جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 324

            در نهایت به سمت ماشین برگشتیم، در را برایم باز کرد و کمک کرد بنشینم. به سمت روستا حرکت کرد، میان راه دستش روی دستم نشست، منتظر نگاهش کردم، فکر کردم کاری داشته باشد اما به ارامی فقط دستم را گرفت و به رانندگی‌اش

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان ستم به صورت pdf کامل از هاله بخت یار

      خلاصه رمان :   آمین رستگار، مردی سی ساله و خلبان ایرلاین آلمانیه… به دلیل بیماری پدرش مجبور به برگشتن به ایران میشه تا به شغل خانوادگیشون سر و سامون بده اما آشناییش با کارمند شرکت پدرش، سوگل، همه چیز رو به هم می‌ریزه! دختر جوونی که

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 171

      به نظر می‌رسه هر چقدر تلاش می‌کنم آخر سر باز جایی برای آروم گرفتن ندارم‌.   البته یه چیزی با شدت بهم یادآوری شد.   رابطه‌ی منو هامین عادی نیست.   تو بهترین حالت من فروخته شدم و اونم مجبور به خریدنم شد!   بغضی که گلومو

ادامه مطلب »
رمان آووکادو
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 176

        – آلا… الاله؟   با صدای امید، به خودم می‌آیم. به آلا گفتنش عادت کرده بودم.   از فکر بیرون آمدم: – بله؟   یک دستش را باز می‌کند و با سر اشاره‌ می‌کند به سمتش بروم. این یعنی ” بیا، آغوشم پذیرای تن‌ِ توست.”  

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 10

      _از قصد نبود من اصلا ندیدم…..باور کن     بازم نگام نکرد واااای حتما فکر میکنه دارم خودمو بهش قالب میکنم پسره ی از خود مچکر     خداروشکر فرود اومدنی حواسم بود و دستامو تو هم قلاب کردم تا سمت اون نرم خیلی بد و وحشتناک

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 40

        نگاهش به من، درست شبیه نگاه پدر بود به فرزند خطاکارش. در نگاهش میدیدم که بابت رفتارم مقابل آن زن، حنانه، شرمسار است.   شرمندگی اش روی قلبم سنگینی میکرد. این شرمندگی فقط یک معنی داشت، اینکه حنانه برایش مهم بود.   _ اومده بود کمکت

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان راه سبز به صورت pdf کامل از مریم پیروند

        خلاصه رمان:   شیوا دختری که برای درس خوندن از جنوب به تهران اومده و چندوقتی رو مهمون خونه‌ی عمه‌اش شده… عمه‌ای که با سن کمش با مرد بزرگتر و پولدارتر از خودش ازدواج کرده که یه پسر بزرگ هم داره…. آرتا و شیوا دشمن های

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 192

          _ تا حالا داستان اون زن و شوهری که بد موقع فهمیدن قراره بچه دار بشن رو برات گفتم؟   در آغوش حامی لرزید و چشمانش سیاهی رفت. حامی اش برای قبول نکردن آن خبر به هر چیزی چنگ میزد.   عقلش را دست به

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 323

            آبیِ آب تکان میخورد و نور آفتاب رویش میرقصید. بار دیگر نفس عمیقی کشیدم، نیاز به این هوای تازه داشتم و به نوعی ممنونش بودم که پیشنهاد بیرون رفتن داد، اما این را بازگو نمیکردم، لج کرده بودم!   _ این چند ماه…چیکارا کردی؟

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 58

        چشم در حدقه جچرخاند. -باید بگم آقاجونم زودتر از تو فهمیده ولی به روش نمیاره…!     تعجب کردم. -جدی…؟!   -اوهوم ولی اولتیماتوم داده دست از پا خطا نکنم…   -ای قربونش برم که اینقدر آپدیته…!   لپم رو کشید. -اینجور که تو قربون صدقه

ادامه مطلب »
رمان هتل ماهی
رمان

دانلود رمان هتل ماهی به صورت pdf کامل از بهاره حسنی

    خلاصه رمان هتل ماهی :   فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن..  حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده.. قاتل کسی

ادامه مطلب »
سکوت تلخ
رمان سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 70

        تکان نمیخورد   حتی پلکش هم محض دلخوشی ام نمیلرزد   دهان باز میکنم   قصد دارم اینبار بلندتر صدایش بزنم که صدای زنگ تلفن همراهش در اتاق می‌پیچد   دستم را پس میکشم   نگاهم سوی پاتختی کشیده میشود   قدمی جلو می روم  

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها