دلارای وارفته آب دهنش را فرو داد
_ دکتر زنان چرا؟
ارسلان محلش نداد
سر قضیه اسانسور شکار بود!
_ با توام ارسلان ، پزشک قانونی چرا بریم؟
من … من نمیام
اصلا نمیخوام عقد کنیم
خسته شدم دست از سرم بردارید دیگه
با باز شدن در های اسانسور ارسلان بازویش را گرفت و سمت در خروجی کشیدش
دلارای بغض کرده صدایش را بالا برد
_ ولم کن … صدای منو میشنوی اصلا؟
_ ولت کردم که این شدی وگرنه تو جرات نمیکردی تو چشم من نگاه کنی چه برسه بخوای اینطوری کولی بازی دربیاری
_ میریم دکتر چرا؟
ارسلان در ماشین را باز کرد و هلش داد
_ که تایید کنه خانم دختر نیستن!
بغض دلارای با صدا منفجر شد
چرا تمام نمیشد؟
این تحقیرها کی قرار بود پایان پیدا کند؟
حتی در روزهای خوشش هم گذشته رهایش نمیکرد
با فکر به آنچه قرار بود اتفاق بیفتد چشمانش را بست و سرتاسر وجودش را حس حقارت پر کرد
حتی به ده دقیقه هم نرسید که ارسلان ترمز کرد و دستش را کشید
بدنش بی جان بود و خسته
تکان مقاومت بیشتر نداشت
وارد ساختمان پزشکان بزرگی شدند
دلارای هق هق کنان گفت
_ من نمیرم تو هیچ اتاقی
ارسلان سمت پذیرش رفت
_ تو بشین من میرم بکارت نداشتن منو تایید کنن!
دلارای غمگین نگاهش کرد
از نظرش شوخی و مسخره میآمد؟
پس چرا او احساس میکرد قلبش ترک برداشته است؟
آلپارسلان مشغول صحبت با منشی شد و او به دیوار تکیه داد
چه کار باید میکرد؟
کوتاه میآمد و چنین تحقیری را تحمل میکرد؟
به در خروجی نگاه کرد و بعد آلپارسلان که حواسش آنجا نبود
آرام بلند شد و عقب عقب رفت
عقد و ازدواج و همسر ارسلان شدن را نمیخواست
عطایش را به لقایش بخشیده بود!
از در خارج شد و خودش را در آسانسور انداخت
در آسانسور در حال بستن بود که زنی دستش را جلو اورد
در دوباره باز شد
دلارای کلافه پوف کشید
زن نفس زنان همراه دختربچه ای وارد شد و دکمه طبقه آخر را فشرد
دلارای غرید
_ خانم میشه اول بفرستید آسانسور رو پایین؟ من زودتر اومدم
زن با شرمندگی بچه را به خودش تکیه داد
_ ببخشید توروخدا ، من خیلی عجله دارم
دلارای دندان روی هم فشرد
اگر وضعیتش این نبود از پله ها میرفت
زن انگار خشمش را حس کرد که با خجالت توضیح داد
_ بازم ببخشید
دلارای بی حال سری تکان داد و او آرام گفت
_ طبقه بالا واکسن میزنن برای مدارس لازمه
امروز اگر دخترم رو نرسونم ثبت نامش نمیکنن
روز آخره
دلارای چشمانش را در حدقه گرداند
مشکلات آن ها کجا و مشکلات او کجا
کاش میشد روزی او هم چنین دردسر های کوچکی داشته باشد!
بی حوصله آرام زمزمه کرد
_ موفق باشید
زن نگاه غمگینی به دخترش انداخت و روی موهایش را نوازش کرد
_ از اتاق زایمان که اومدم بیرون باباش رفته بود
دیگه هیچ وقت ندیدمش
دوست پسرم بود …. منم اون زمان پونزده سالم بیشتر نبود
گولم زد گفت بچه که دنیا بیاد عقد میکنیم
دلارای بهت زده خیره بچه شد
موهایش را خرگوشی بسته و عروسک صورتی رنگی در آغوش داشت
زن با ناراحتی پوزخند زد
_ هرغلطی کردم نشد واسش شناسنامه بگیرم تا اینکه همین روزا خانواده پدریشو پیدا کردم
با هزار بدبختی تونستم بعد از هفت سال کارای شناسنامشو درست کنم اونم چون باباش افتخار داد اومد
در آسانسور باز شد
دلارای انگار مرده بود
رنگش پریده و لب هایش میلرزید
زن با دیدن حالش ترسیده دستش را گرفت
_ خوبی عزیزم؟ چی شد؟
دلارای با حالی خراب زمزمه کرد
_ نمیشد با پول واسش شناسنامه خرید؟
زن کلافه دستی در هوا تکان داد
_ چرا ولی با پارتی
یک زن تنها ، با یک بچه
هرجا میری هزار جور انتظار بی جا دارن ازت
اگر حامی داشته باشی با پول میشه همه کار کرد
پوف ببخشید سر شما رو هم درد آوردم
حس کردم عصبانی شدی گفتم توضیح بدم عجله دارم
ناگهان روی صورتش کوبید و دست بچه را کشید
_ ای وای من دیرم شد باید برم
انقدر این روزا دلم پره تا گوش شنوا پیدا میکنم دیگه از همه چی یادم میره
روز خوبی داشته باشی
خدایی با گواهی نداشتن بکارت میزارن عقد کنی؟😐
اگه یکی تو سانحه از دست داده باشدش چی؟😂😂😂
پرامممممم من فک میکردم نسل توهمیا منقرض شدعهههههه🤣🤣🤣🤣ورونیکا چی میگه دیگه
بچه ها درسته من پولدارم ب قول خانوادم اصیل زادم ولیی…😔💔
تنها ترین ادمم
کلی رفیق دارم کلی دوست اشنا و.… دارم ولی بازم تنهام چون درکم نمیکنن!😪😮💨
🖖😂😐
بچهها ی امروزی هیچ کس درک نمیکنه
طبیعیه😂
بنظرم با خودت دوست باش🙃
آدمی که اصیله فخر فروشی نمی کنه اگه می خواید پز بدید برید اینستا دوست عزیز اینجا فقط شخصیت خودتون رو خردید می کنید بعدم فکر کردید پولدار بودن و توی کشورهای خارجی زندگی کردن خوشبختیه؟ نود درصد کسایی که تو فضای مجازی همش خود نمایی می کنن نشانه عدم اعتماد به نفسشونه شما هم حتما نباید از یه خاندان پولدار و تخیلی ملک شاهان باشید روی خودتون کار کنید و با هر اسم و رسمی که هستی خودتو دوست داشته باش این یعنی خوشبختی
غمگینم ولی میخندم!😪😂
عزیزم خودشون رو اصیل زاده میدونن این کار که بیای بگی اونم تو یه سایت رمان اسمش فخر فروشیه گلم🙂
چه بگویم ک سکوتم منطقی تر است🙂💔
ای وای چه غم انگیز
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😒😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
……
ب نظرتون پشتکاری من بیشتره یا نویسنده؟؟؟
عمم تو قبر😂
معلومه تووو🤣
منو تو هنوز خریدمون برا عروسی شیوا و شهرام تموم نشده😑🙄🤣
هییی خواهر نگو 😂😂😂
بچه ها یه بار یکی تو همین سایت بهم رمان ددی رو معرفی کرد فقط دو پارت ازش رو خوندم مغزم هنگید بعد از خود رمان و نویسندش حالم یهم خورد
بدترینننننن رمان: رمان ددی هس
Maedeh
پاسخ به
💕Hadia 💕
۱ ساعت قبل
اخی عشقم می خودمی بیا بقلم
..
.
.
🫂🥺🥺باور میکنی از وقتی کرونا اومد دیگه دوستامو بغل نکردم😭
دیگه مث قبل کرونا نمیخندم😭یعنی از ته دل
من ادم درونگرایی هستم و همیشههع تو هر جمعی برم میگن چقد ساکتی
ولی وقتی میام اینجا با شما راحتم زیاد حرف میزنم🫢😂
من حتی مامان و بابامم زیاد بغل نمیکنم (شاید باورتون نشه…)
ولی با چیزای کوچیک سعی میکنم خودمو خوشحال نگه دارم که فقط یه نمایش هس😏
نمیدونم جرا ولی یه عادت بد دارم که اگه آیفون ۱۳ هم برام بگیرن ولی هیچ ذوقی رو نمیتونم نشون از درون خیلی خوشحالم ولی نمیتونم نشون بدم که این عادت، پدر و مادرم رو ناراحت میکنه
به قول این زنه تو این پارت بببخشید سرتو به درد آوردم تا یه گوش شنوا که آدمو درک کنه میبینم دیگه به صورت خودکار شروع میکنم حرف زدن😂😊
هیییییی،
چقدر منه ولی من بیرونگرام😐😂😂😂😂شر شر الان دارم رمان مینویسم شر دختره خود کنه😂😂😂
عزیزم من آخرین باری که مامان بابامو بغل کردمو اصلا یادم نمیاد اصلا فک نکنم تا حالا بغلشون کرده باشم
آخرین باری هم که اونا بغلم کردن احتمالا اوایل راه رفتنم بوده که اصلا تو خاطر من نیست
منکه دیگه ب امید رسیدن به آرزوهام و چند تا از دوستام نفس میکشم و زندم😏🙂
عزیزم🙁💔
فدات مهربون🙂❤
خدانکنه😘❤
😕چی بگم هعییییی
الهیی🥺♥️
❤❤🥺💋
من یکی که فقط بخاطر خوندن دیدگاه ها میام مگنه پارت ها اندازه یه شاشیدن وقت میبره
😂😂😂😂✋
بچه ها بیاین یه تصور کنیم
اینکه یهو دلارای بلند بشه و همش خواب باشه
یا دلارای توی کما باشه و همه خیالات بوده
چیکار میکنید
من که خودمو میکشم🖖😐
هیچی میخابم ببینم منم غلط میکنم همچین خابایی ببینم یا ن😂
😂🤧
بشه ها باهاتون قهلم 🥺
نمیدونم چلا ولی قهرم🥺🍯🐻
دجه هم نژل نمیدم
دلتونم که میدونم برام تنگ نمیشه
هییی قهلم
ب ارسلان میگم بیاد از یه جایی حالا جرت بده ک ناز نکنی😐🤣
الان جفتمه رو تختم😐😂
عنترررررر😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣
دل منو و ارس تنگ میشه😂♥️
اخی🤣
با منم قهلیی🥲🥺؟
اوم🥺
قهل نکن🫀🥺
چلدم🥺💔
حالا دوس شو🫂🥺
🥺دوست دارم یکیو جر بدم
کی داوطلبه؟
چرا قهلییی؟ 🥺
من دلم تنگ میشه🥺
من یه دوست صمیمی دارم که ۶ ساله باهاش دوستم و عاشقشم ولی ۱ ساله که رفته اصفهان اونم اسمش مائده هس
یکی دوس دیگه دارم اسمش یلدا
اگه این دوتا بفهمن من چقد دوست پیدا کردم اینجا و چقد دوسشون دارم حتما میکشن منو🤣
اهیی🥺
میدمت ب ارسلان تا جرررت بده الانم جفتمه رو تختم😂🤌
#عنتر نباشیم 🤣🤣🤣
بش😔😂
افلین
گهل نتون🥺
شلدم🥺
💕Hadia 💕
پاسخ به
نفس
۶ ساعت قبل
هعیییی دست رو دلم نزار که خونه
یه اتفاقاتی افتاد که اتفاقا ۶ نفر از بچه ها میدونن چی شد
ولی اوناهم دیگه فک کنم نمیان چت روم
و یه مدتی که بودم معتادش شده بودم و درس نمیتونستم بخونم و حتی با چند نفر از بچه تو وات گروه درس کردیم و سر یه ساعت مشخصی چت میکردیم بعد یه اتفاقی افتاد و گروه رو حذف کردیم بعد درباره برگشتیم چت روم بعدم دیگه به مامانم گفتم من تو همچین سایتیم بهم اجازه نداد بیام چت کنم بعدم دیگه ترکش کردم الان دوباره بیام معتادش میشم
البته نمیدونم چم شده چند ماهه برام هیچی مهم نیس و اصلا برام چت روم جذابیت نداره و فقط کارم شده اهنگ غمگین گوش کردن و رمان خوندن و یکم بیام زیر پارت ها حرف بزنم
نمیدونم اینجا کسی هس درک کنه یا نع ولی حالم خیلییی بدهههه
به مامان و بابامم بگم که میگن اره همش از گوشیه، تو سنی نداری که این حرفا رو میزنی یا درس بخون یادت میره، شب زود بخواب خوب میشی😕 و از این حرفا
خلاصه ببخشید زیاد حرف زدم
قبلا با دخترخالم حرف میزدم ولی الان فهمیدم نباید با فامیل حرف بزنم چون میرن به مادراشون میگن بعد تو فامیل میچرخه کلی حرف میزنن پشتت
به مامان و بابامم بگم که این حرفا رو میزنننـ
بازم ببخشید زیاد حرف زدم دلم گریه میخواد ولی گریم نمیگیره😭🥺
میگن کسی که همیشه ساکته و گریه نمیکنه و بجاش میخنده غم دنیا رو تو دلش داره🥺😔
دقیقا مث من ولی کسی درک نمیکنه
قبلا که تو چت روم بودم و چت میکردم میخندیدم با حرفاشون ولی الان دیگه هیچی برام جالب نی
