جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 331

            سفارشات را آوردند، خوردیم و او رفت تا حساب کند. من هم به سمت ماشین برگشتم، طولی نکشید که او هم آمد.   حرکت کردیم به سمت روستا، دیگر خستگی از صورتم میبارید، از این رو حرفی نزد، من هم سعی کردم راه باقی

ادامه مطلب »
رمان فئودال
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 64

          رستم موهای دخترش را کشید و به داخل برد نریمان پوزخند زد ، حال افسانه برایش مهم نبود و برعکس لذت می‌برد.   – اینایی که گفت واقعیت داره؟   رستم دخترک را پرت کرد، مادرش بیدار شده بود و با دیدن حال افسانه و

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 62

        از بس که جیغ زده و سلیطه بازی درآورده بودم خودم خسته شده بودم… سر و ته مرا از پارکینگ تا آپارتمانش آورده بود که انگار کل خون تنم تو سرم جمع شده بود که همه چیز را دوتایی و تار می دیدم…     از

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 330

            پاساژی بود که خرید‌های عقدنامه را کرده بودیم و نهایتش، در همین کافه نشستیم، به یاد دارم او قهوه سفارش داد و من بستنی، و در نهایت با شوخی و خنده گذشت و من…   حالا از دهانم پرید و لب زدم:   _

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان تا ابد با هم به صورت pdf کامل از مائده جابری

    خلاصه رمان:   در خصوص چند گروه دختر و پسر است که از دوران دبیرستان به جدال و لجبازی‌های بچه‌گانه‌شان و دردسرهایی که برای خود درست می‌کنند، ادامه می‌دهند تا زمانی که وارد دانشگاه می‌شوند. پای دختران داستان به عمارتی باز می‌شود که چالش‌ها را ادامه‌دار می‌کند و

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 14

      _به توام خدا پیغمبر یاد داده بودم پس کو؟کجای زندگیته که نمیبینیش….چرا عین آدم زندگیتو نمیکنی؟     عصبی صدامو بردم بالا دوباره کینم بالا زد     _چون تو نذاشتی…..یادته به خاطره همین حرفات یه سال صبر کردم تا راضی بشی، تا عروستو قبول کنی؟ ولی

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 343

        انقدر ذوق زده و با شادی رفتار می کرد که هیجانش به من هم سرایت کرد و پا به پاش شروع کردم به دست و جیغ زدن و اهنگ خوندن…   اهنگ می خوندیم و جیغ می زدیم و می خندیدیم..   دخترها هم تو بقیه

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 329

            بی راه نمیگفت، سر تکان دادم و با هم به سمت پاساژ رفتیم، پیاده روی امروزم در پاساژ گردی خلاصه میشد.   همه‌ی مغازه‌ها را تا توانستیم گشتیم، وارد هر مغازه که میشدیم هم سریع صندلی‌ای پیدا میکرد و من را مینشاند، و با

ادامه مطلب »
رمان دلارای
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 346

        ارسلان بی توجه به او با صورتی که هرلحظه بیشتر سرخ میشد به دختری خیره بود که با لباس عربی و پوشیه‌ای سنگ‌کار شده میان سِن ایستاده بود   رقص تازه شروع میشد   ریتم آهنگ کند بود اما با هر ضرب ، کمرِ دخترک به

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان قاب سوخته به صورت pdf کامل از پروانه قدیمی

    خلاصه رمان:   نگاه پر از نگرانیم را به صورت افرا دوختم. بدون توجه به استرس من به خیارش گاز می زد. چشمان سیاهش با آن برق پر شیطنتش دلم را به آشوب کشید. چرا حرفی نمی زد تا آرام شوم؟ خدایا چرا این دختر امروز دردِ مردم

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 14

      _فقط حواستو نمیخوام باهاش مثل بقیه رفتار کن با احترام و متانت همیشگیت همونجوری که منو حاجی تربیتت کردیم همونجوری که هر چی بابات مارو شرمنده میکرد تو روسفیدمون میکنی……     آخ که این مادر من چقدر زیرکانه داره منو به آرامش دعوت میکنه در مقابل

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان نجوای آرام جلد دوم به صورت pdf کامل از سلاله

    خلاصه رمان:   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن   اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری   که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره…  

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها