“خدمتکار عمارت درد” پارت 30

5
(1)

 

تو ماشین فرهاد حرف می‌زد و من و جوابشو میدادم

 

آهنگی که گذاشته بود فرهاد خیلی قشنگ بود یه حس غریبی بهم میداد

 

شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی

جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی

کوچ کردن دسته دسته آشنایانم ولی باز

باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی

وای از دنیا که یار از یار میترسد

 

غنچه های تشنه از گلزار میترسد

عاشق از آوازه دیدار میترسد

پنجه ای خنیاگران از تار میترسد

شهسوار از جاده ای هموار میترسد

این طبیب از دیدن بیمار میترسد

 

+ فرهاد این آهنگ از کوجا آوردی؟!

 

فرهاد: از جایی نیوردمش یکی از دوستام گوش میکرد

منم خوشم اومد برامدفرستادتش

 

+ آهنگ خیلی قشنگیه

فرهاد: آره الان برا همین همش تو فکری

 

+ خیلی ضایع بود؟!

 

فرهاد: آره ولی حق میدم داری از خونوادت جدا میشی

سخته

 

+ باید بخاطر خودم و خونواده ام بتونم بسازم

 

فرهاد: آفرین همین طور تلاش کن

 

+ خدا بزرگه

میخوام کمکم کنه

چقدر مونده برسیم؟!

 

فرهاد: نزدیکم تا یه پنج دقیقه دیگه اونجاییم

 

دقیق تا پنج دقیقه رسیدم فرودگاه ماشین زد تو پارکینگ وارد فرودگاه شدیم

حس میکردم کوروشم اومده

همش دور و برمو نگاه میکردم

انگار داشت نگام میکرد

 

بلیط و پاسپورتتم دست فرهاد بود دیگه از گیت رد شدیم

منتظر بودم فرهادم مدارکشو چک کنن

 

صدای آشنایی به گوشم رسید که داشت صدام می‌کرد اسممو

من مطمئنم خود کوروش بود

خودش بود

ولی کوجاست

میدونم توهم نزدم صداش اومد ولی خودش کوجاست

 

فرهاد: مارال دنبال کسی میگردی؟!

 

+ ها نه

 

فرهاد: بیا بریم منتظری چی هستی؟!

 

چمدونا رو تحویل داده بودیم دیگه رفتیم سوار هواپیما بشیم

کاش فقط میگفت مراقب خودت باش

میدونم خودش بود…

 

دیگه وارد هواپیما شدیم سرجاهامون نشستیم

استرس هواپیما اصن یادم رفته بود همش یاد اون لحظه بودم که کوروش صدام کرده بود

 

فرهاد: میخوای برات یه چیز بیارم بخوری؟!

رنگ پریده

استرس داری؟! میترسی از هواپیما

 

+ نه چیزی نمیخوام

استرس ندارم فقط یکم خسته‌ام بخاطر اونه

فرهاد: پس بگیر بخواب

 

+ آره یکم استراحت کنم بهتر میشم

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (5)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زینب
زینب
7 ماه قبل

چه خوب شد اهنگ رو گزاشتی رمانتم عالیه

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط زینب
خواننده این رمان
خواننده این رمان
1 سال قبل

نباید میرفتتت چرا رفتتتت بزنم زیر گریه؟چی تو مغزته نویسندههههه

sanaz
sanaz
1 سال قبل

خیلیم عـــــــــــالی❤🤌🥲

anisa
anisa
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

دمت گرمممم

My nazi
My nazi
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

مرسی عزیزدل

صغرا ۱۱
صغرا ۱۱
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

عالی بود نویسنده دمت گرم

ghazal
ghazal
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

ممنانم❤

نگین
نگین
پاسخ به  fershteh mohmadi
1 سال قبل

فدات شششششم خیلی خوب بود❤

دسته‌ها

10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x