رمان دلارای پارت 257 - رمان دونی

 

 

 

بسته سیگار را از جیبش بیرون کشید و بی میل زمزمه کرد

 

_ یارو کاربلده نترس

سریع تمومش میکنه

نه تو چیزی میفهمی نه اون

 

اون!

منظور پسرش بود

اهورا ملک‌شاهان

 

دستش را روی زنگ کنار در آهنی گذاشت و کام عمیقی از سیگار گرفت

 

لعنت به موقعیتی که در حال تجربه اش بود دوست داشت فریاد بکشد!

 

صدای زنی آمد

 

_ کیه؟

 

ارسلان خشک جواب داد

 

_ باز کن درو

 

زن پیراهن گشاد و بلندی به تن داشت با پیژامه مشکی و دمپایی‌های پلاستیکی

 

نگاهی به شکم دلارای انداخت و سر تکان داد

 

_ فرمایش؟

 

ارسلان بی حوصله دود سیگار را بیرون فرستاد و به شکم دلارای اشاره زد

 

_ معلوم نیست؟

 

زن اخم کرد

 

_ که چی؟اشتباه آدرس دادن برید رد کارتون

 

 

 

 

قبل از اینکه در را ببندد آلپ ارسلان کف دستش را روی آن کوبید

 

_ علیرضا آدرس داده

 

زن مکث کرد

 

_ زودتر نمیگی چرا؟

 

آلپ ارسلان تیز نگاهش کرد و او در را باز گذاشت

 

_ کجاست؟فکر کردم باز خودش دسته گل به آب داده

 

دو سالی هست این سمتا پیداش نشده

 

ارسلان سیگارش را از دهانش دور کرد

 

با این حال دلارای فقط مزخرفات زن را کم داشت!

 

_ زودتر تمومش کن عجله داریم

 

زن پوزخند زد

 

_ چند ماهشه؟من به اون رفیقتم گفتم ….

 

میان جمله‌اش پرید

 

_ زنمو بفرست تو اتاق آماده بشه بعد حرف بزن

 

دلارای پوزخند زد

زنم….

چقدر برای این زن ارسلان بودن دویده بود حال نتیجه دیدنی بود!

انگار زن ارسلان بودن آنقدرها هم دوست‌داشتنی به نظر نمی رسید

 

بی توجه به آنها سمت در باز خانه‌ی قدیمی راه افتاد و دسته‌های ساک را محکم‌تر فشرد

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 16

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طلوع نزدیک است pdf از دل آرا دشت بهشت

  خلاصه رمان:         طلوع تازه داره تو زندگیش جوونی کردنو تجربه می‌کنه که خدا سخت‌ترین امتحانشو براش در نظر می‌گیره. مرگ پدرش سرآغاز ماجراهای عجیبیه که از دست سرنوشت براش می‌باره و در عجیب‌ترین زمان و مکان زندگیش گره می‌خوره به رادمهر محبی، عضو محبوب شورای شهر و حالا طلوع مونده و راهی که سراشیبیش تنده.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه بیت
دانلود رمان شاه بیت به صورت pdf کامل از عادله حسینی

    خلاصه رمان شاه بیت :   شاه بیت داستان غزلیه که در یک خانواده ی پرجمعیت و سنتی زندگی میکنه خانواده ای که پر از حس خوب و حس حمایتن غزل روانشناسی خونده ولی مدت هاست تو زندگی با همسرش به مشکل خورده ، مشکلی که قابل حله غزل هم سعی میکنه این موضوع رو بدون فهمیدن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستاره های نیمه شب

    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.       به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا

  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو مقصر میدونن، پدرش طلاقشو غیابی از مبین میگیره، حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی گناه به صورت pdf کامل از نگار فرزین

            خلاصه رمان :   _ دوستم داری؟ ساعت از دوازده شب گذشته بود. من گیج و منگ به آرش که با سری کج شده و نگاهی ملتمسانه به دیوار اتاق خواب تکیه زده بود، خیره شده بودم. نمی فهمیدم چرا باید چنین سوالی بپرسد آن هم اینطور بی مقدمه؟ آرشی که من می شناختم

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
26 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یه دیوونه که داره رمان یه اسکل رو میخونه
یه دیوونه که داره رمان یه اسکل رو میخونه
1 سال قبل

مرده شور ببرت نویسنده عزیز🙂

مهی
مهی
1 سال قبل

بچه ها به نظرم این نسبت حرفای ما حساس شده بخدا
ولش کنید دوبار ک پارت گدشت خوندیم نظر ندیم ننویسیم هیچی این راه ام امتحان کنیم شاید جواب داد

