رمان حورا پارت 173

4.2
(246)

 

 

 

 

 

 

همانجا روی صندلی‌های آزمایشگاه آوار شدم، چه میکردم با این زندگی؟

خدا کو؟ وجود دارد؟ میبیند من را؟ باورش داشته باشم؟ چقدر؟ تا کی؟

قرار است همینگونه مشکلات و گرفتاری‌ها بر سرم آوار شود و باز هم دم از خدای مهربان و رئوف و بخشنده بزنم؟ میشود اصلا؟

 

بغضم در آستانه‌ی ترکیدن بود، این بچه‌ را چه میکردم؟ میخواستمش اصلا؟ اگر سقط میکردم چه میشد؟ ممکن بود دیگر نشود بچه‌دار شوم؟

 

حالا که شده‌ام اگر…اگر از بین ببرمش، یعنی…یعنی همان کفر نعمت؟ اینکه، خدا بالاخره داده و قدرش را نداشته و این حرف‌ها؟

گیج‌تر از اینها بودم که به این چیزها هم اهمیت دهم، خسته و آویزان‌تر از هر زمانی، بیرون رفته به سمت خانه راه افتادم.

 

فردا هم نوبت سونوگرافی‌ام بود، میخواستم چکاپ شوم و حالا باردارم…

همین، فقط قرار بود وضعیت رحم و کیستم را چک کنیم، نه بیشتر!

اما انگاری میبایست وضعیت کودک را چک کرد!

 

اصلا در این یک ماهگی‌اش چیزی مشخص میشد در سونوگرافی؟ نمیدانم…

 

در خانه را بستم و همانطور بی حس و حال، کسل و پر از غم، کفش‌هایم را کندم و مستقیم به سمت پله‌ها رفتم، صدایشان از پذیرایی می‌آمد، کافی بود کمی سر بچرخانم تا ببینمشان اما دلم نمیخواست!

 

_ عا عا، حوراجون اومدی؟ بیا پیشمون!

 

ناچار از حرکت ایستادم، نیم نگاهی نثارشان کرده لب زدم:

_ خوش باشید، من خسته‌م میرم استراحت کنم!

 

_ وا، عزیزم رفتی خوش گذرونی و تفریح دیگه، خسته‌ی چی هستی؟ مگه جز درس خوندن هم کاری میکنی؟

 

_ چیکارش داری لاله؟ بیاد باز بحث میشه حال و حوصله‌شو ندارم، همون بهتر بچپه تو اون اتاق نبینم ریختشو!

 

قباد هم بود که اینگونه حرف میزدند؟ اصلا چه اهمیتی داشت باشد یا نه؟ به درک…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 246

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۵ ۲۲۲۸۱۵۶۲۸

دانلود رمان بغض ترانه ام مشو pdf از هانیه وطن خواه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       ترانه دختری از خانواده ای اصیل و پولدار که از بچگی نامزد پسرعمویش، حسام است. بعد از مرگ پدر و مادر ترانه، پدربزرگش سرپرستیش را بر عهده دارد. ترانه علاقه ای به حسام ندارد و در یک مهمانی با سامیار آشنا میشود. سامیاری که…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۸ ۲۲۴۰۴۴۱۴۷

دانلود رمان دنیا دار مکافات pdf از نرگس عبدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او‌ انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۶ ۰۰۳۶۵۱۷۴۲

دانلود رمان عشق ممنوعه pdf از زهرا قلنده 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   این رمان در مورد پسری به اسم سپهراد که بعد ۸سال به ایران برمی گرده از وقتی برگشته خاطر خواهای زیادی داشته اما به هیچ‌کدوم توجهی نمیکنه.اما یه روز تو مهمونی عروسی بی نهایت جذب خواهرش رزا میشه که…
۰۳۴۶۴۲

دانلود رمان نیلوفر آبی 0 (0)

5 دیدگاه
    خلاصه رمان:     از اغوش یه هیولابه اغوش یه قاتل افتادم..قاتلی که فقط با خشونت اشناست وقتی الوده به دست های یه قاتل بشی،فقط بخوای تو دستای اون و توسط لب های اون لمس بشی،قاتل بی رحمی که جذابیت ازش منعکس بشه،زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه…
00

