رمان دل دیوانه پسندم پارت 68

3
(2)

 

رفتم سمت سرویس.
محیط کلا جوری بود که حال آدم گرفته می شد.

بی دلیل که اونجا نبودن.
یکی داد می زد.

یکی صدای خندش میومد.
یکی گریه.

هرکس یه جوری بود. یکی می کوبید به در.

آروم ترینشون فکر کنم همین سروش بود.

فوری رفتم سرویس کارم رو کردم.

اومدم بیرون. داشتم دستام رو می شستم.

همینکه شیر آب رو بستم از توی آینه یکی رو پشت سرم دیدم.

دقت که کردم دیدم سروشه.

تا خواستم عکس العملی نشون بدم از پشت چسبید بهم.

با یه دستش بدنمو گرفت و دست دیگش رو گذاشت روی دهنم.

هرچی تقلا می کردم بی فایده بود.

با شنیدن صداش بغل گوشم، کلا رفتم تو شوک

– پات رو از کار و زندگی من بکش بیرون خانم کوچولو.

خیلی سعی کردم جلوی خودم رو بگیرم ولی دیگه صبرم سر اومد

_ اگه از جونت سیر نشدی یا نمی خوای تا آخر عمر بترشی و هیچ کس سمتت نیاد

می تونی به همین روال ادامه بدی.
بدون این اولین و آخرین اخطارم بود.

داشتم پس میفتادم. دست و پام شل شده بود.

تو همون حال ولم کرد. اگه دستم رو به روشور نمی گرفتم قطعا می خوردم زمین.

رفت سمت در. اینور اونور رو نگاه کرد و بعد هم برگشت توی اتاقش.

برام همش مثل خواب بود. یه کابوس تلخ گذرا.
و شاید کمی شیرین.

چون دیگه حرفم ثابت شد. و فهمیدم سروش نه لاله نه افسرده.

اون داره یه کارایی می کنه.
نفس نفس می زدم. به زوم با دستای لرزونم آبی به صورتم زدم.

صداش مدام تو سرم بگو.

فوری رفتم سمت اتاق موسوی.
با دیدن سروش که اونجا پشت سیستم بود خشکم زد.

داشت یه کاری می کرد
معلوم بود چی کار
داشت فیلم های دوربین رو پاک می کرد.

ولی نباید می ذاشتم. رفتم جلو و با وجود وحشتی که ازش دلشتم گفتم :

چی کار داری می کنی؟ بیا کنار.
اما اهمیت نداد. داشت فایل ها رو پاک می کرد

خواستم دستش رو بکشم و ببرم که هولم داد. و چون زورش از من خیلی بیشتر بود حریفش نشدم.

نمی دونستم باید چی کار کنم.
نمی تونستم هم آسیبی بهش بزنم

چون اونوقت همه چی به ضرر من تموم می شد

تا خواستم یه تماس بگیرم یا کاری کنم، کارش تموم شد.

و رفت سمت در
دوربین ها رو خاموش کرده بود.

از بس کفری شدم که قید همه چی رو زدم و گفتم :

مطمئن باش نمی ذارم به اهدافت برسی.

دستت رو رو می کنم
حالا ببین.
اینو که گفتم وایساد. ضربان قلبم رفت.
بالا تر

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۳۹۲۱۳۶۸

دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن 0 (0)

2 دیدگاه
    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی…
دانلود رمان اکو

دانلود رمان اکو به صورت pdf کامل از مدیا خجسته 4.3 (12)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان اکو به صورت pdf کامل از مدیا خجسته خلاصه رمان:   نازنین ، دکتری با تجربه اما بداخلاق و کج خلق است که تجربه ی تلخ و عذاب آوری را از زندگی زناشویی سابقش با خودش به دوش میکشد. برای او تمام مردهای دنیا مخل آرامش و…
photo 2019 01 08 14 22 00

رمان میان عشق و آینه 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق…
Romantic profile picture 50

دانلود رمان ما دیوانه زاده می شویم pdf از یگانه اولادی 0 (0)

4 دیدگاه
  خلاصه رمان :       داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا میشن و طلا میمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تو خونه عموی…
رمان شاه خشت

دانلود رمان شاه خشت به صورت pdf کامل از پاییز 3.3 (7)

8 دیدگاه
  خلاصه: پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بی‌کسی، مجبور به تن‌فروشی می‌شود. روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیل‌زاده از تبار قاجار می‌گذارد، فرهاد جهان‌بخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که..
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (3)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
InShot ۲۰۲۳۰۲۲۷ ۱۰۵۶۲۹۵۹۵

دانلود رمان افسون سردار pdf از مهری هاشمی 0 (0)

2 دیدگاه
خلاصه رمان :     خلاصه :افسون دختر تنها و خود ساخته ایِ که به خاطر کمک به دوستش سر قراری می‌ره که ربطی به اون نداره و با یه سوءتفاهم پاش به عمارت مردی به نام سردار حاتم که یه خلافکار بی رحم باز می‌شه و زندگیش به کل…
عاشقانه بدون متن e1638795564620

دانلود رمان مرا به جرم عاشقی حد مرگ زدند pdf از صدیقه بهروان فر 0 (0)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :       داستانی متفاوت از عشقی آتشین. عاشقانه‌ای که با شلاق خوردن داماد و بدنامی عروس شروع میشه. سید امیرعباس‌ فرخی، پسر جوون و به شدت مذهبیه که به خاطر حمایت از زینب، دختر حاج محمد مهدویان، محکوم به تحمل هشتاد ضربه شلاق و عقد…
رمان بر دل نشسته

رمان بر دل نشسته 5 (1)

5 دیدگاه
خلاصه رمان بردل نشسته نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده…
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
'F'
'F'
1 سال قبل

فوران هیجان

رز
رز
1 سال قبل

میشه زود تر پارت بعدی رو بزارین خیلی وقته منتظرم

@haanaa.lp
@haanaa.lp
1 سال قبل

سلام چجوری میشه رمان و در رماندونی پارت گذاری کنم؟

ارسلان
ارسلان
1 سال قبل

میشه دو پارت بزارین

ثنا
ثنا
1 سال قبل

پس بالاخره دهن واز کرد این آقا سروش

ثنا
ثنا
1 سال قبل

این پارت هیجانش بالا بود مرسی از قلم تون

ثنا
ثنا
1 سال قبل

پس بالاخره دهن وا کرد این اقا سروش

دسته‌ها

7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x