” خدمتکار عمارت درد” پارت 27

3
(2)

 

تو فکر بودم که در محکم باز شد

از جا پریدم

 

+ چته رَم کردی درو شکوندی

 

سارا بود تند تند نفس می‌زد

خیلی پریشون بود

 

سارا: داری میری و منو تنها میزاری؟!

آخه خودت نمیدونی نمیگی با خودت من این دخترو کوجا ول کنم برم

 

دیگه گریه اش گرفته بود همین طور گریه میکرد و با خودش میگفت اگه بری من اینجا چیکار کنم

 

آخه کی به این دختر گفته بود من دارم میرم

 

+ سارا فداتشم خواهر خوشگلم گریه نکن

گریه کنی منم گریه میکنم

 

سارا: چرا گریه نکنم چرا

تو داری میری

 

+ کی گفت بهت که دارم میرم

همین طور هق هق می‌کرد

 

سارا: کو  رو شش

 

+ ها کوروش؟!

چی گفت بهت؟!

 

سارا:اومد تو آشپزخونه گفت برم کمکت وسایلاتو ببندی

آخ چمدونتم که بستی…

کمک نمیخوای

مارال من بدون تو چیکار کنم؟!

 

آخر زهرشو ریخت نذاشت خودم بهش بگم

 

+ سارا خودتو جمع و جور کن آبجی گریه نکن

من باز برمیگردم

بخدا گریه ام گرفته نکن گریه چشمای خوشگلت نگاه مثل کاسه خون شده

 

سارا: چجوری گریه نکنم داری میری مارال

 

همین جیغ می‌کشید و داد میزد

 

محکم بغلش کردم

 

دیگه دوتایی زدیم زیر گریه

 

سارا: دلم برات قد ستاره های کالیفرنیا تنگ میشه دختره خنگ

میری خارجکی میشی

 

+ دخترا حالا چرا ستاره های کالیفرنیا

نترس بخاطر تو خارجکی نمیشم

 

سارا: میگن شهر قشنگیه

مارال من بدون تو چیکار کنم؟!

تو این عمارت دغ میکنم

مارال نمیتونم جلوی رفتنو بگیرم

+ بایر برم اینجا دیگه نمیشه بمونم

کلی سوال دارم که باید جوابشو پیدا کنم

سارا ما که جدا نمیشم

تصویری حرف میزنیم

پیام میدیم

 

سارا: تو که نیستی

نیستی بغلت کنم

بریم غیبت کنیم سبزی پاک کنیم

آنا جون دعوامون کنه

 

+ بابا من برمیگردم

میام بازم همین کارو میکنم

عروسیت کیه؟!

 

سارا: بحث عوض نکن

میدونم واسه عروسیم نمیای

مارال اگه نیای من میدونم و تو

 

+ بحث عوض نکردم

میگم کی عروسیته من بیام

سارا آبجی مراقب خودت باش

من همیشه پیشتم

بخدا هیچ وقت دور نمیشم

من تو قلبتم

دیگه گریه نکن

 

از بغلم اومد بیرون

 

انگشت کوچیکشو آورد جلو

 

سارا: قول بده قول بده همش بهم زنگ بزنی

دوست خارجی پیدا نکنی

دیگه هر کار کنی بهم بگی

 

+ قول میدم قول میدم هر کاری کردم خبرت بدم

 

نگاه به وسایل دورم انداخت

 

سارا: عنترر همه چیزم که جمع کردی

چرا نگفتی بیام کمکت؟!

 

+ نکه مثل پرنسس رزا وسایل خیلی دارم بیای کمک

دوتا چیز بود بستمش دیگه

نگاه گریه کردی زشت بودی زشت تر شدی

 

گریه هاشو پاک کرد میخندید

 

سارا: برو گمشو خودت زشتی

 

+ حالا شد خیلی خوشگل شدی الان

دیگه گریه نکنی

 

سارا: بیا پایین بریم آنا دلش گرفته

فهمیده میخوای بری

 

+ وای آنا آخی چقدر ناراحت شده

میگم کوروش گفت از اتاق بیرون نیام

 

سارا: نه اومد گفت بهت بگم اجازه داری از اتاقت بیای بیرون

 

چه عجب اجازه داده بیام بیرون

 

+ خودش کجاست؟!

 

سارا: مگه من منشی شم چی میدونم کجاست؟!

 

+ برو گمشو منو مسخره میکنی

پاشو ببینم بریم پیش آنا

 

دیگه با سارا رفتیم پیش آنا

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 1 (1)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sanaz
sanaz
1 سال قبل

نویسنده یه پارت دیگه میتونی بزاری؟؟ 🥲

sanaz
sanaz
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

اخی مرسی عزیزم🥲❤

نفس
نفس
1 سال قبل

داداش ترو به‌ ناموست‌ کجا رو ننویس‌ کوجا‌ بمولا اعصابم خورد میشه🤦

My nazi
My nazi
1 سال قبل

 🙃 

دسته‌ها

6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x