دانلود رمان - رمان دونی

جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان آشوب

رمان آشوب پارت ۱۰

#پارت۳۹ #آشوب -ما آدم های زنده کش مرده پرست هستیم ،زنده تا زنده هست قدرشو نمیدونیم ،وقتی که مرد دلمون براش تنگ میشه؛برای خوبی هاش!… برای محبت هاش!…. برای دوست داشت های بی منت !… ************** روی تختش نشسته است وبرای بار چندم خبر جدید را می خواند: -نوه دختری

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد سوم پارت 11
رمان خان زاده جلد سوم

رمان خان زاده جلد سوم پارت 11

  حتی اگه راه حلی پیدا نمی‌کردم مجبور بودم آدم وقتی مجبور بشه هر کاری از دستش بر میاد دم دستی ترین مانتویی که دستم میاد می پوشم اصلا مهم نبود چیزی از اون مونس قدیم باقی نمونده بود که الان به فکر این باشم که چی بپوشم یا چی

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 48
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 47

  – داری امپر میچسبونیا حواست هست که چی میگی؟ که چیو راجع به کی میگی؟ – حواسم هست داداش من…حواسم هست… حواس شما بود؟ حواس شما بود دارین چیکار میکنین؟ دارین با کی چی کار میکنین؟ شنیدم قرار بوده میترا رو بکشی اره؟ صدایی از سپنتا درنیومد که صدای

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 4
رمان

رمان سکوت قلب پارت ۲۳

پدرم واقعا مردانگی کرد که اجازه داد. کاش من هم انقدر خوش شانس بودم اما می‌دانم که آقاجون بیخیال نخواهد شد! انقدر که زیر بار نمی‌رود نوه عزیز دردانه اش چه کارها که نکرده است. کاش پدرم هم زیر بار نرود! واقعا خسته شدم… لیوان را به سمتش می‌گیرم. آرام

ادامه مطلب »
رمان عروسک پارت 46
رمان عروسک

رمان عروسک پارت 46

  – اگه میتونستم پیداش کنم هیچوقت از خودتون نمیپرسیدم – چیزی که نمیتونی پیداش کنی رو چطور بهش رسیدی؟ چیزی که خودت نمیتونی دست بهش پیدا کنی چطور به عنوان سوالی که جواب هم داره مطرحش کردی؟ نگاهش کردم و گفتم : – تلخ حرف میزنی. شونه ای بالا

ادامه مطلب »
رمان

رمان سکوت‌ قلب پارت ۲۲

این اولین بار است تنها سفر می‌کنم. آن هم با هواپیما! صندلی کنار پنجره افتاده بودم و از شانس خوبم دختری تقریبا بیست و هفت هشت ساله کنارم بود. در طول راه انقدر حرف زد که ترس از ارتفاع و حالت تهوع اولیه را به کل يادم رفت! – تقریبا

ادامه مطلب »
رمان آشوب

رمان آشوب پارت ۹

#پارت۳۵ #آشوب -علائم اش چیه؟! -خوب عزیزم پیداس دیگه !… شکاکه ، وفکر میکنه تو بهش خیانت میکنی! این یکی!… دو ،همیشه فکر میکنه حق با خودشه !… الان تو که بهش گفتی بیا بریم پیش روان شناس ،نگفت که ؛نمیخوام درمورد مسائل شخصی زندگیم صحبت کنم ودرمورد زندگیم به

ادامه مطلب »
رمان صیغه استاد پارت 39
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 39

  دستش و روی اشکام گذاشت و با ملایمت از روی صورتم پاک کرد. لبش و روی گونه ام و گذاشت و چقدر مرد بود که یه امشب هوام و داشت! لب های مردونه اش آروم آروم روی گونه ام حرکت کردند و به سمت لبم رفت. آروم و محتاط

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد سوم پارت 10
رمان خان زاده جلد سوم

رمان خان زاده جلد سوم پارت 10

  کناارم روی زمین زانو زد و گفت _ تو دختر خوبی هستی من اینو کتمان نمی‌کنم اما نفرتی که از خانواده ات دارم باعث میشه خوبیهای تو رو نبینم تو هرکاری که من بگم می کنی وگرنه این فیلم ها اول به دست پدر و مادرت میرسه و بعد

ادامه مطلب »
رمان گرگها

رمان گرگها پارت ۷۴ (آخر)

خنده م گرفته بود و خندیدن باعث میشد نتونم خودمو جمع کنم و فرار کنم.. بالاخره کم آوردم و از کمرم کشید و انداختم روی تخت.. خیمه زد روم و چونه مو بوسید.. _فکر کردی میتونی از دست من در بری جوجه؟.. درسته قورتت میدم خندیدم و گفتم _باشه تسلیمم

ادامه مطلب »
رمان سکوت قلب

رمان سکوت قلب پارت ۲۱

دو هفته است که از نامزد شدن آن دو می‌گذرد. عقد و عروسی را باهم برای اخر ماه بعد گذاشته اند و در این مدت به خرید های خانه و عروسی چسبیده اند. همه چیز روی روال افتاده است. البته امیدوارم همین طور بماند…!   “اَوینار” کتابم را بستم و

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها