دانلود رمان - رمان دونی

جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان عروسک پارت 11
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 11

  و بعد سنگینی نگاهشو حس کردم. من هم با ارامش به سمتش برگشتم و نگاهش کردم. -بازی دوست داری؟ -من باهات بازی نکردم. -نمیگم بازی کردی.به سوالم دقت کن!بازی دوست داری؟! به چشماش که خطرناک و ترسناک شده بودن نگاه کردم و گفتم : -نه. دلم میخواست بگم آره.

ادامه مطلب »
رمان گرگها

رمان گرگها پارت ۲۵

۶۹) دو روز بود که کامیار بازم رفته بود تو جلد سرد و بیتفاوتش.. نه به اون شبی که نوتلا گذاشت تو دهنم و صبحش اون شکلی بیدارم کرد و به زور برد کله پاچه پزی، نه به الانش که بازم طبقه بالا خودشو حبس کرده بود و هواش یخبندان

ادامه مطلب »
رمان صیغه استاد پارت 26
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 26

  _اینجا چه خبره یعنی کسی توی خونه منه؟ گیتی ناتوان بهش زل زده بود و هیچ حرکتی نمی تونست بکنه هیچ حرفی نمی تونست بزنه تا ما بفهمیم توی این اتاق چه خبر بوده تیکه های گلدون و جمع کردم و اون زن و شوهر و تنها گذاشتم وقتی

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 10
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 10

  نیم نگاهی به سمتم انداخت و به راهش ادامه داد که عصبی دستشو کشیدم و گفتم : -شهریاررررر ایستاد و اول نگاهش تو کاسه چشماش گشت و بعد منتظر نگاهم کرد. -روهام کجاست؟ جفت ابروهاش بالا رفت و با تعجب نگاهم کرد. -همین‌؟ متم متعجب نگاهش کردم و تکرار

ادامه مطلب »
رمان گرگها

رمان گرگها پارت ۲۴

گفتگوی شیرینمون تا نزدیک ماشینش ادامه پیدا کرد و با حرص درو باز کرد و نشست.. منم سوار شدم و گفتم _حرکت کن میگم بت کجا بری ۶۷) هر خیابونی رو که رد میشدیم آدرسو بهش میگفتم و اونم با اخم ماشینو به اون سمت هدایت میکرد.. عاشق اون حالش

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 83
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 83

  _ کم تو و مامانم خونه منو تو شیشه نکردینا … اصلا عشق و دوست داشتن رو از شما یاد گرفتم ! ابرو بالا می ندازم و به مامان نگاه میکنم … لابه لای اشکاش لبخند میزنه و باز صدای در میاد … زمان میگذره تا در باز بشه

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 9
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 9

  به در که رسید، قبل از باز کردنش به سمتم برگشت و گفت : -پیراهنمو بپوش تا ببرمت خرید. خسته و آزرده نگاهش کردم که روشو برگردوند و دستشو روی دستگیره گذاشت اما باز نکرد. اروم به سمت پیراهنش که روی میز ارایش بود رفتم و برش داشتم و

ادامه مطلب »
رمان صیغه استاد پارت 25
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 25

    حصاره بازوهاش دور تنم کمتر نشد و دوباره زمزمه کرد _قبل از اینکه بیام اینجا پیشش بودم به خاطر آرام بخشی که بهش زدم خوابیده. سوالی پرسیدم که ذهنمو درگیر کرده بود همیشه دوست داشتم بدونم چطوری با گیتی خانوم آشنا شده سوالمو که به زبون آوردم انگشتش

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 8
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 8

  فشار دستش دور مچ دستهام بیشتر شد و دیدم که اتیش خشم تو چشماش شعله کشید. سر که خم کرد و لبش روی لبم نشست، با نفرت سرمو تکون دادم اما با دست ازادش محکم فکمو گرفت که عصبی تکونی به سرم دادم اما رهاش نکرد و اینقدر بهش

ادامه مطلب »
رمان نفوذی

رمان نفوذی پارت 21

هنوز از گفتن حرفش مدتی نگذشته بود که صدای منفور و رو مخی شران از پشت سرم اومد…   -میبینم ک جمعتون جمعِ دارید با هم خوش و بش می کنید!   منو شبنم که پشتمون به شران بود برگشتیم سمتش دست به سینه و اخمو جلومون ایستاده بود…  

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 7
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 7

  پدر کیان؟! نفسم تنگ شد و من چرا فکز میکردم وقتایی که اینجا نیستم ازادم؟ چرا خودمو راحت و رها میدونستم؟ اینکه هیچ مشکلی ندارم و شهریار هم دیگه کاری باهام نداره. چرا متوجه نمیشدم که همیشه دنبالمه و برام بپا گذاشته! چرا نمیتونستم درک کنم که اون چقدر

ادامه مطلب »
رمان صیغه استاد پارت 24
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 24

  لبخندی بهش زدم و گفتم از بی حوصلگی خوابم برده اون دختره که قصد رفتن نداشت نگاهش به موهام بود اما جوابمو داد دنبال بهونه می گشت تا شب اونجا موندگار بشه اما باخبر نبود من جز گیتی یه نفر دیگه هم تو این خونه دارم و نیازی به

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها