رمان آس کور پارت 200 - رمان دونی

 

 

 

حامی رانندگی و جاده را از یاد برد و بدون پلک زدن خیره اش شد.

دخترکش را بابت یک حسادت بچگانه رها کرده بود.

 

با بوق کشیده ی ماشینی به خود آمده و به سرعت فرمان را چرخاند.

فحشی نثار راننده کرده و باز هم حواسش را به سراب داد.

 

_ دورت شلوغ بود، فکر کردم بود و نبودم برات مهم نیست…

 

سراب بغ کرده دست دور بازویش حلقه کرده و سر رویش گذاشت.

اگر حامی را از دست میداد، میمرد.

 

هضم این اتفاقات برایش سخت بود اما همین که در آخر حامی هنوز همسرش بود، همه چیز را تحمل میکرد.

 

_ بدون تو خیلی تنها بودم…

 

دست حامی روی گونه اش نشسته و سرش را بوسید.

 

_ ببخشید دردونه، خیلی سرگردونم.

 

پوزخندی به هزارتوی پر پیچ و خم زندگیشان زده و نفسش را بیرون داد.

 

یک سال و نیم پیش که روز و شبش را به الواتی میگذراند، حتی در اوج مستی هم توهم چنین روزهایی را نمیزد.

 

بیشترین دردسری که حدسش را میزد موردی شبیه به نگار بود، آن هم در بدترین حالت!

 

این زندگی و چالش هایش شبیه به خواب بود و هنوز هم گاهی منتظر بود تا بیدار شده و همه چیز را مانند سابق بیابد.

 

برای هیچ چیز این زندگی آماده نبود و تک تک ثانیه هایش داشت سخت میگذشت.

 

_ همه چی خیلی داره برام سخت میگذره، گیر کرده بودم بین دوست داشتن تو و نفرت از اون دختربچه…

دارم سعیمو میکنم سراب، دارم جون میکنم تا سرپا بمونم ولی بعضی وقتا واقعا کم میارم.

نه تقصیر منه نه تو…

جفتمون قربانی ماجرایی شدیم که بهمون ربط نداشت و نمیدونم… واقعا نمیدونم کی قراره به آرامش برسیم…

 

قطره اشکی از گوشه ی چشم سراب پایین افتاد و در دل زمزمه کرد:

 

_ خیلی زود بهش میرسیم، یکم دیگه تحمل کن…

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 70

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آسو pdf از نسرین سیفی

  خلاصه رمان :       صدای هلهله و فریاد می آمد.گویی یک نفر عمدا میخواست صدایش را به گوش شخص یا اشخاصی برساند. صدای سرنا و دهل شیشه ها را به لرزه درآورده بود و مردان پای¬کوبان فریاد .شادی سر داده بودند من ترسیده و آشفته میان اتاق نیمه تاریکی روی یک صندلی زهوار دررفته در خودم مچاله

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج اجباری

  دانلود رمان ازدواج اجباری   خلاصه : بهار یه روز که از مدرسه میاد خونه متوجه ماشین ناشناسی میشه که درخونشون پارکه که مسیر زندگیش و تغییر میده… پایان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان رای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوفر جذاب من
دانلود رمان شوفر جذاب من به صورت pdf کامل از الهه_ا

    خلاصه رمان شوفر جذاب من :   _ بابا من نیازی به بادیگارد ندارم! خواستم از خونه بیرون بزنم که بابا با صدای بلندی گفت: _ حق نداری تنها از این خونه بری بیرون… به عنوان راننده و بادیگارت توی این خونه اومده و قرار نیست که تو مخالفت کنی. هر جا که میری و میای باید با

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کد آبی از مهدیه افشار

    خلاصه رمان :         همه می‌گن بزرگترین و مخ ترین دکتر تهرون؛ ولی من می‌گم دیوث ترین و دخترباز ترین پسر تهرون! روزبه سرمد یه پسر سی و چند ساله‌ی عوضی نخبه‌س که تقریباً تمام پرسنل بیمارستان خصوصیش؛ از زن و مرد گرفته تو کَفِش تاید شدن ::::)))))     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوک

    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از آبروشون نه …! به این رمان امتیاز بدهید روی یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افگار pdf از ف میری

  خلاصه رمان :         عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x