حتی فیلم و سریال که قبلا بیست و چهار ساعته نگا میکردم
🥺🥺…
۰
پاسخ:عزیزم
اره میفهممت ولی اصلا هیچیو به یه ورت نگیر هنو خیلی جونی
تو چه ناراحت باشی چه خوشحال چه درحال مرگ باشی برا هیچکی مهم نی جون منم مثل توام ولی روحیم رو از دست نمیدم حتی به کسی اهمیت نمیدم ولی واسه یه هدفی بجنگ کع سر گرمت کنه منم همین کار رو میکنم
اره مامان بابا ها تا یه چی میشه میگن مال گوشیته:/💔ولی من بابام اینجور نسیت من هم مامان و هم بابام رو خییللیی دوست دارم ول بابام بیشتر درک میکنه
توام خودتو نباز خوب از فاز غم سعی کن بیای برون و حتا به چیزای مثبت فکر کن اثر میزاره
ن بابا چرا پر حرفی من خیلیم خوشحال میشم یکیو بخندونم😉😇
هر موقع گریت گرفت گریه کن جلشو نگیر🙂💔
قوی باش تا بتونی خیلییی سرحال و شاد باشی که دشمنات بهت حسودی کنن و خانوادتم شاد شن
عزیزم هر موقع خاستی من هستم🙃❤
منم خیلی دوسشون دارم اگه اون دفعه حال مامانم بد شد بعد من با اینکه حالم خیلیی بدتر بود یعنی همش سرگیجه داشتم سرم نمیتونسم تکون بدم حالت تهوع و سر درد و بدن درد و افتضاححح ولی بلند شدم نماز خوندم بعد دعا کردم حال مامانم خوبه
منم بابام بیشتر احساسی تصمیم میگیره و وقتی باهاش حرف میزدم قبلا خیلی بیشتر درک میکرد ولی مامانم کلا بیشتر منطقی تصمیم میگیره
مثلا من اون دوران بلوغ که بودم خیلی به جنس مخالف علاقه داشتم و داشتم دیوونه میشدم رفتم به بابام کامل توضیح دادم حالمو🤣
بعد گفتم دوس پسر میخوام باور میکنی بابامم مغزش قفل کرد فقط سکوت کرد و یه لبخند ملیح زد🤣🤣🤣
من الان میرم هفتم میخوام هشتم رو جهشی بخونم و از نهم شروع کنم به کتاب تسست خریدن اون پایه و تست زدن و سوال و جواب حل کردن و ان شاالله کنکور رتبه ی عالی تو تهران بیارم اونم رشته تجربی(داروسازی)
و درآخر مرسی از اینکه هستی نفسسس جوننن🥺❤❤❤💋
گلم انشاالله که به هرررچییی میخوای برسی💋👀
خاهش گلم هر وقت خاستی هستم🫀🥺
مرسی همچنین ❤❤💋
بازم ممنون🥺❤
خیر سر این رمان مثلا ب پای مثبت18بودنش اومدم اونوقت20پارته از خونه اومدن بیروون معلومم نیس چه خبره اصن مفهوم این رمان تو این20پارت نامشخصهههه😐😐
معلوم نی چی مینویسسه😐💔
والا حقق😐🤌
رمان مثبت 18سراااغ ندارررین دارم میمیرم🥲💔🤌
رمان ارباب وحشی و هات من
مهرو
دوس دختر اجاره ای من
پدر بزرگ هات من
عموی شهوتی و هات من
عمویم نباش
همچین نباش آخرش چی شد😐🤣🤣🤣من دیگه داشتم به عمو هام احساس پیدا میکردم دیگه نخوندمش
به جاوید رسید؟
چرا این دلارای یه ذره فقط یه ذره عاقل نمیشه هی گند پشت گند الان با فرارش مثلا میخواد چه غلطی بکنه یا مثلا میخواد تا کی حاملگیشو پنهان کنه اه اه خستمون کردی بابا.
چون بیشعوره دوست عزیز😐🤣🤌
فاطی خانم….
چطوری عضو بشم😠
اون بالا زده ورود یا عضویت
خب من عضو شدم😐دردت چیه دیگه بزااار 😂😂😂😂
خسته نباشی دنبال کن منو 😂
دنبال کردم😐
♥️♥️♥️
قهرم باج
یا بیشتر بنویس
بابا یه پارت درست بزار
حنا مارو از هیچی نترسون هالووین پارتیه😔😂 دلی بیا کمرو بلرزون
آهه چقد دامنت قشنگه حاجی فیروزه قشنگه
مروارید همه بهت میگن سم میخوان باهات برقصن
همه از داراب بترسن پدسگ پدددسگگ
آیییییی
خدا مرگم بده ارسلان پسرمم چی شدددد یهووو
هیچی مث سگ از قیافه هومن ترسیدم
با ریتم بخونینن😂😂از اینا میزارم برااتون🤣🤣🤌
جررررر پااارررههههه شدم🤣🤣🤣🤣🤣🤣
پارک کردی با این متن،🤣
چی کردم؟😐🤣
پارک😂😂😂
جرررر من مردددم ینی متنت🤣🤣🤣🤣
وووی جرررر🤣🤣
آلان این احمق دوباره برمیگرده پیش ارسلان و ارسلان دعواش میکنه ک کدوم گوری بوده همین بود پارت بعدی