونه‌اش چند سال زندانی میکنه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x