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

پارت بعدی چرا گذاشته نمیشه؟

رها
رها
1 سال قبل

یعنی من الاغم اگه دیگه این رمانو بخونم حیف جوونیم که پای این رمان رفت 😢
یه آدم عقده ای بدبخت همین نصف پارتم منظم نمی‌ذاره 💔 🥺
من اگه رمان دلارای تو تلگرام پیدا نکردممممممم

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط رها
nah
nah
1 سال قبل

یعنی دق دادی.حالم بهم میخوره از این رمان

M.star
M.star
1 سال قبل

دوستان دقت کردید دوماهه درگیریم ک بچهرو سقط کنن؟ ینی نویسنده فلجم ک بود تو این زمان میتونست دوسه تا رمان بده

آوینم
آوینم
1 سال قبل

و پارت ها هنوز کوتاه و اعصاب خورد کن میگذشتند🥲🚶‍♀️

یه بنده خدا
یه بنده خدا
1 سال قبل

روند رمان یه جوری کُنده که حس میکنم هیچی از اتفاقات قبلی رمان یادم نیست و باید برگردم یه بار دیگه کامل بخونمش تا بتونم پارتای جدیدو بفهمم.☺️

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل

ای بابا😐😐😐

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

میشه پارت ها بیشتر باشن

پارمیدا
پارمیدا
1 سال قبل

یه به یکبار تا پارت آخر نمیزاری تموم شه والا الان نویسنده عشق صوری به یکبار تا پارت آخرگذاشت هم ما راحت شدیم هم خودش

My nazi
My nazi
1 سال قبل

اینا راستی راستی دارن بچه رو سقط میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

P:z
P:z
1 سال قبل

دوستان گرامی من تا قبل این مث شما از دست نویسنده شاکی بودم ولی الان نیستم چون من مجبور نیستم این رمان و بخونم و اون نویسنده هم منو مجبور نکرده این رمان رو بخونم
هر کسی هم که اینو داره الان میخونه قدرت عقل و تفکر داره و خودش تصمیم میگیره بخونه یا نه بعدش یه مسئله دیگه هم که هست اینه که گاهی اوقات آدم برای ادامه دادن داستان باید تعیین کنه که اگه این تیکه رو مثلاً اینجوری بنویسه می‌تونه ادامه بده یانه.من اینو میگم چون من این اتفاق رو تجربه کردم

راستش این اولین رمان آنلاینی بود که من خوندم و قراره وقتی این تموم شد دیگه هیچوقت نخونم هیچ رمان آنلاینی رو😂😂 الآنم پشیمونم که رمان آنلاین میخونم چون واقعا بدبختم کرد احساس میکنم.

آرامش خودتونو حفظ کنید و یادتون باشه که تو این دوره زمونه خیلیا پیدا میشن که وجدان ندارن این نویسنده هم می‌تونه یه آدم بی وجدان باشه که یه وقتی همین پارت هم نده و کلاااا دیگه پارت نده پس به همین پارتای قطره چکونی راضی باشید

آرزو میکنم که همیشه سلامت باشید❤️

M.star
M.star
1 سال قبل
پاسخ به  P:z

دوست عزیز درسته ما یه غلطی کردیم این رمانو شروع کردیم به خوندن اما دلیل نمیشه نویسنده سواستفاده کنه و عشقی پارت بده … هزاران رمان آنلاین وجود داره اما کاملا به موقع و با معنی پارت میذارن نه مثه این پارتای بی سروته و دو خطی …. نویسنده اعصاب مارو ک گای..د هیچ ۱۰ ۱۱ ماهه آرامش خاطرم ازمون سلب کرده بخاطر یه سقط جنین

ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

چرا اینطوری با آدم میکنین آدمو میزارید تو خماری خوشتون میاد؟

دختر
دختر
1 سال قبل

خدایااااا

𝐌𝐎𝐁𝐈
𝐌𝐎𝐁𝐈
1 سال قبل

نویسنده جدی رمان نمیتونی بیشتر بنویسی چرا می‌نویسی خب چی ازت کم میشه یکم زیاد ترش کنی خدایی بعد سه روز انتظار این واقعا بعضی اوقات جدی خودتون باعث میشید ما حالمون بهم بخوره از هرچی رمان و زده بشیم با کاراتون

Dina Abdi
Dina Abdi
1 سال قبل

واقعا همین؟! نویسنده ما بچه ایم که داری سرمونو شیره میمالی چون زیاد فاصله میدی فک میکنی ما نمیفهمم کمه و تو با فاصله دادن میخای زیادش کنی لطفا یکم از نوسنده رمان یاکان یاد بگیر 🙏🏻

ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

وات دا فاک 😐

مهسا
مهسا
1 سال قبل

انقدر زیاد بود نتونستم کامل بخونمش😐

سوگل
سوگل
1 سال قبل

واقعاکه بعد سه روز همین دوتا خط 😐😐

دسته‌ها
26
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x