دانلود رمان رز سفید _ رز سیاه به صورت pdf کامل از ترانه بانو 3.7 (10)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   سوئیچ چرخوندم و با این حرکت موتور خاموش شد. دست چپمو بالا اوردم و یه نگاه به ساعتم انداختم. همین که دستمو پایین اوردم صدای بازشدن در بزرگ مدرسه شون به گوشم رسید. وکمتر از چندثانیه جمعیت حجیمی از دختران سورمه ای پوش بیرون ریختند. سنگینی…
سکوت scaled

رمان سدسکوت 0 (0)

4 دیدگاه
  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار…
IMG ۲۰۲۱۱۰۰۹ ۲۱۱۶۴۸ scaled

دانلود رمان قصه مهتاب 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:               داستان یک عشق خاص و ناب و سرشار از ناگفته ها و رمزهایی که از بس یک انتظار 15 ساله دوباره رخ می نماید. فرزاد و مهتاب با گذر از آزمایش ها و توطئه و دشمنی های اطراف، عشقشان…
رمان افگار

دانلود رمان افگار جلد یک به صورت pdf کامل از ف -میری 4 (4)

2 دیدگاه
  خلاصه: عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به…
photo 2019 01 08 14 22 00

رمان میان عشق و آینه 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
......
......
3 ماه قبل

رمانا زمین تا آسمون با زندگی واقعی آدم متفاوتن
خودم خیانت دیدم ، عاشقش بودم .. اونم مثلا تا قبل خیانتش دوسم داشت! ولی وقتی خیانتشو چشیدم باورتون نمیشه یجوری ازش زده شدم که خودمم هنوز که هنوزه باورم نمیشه.. خواستم بگم که وقتی دست به قلم میشین یچیزی‌بنویسین که آموزنده باشه.. نه یه چیزی که به مخاطب القا کنه تو همچین شرایطی بمونن کنار یه آدم خیانتکار :)))

رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
3 ماه قبل

پارت جدید بدید لطفا
خیلی کوتاه بود واقعا
میای بخونی تموم شده

خواهر ارسلان:)
خواهر ارسلان:)
3 ماه قبل

تو چیکار به خیانت لاله داری؟تو فکر خودت باش کفر نعمت چیه خداوکیلی؟بچه مردی ک فقط برا خوابیدن میخواستت و نخوای میشه نا شکری؟اصن ثابت هم کردی قباد برگشت سمتت ک چی؟اینهمه کم محلی و توهین رو تحمل میکنی اسمشو میذاری عشق؟ریدم تو این عشق:////
کاش این تخم سگ بیفته چقد عین زن قدیمیاس حورا😐

Mamanarya
Mamanarya
3 ماه قبل

اینم بجای فک کردن ب بدختی هاش خودش دنبال اینه ک چجوری ثابت کنه بچه لاله از قباد نیست. بد بخت بیچاره تو ب فکر خودت باش دست لاله رو خدا خودش رو میکنه. حالا گیرم اصن قباد فهمید بچه لاله حرومیه و لاله خیانت کرده چیش ب تو میرسه فک کردی حلواحلوات میکنن میزارنت رو سر؟ اصن گیرم ک ابراز پشیمونی کردن و مث شاهزاده ها باهات رفتار کردن (ک با اون ننه سلیطه قباد این احتمال محاله) به چ دردت میخوره بعد این همه تحقیر و توهین؟ بعد از این ک شوهرت با کسی دیگه خوابیده؟ پس اهداف و آرزوهات چی دیوانه؟

آدم معمولی
آدم معمولی
3 ماه قبل

نویسنده مثل ابچکونه قطره قطره می نویسه😂

روا
روا
3 ماه قبل

خدای من باورم نمیشه چیزی که انتظارش می‌کشیدیم بچه حورا ولی الان حورا نمیخوادش

روا
روا
3 ماه قبل

چقدر یه آدم میتونه پَست باشه یکی رو که میبینه اینقدر وجه بگیره که با زنش اینطوری برخورد کنه خدا نصیب هیچکس از این شوهرا نکنه قباد دیوانه ای بیش نیست

حنا
حنا
3 ماه قبل

خیل ابکیه
مگه میشه دکتر زنان احتمال کیست رو برای حامله شدن در نظر نگیره اونم وقتی چند سال دنبالش بودی

صدیقه
صدیقه
3 ماه قبل

چقدر قباد آشغاله عوضی حالم ازش بهم میخوره کثافت تو یه روز دوستش داشتی مرتیکه حرف بزنی نمیمیری تف بهت که حورا عاشقت
بود

بهار
بهار
3 ماه قبل

حیح..!
حالا مثلن قباد در ب درم باشه تو خودت باید برینی بشون

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x