جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان سال بد
رمان سال بد

رمان سال بد پارت 101

          جمله ی همیشگی مادرم برای اینکه گریه ی من را آرام کند ! شهاب اشکم را پس زد و کمکم کرد دست هایم را بشویم … و روی زخم هایم دستمال گذاشت ! …   شهاب کاری کرد که آرام شدم … تنهایی ام را

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 334

            اما فکر اینکه او بخواهد شلوارم را بکند زیادی مزخرف بود!   _ گفتم نمیخوادا…برو خودم عوض میکنم!   لبخند زد و پیراهنم را پایینتر کشید، آنقدر که روی باسن و رانم را بگیرد:   _ پاشو حورا…نگاه نمیکنم، پیرهنت روشو گرفته…میدونم با این

ادامه مطلب »
رمان شاه خشت
رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 113

      حرکت دوربینی بالای در و بازشدن درها خبر از تکنولوژی جدید می‌داد.   ماشین‌ها وارد شدند در جایی شبیه محوطه مسقف یک حیاط.   ورودی زیبایی بود، یک مجسمه فرشته داخل حوضی کوچک. دورتا‌دور آن چمن‌کاری شده و گلدان‌هایی پر از گل‌های بنفشه و شیپوری.   هرچند

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 17

    بالاخره بعد از سه روز زنگ زده بود   _دیگه چه خبر؟   _هیچی مهندس خبر جدیدی نیست همونطوریه   کنجکاوی امونم و بریده بود     _ببینم نمیدونی برای چی به شوهرش نگفته؟اینطوری که من نمیتونم پیداش کنم     _شانس شماس دیگه….حتما یارو انقدر عوضیه دختره

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 65

        روی نیمکت پارک نشسته بودم و با زور سایه را از سر خودم رفع کردم. حالم خوب نبود، دل و دماغ نداشتم و بیشتر اعصاب خوردی ام هم به خاطر پریودی بود که بیشتر وقت ها این گونه بهم می ریختم….   عکس های امیر یل

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 333

            پیراهن را که کامل پایین نداد مشکوک نگاهش کردم. پایین تخت نشست و به شکمم خیره شد، با لبخند دستش روی ترک‌هایش حرکت کرد، رگ‌های مشخص و سرخ که نشان از نازک شدن پوست شکمم بود.   نوازشش آنقدر حس خوب داد که دخترکم

ادامه مطلب »
رمان آووکادو
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 178

    دست خودم نبود، بی اختیار طعنه‌ای به کمرش می‌زنم: – امید!   خواب‌آلود پاسخم را می دهد: – بله؟   – من خوابم نمیبره.   اصوات نامفهومی که زیر لب می گفت را نمی‌فهمیدم. غر می‌زد. به پهلو بر می‌گردد و یک دستش را زیر سرش می‌گذارد. من

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 16

      شوهرم؟؟یه بی غیرت دیگه مثل خودت بغضم گرفت از کاراشون از تنهاییم از بی کَسیم خدایا چه سرنوشتیه من دارم     _خب…..خب اون نمیتونه که این همه بدهی رو بده اصلا مگه شریک نبودین؟     _برو بابا اون گفت از کی جنس بگیریم چطوری بیاریم

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان سیلاژ به صورت pdt کامل از ریحانه کیامری

  خلاصه رمان:   سیلاژ «sillag» یه کلمه‌ی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر، خاطره‌ای که با یه نفر خاص داشتی یا لحظه‌هایی که با هم تجربه کردین و اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی…  

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 64

        تو اوج عصبانیت خنده اش گرفت. -چه ربطی به اون بدبخت داره…؟!     سربالا انداختم. -خوبه دیدی چطور خودش بهت چسبوند زنیکه خراب…!!!   -مهم اینه چشم من فقط به تو هست…!   سلیطه گری را به حد نهایت می رسانم. -غیر این باشه که

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 332

            _ حورا میدونی که نوکرتم، اما مثل نوکرت باهام حرف نزن!   _ فارسی حرف بزن!   بی توجه به حرص خوردنش وارد خانه شدم، راه اتاق را در پیش گرفتم تا باقی خوابم را ادامه دهم.   داشتم لباس عوض میکردم که با

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها