فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی کیو فیس

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان آتش شیطان
رمان آتش شیطان

رمان آتش شیطان پارت15

『آتـش‌شیطــٰان!』 ༄❥︎┅┄┄┅✵♥️🔥✵┅┄┄┅❥︎༄ #پارت_15   دوباره به جنازه های سوختشون نگاه انداختم. با اینکه آدم ترسو یا بد دلی نبودم، اما با نگاه کردن بهشون، یه حس بد و منفی‌ ای تو دلم میپیچید.   اینکه قطعا اونا هم حرف هایی برای گفتن داشتن و الان دیگه، برای همیشه ساکت شدن!

ادامه مطلب »
رمان تارگت
رمان تارگت

رمان تارگت پارت 368

          از آویز کنار در یه شال برداشتم و انداختم رو سرم و با همون پتویی که هنوز دورم بود رفتم بیرون.. ریتا حالا دیگه از لونه اش بیرون اومده بود و یه سره پارس می کرد. معمولاً زنجیر قلاده اش و باز نمی کردم و

ادامه مطلب »
رمان نگار
رمان نگار

رمان نگار پارت 23

    مثل یه جوجه بی مادر دنبالش راه افتادم و وارد مرکز خرید شدم … محیطش زیادی گرم و خفه کننده بود واسه یه لحظه نقسم سنگین شد اما خیلی زود عادت کردم …. پشت اولین ویترین یه پالتوی زشت کرم رنگ دیدم که درشت زیرش روی یه کاغذ

ادامه مطلب »
رمان دهار

رمان دهار پارت ۹

– جناب سرگرد فکر کن من برادرتم، دست این برادر نادِمِت رو بگیر، اگه میخوای خدا بهت نظر کنه دست بنده‌ی پشیمونش رو بگیر! من اگه برم کلانتری میمیرم، اوضاعم بده باید بستری بشم، توروجانِ برادرت من رو ببر کمپ. شهرام خود ندانست چگونه این کلمات به ذهن او که

ادامه مطلب »
رمان سهم من از تو
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”

    💔💔💔💔💔💔💔   🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤   💔💔💔💔💔💔💔   هستین  ؟؟؟ ؟؟ ؟ ؟  ؟ نیستین؟ ؟؟ ؟؟ بیاین ببینین چی آوردم 😂😂   بچم به این نازی 😂😂         👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻     آرشام دیوونه مون 😂😎     👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻  

ادامه مطلب »
رمان شاه خشت
رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 41

      پیرمرد، شعر مشق می‌کرد؛ از بوستان سعدی، گاهی غزلیات حافظ و این اواخر، از حضرت مولانا.   تخصصش نستعلیق بود، خلقش اصالتی داشت مثال‌زدنی و دین و دنیایش، ماه‌طلعت جان.   موقع نوشتن، از معدود لحظاتی بود که آرام می‌شدم.   روحم را تسخیر می‌کرد، شاید هم

ادامه مطلب »
رمان سهم من از تو
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت7

💕📚   -خدافظ چشمام و می بندم… داد می زنه : -همین دل ارام خدافظ؟ بعد اون همه با هم بودن فقط خدافظ؟ نگاش میکنم…. به خدا دوسش دارم….. -اره همین برو – پای کسی دیگه وسط؟ لال میشم… ساکت و صامت… دستم خشک میشه با خودش میخنده. -چطور ممکنه

ادامه مطلب »
رمان سهم من از تو
رمان سهم من از تو

رمان”ســهم من از تو”پارت6

💕📚 ناباور نگام میکنه… اگه همین الان چشم از چشماش برندارم همه چی و میگم… لو میدم…. میگم کجا بودی اون موقعی که زیر دست و پای… چشمام و می بندم… میبندم تا خفه شم…. لرزش صداش… اتیشم میزنه _ تو این وضعیت شوخیم نمیشه کرد که بگم داری شوخی

ادامه مطلب »
رمان رز های وحشی
رمان رز های وحشی

رمان رز های وحشی پارت 3

    از نظر خودش از سر ترس احمقانه جمله بندی کرده بود اما از نظر میکائیل رُز هنوز بچه بود و بچه‌گانه حرف زدن برایش طبیعی بود. میکائیل با لذت خیره بود به صورت رُز و لب زد: – پس دزدیدمت بردمت خوردمت آره؟     رز نگاهش رو

ادامه مطلب »
رمان آتش شیطان
رمان آتش شیطان

رمان آتش شیطان پارت14

『آتـش‌شیطــٰان!』 ༄❥︎┅┄┄┅✵♥️🔥✵┅┄┄┅❥︎༄ #پارت_14   خب، اولین دستکش پوش اطرافم از لیست مضنونین خط خورد!   محب تمام مدت پیش من بود و ندیدم حتی برای چک کردن ساعت، به گوشیش نگاه بندازه.   پس این آدم مریض که اینقدر به من و زندگیم اشراف داشت کی بود؟!؟!   بعد از

ادامه مطلب »
رمان فئودال
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 6

    گلین با مکث ایستاد: _ شما خانزاده‌اید، به زودی خان روستا هم میشید، ما کی باشیم از شما توضیح بخوایم ارباب؟ چیزی هم بوده باشه بزرگ شمایی، تصمیمش هم با شماست، فکر نکنم نیازی به ادامه‌ باشه، با اجازه‌تون…   گذشت و رفت، ماند نریمان شکسته و شوکه،

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان کوئوکا pdf از رویا قاسمی

  خلاصه رمان:   یه دختر شیطون همیشه خندون که تو خانواده پر خلافی زندگی می کنه که سر و کارشون با موادمخدره ولی خودش یه دانشجوی درسخونه که داره تلاش می‌کنه کسی از ماهیت خانواده اش خبردار نشه.. غافل از اینکه برادر دوست صمیمیش که یه آدم خشک و

ادامه مطلب »

رمان های کامل

دسته‌ها