رمان الفبای سکوت پارت 116
او در گریز بود. میتوانست باز هم عاشق مردی باشد که بر طبق شنیدهه ایش با التماس یک مادر حاضر شده بود جسم بیجان پسرش را تحویلش دهد؟ نیشگونی از رانش گرفت. نباید پای میز محاکمه و قضاوت مینشست. ممکن بود تمام حرفهای آن دو مرد یاوهگویی باشند. ذهنش