رمان عشق صوری پارت 213

4.5
(2)

 

امیر کلید انداخت و در خونه اش رو برامون باز کرد و بعد هم کنار رفت تا راه رو برای ما باز کنه.
اونقدر توی خودم بودم که حتی جون تشکر کردن هم نداشتم.
خودش گفت:

-برید داخل.
هر موقع هر زمان چیزی لازم داشتین بهم بگین!
غذا هم خواستین بخورین کد اشتراک هست از رستوران بخرید .
کارتو واست میزارم مونا…

حرفی نزدم.غمگین و پکر سرم رو پایین انداختم و رفتم داخل امیر و مونا تما تازه جلوی در کارشون شروع شد.
صدای ملچ ملوچهاشون رو از پشت سر میشنیدم.
حتی صدای پچ پچ هاشون.
حین قدم برداشتن سر چرخوندم و نگاهی بهشون انداختم.
امیر چسبیده بود به دیوار و مونا درحالی که مقابلش ایستاده بود لپهاشو گرفته بود و میگفت:

-قربونت برم که آخه تو سینه ی این ظاهر غلط اندازت یه قلب مهربون داری!

امیر آهسته گفت:

-قربونم نرو یکم حرف گوش کن باشی کافیه!

-نیستم !؟

-نه…

نیشخندی زدم و دوباره رو چرخوندم و جلوتر رفتم.
خونه ی امیر به کوچیکی خونه ی شهرام بود اما برخلاف خونه ی شهرام ظاهر مرتب تری داشت.
البته دلیلش هم مشخص بود.
هفت روز هفته رو مونا شش روزشو اینجا سر میکرد خونه ای هم که یه دختر داخلش باشه تکلیفش مشخصه.
اونم دختری مثل مونا که کلا آدم منظمی بود.
کیفمو پرت کردم زمین و از اونجایی که مطمئن بودم قرار نیست امیر داخل بیاد با درآوردن لباسهام لم دادم رو یکی از کاناپه ها.
چنددقیقه بعد سرو کله مونا هم پیدا شد.
شالشو از سر کشید و رو تک مبل رو به رویی نشست و پرسید:

-چیزی میخوری سفارش بدم؟

ساعد دستمو رو چشمهام گذاشتم و جواب دادم:

-نه اشتها ندارم! فقط میخوام بخوابم…

یکم خودشو کشید جلو.
موهای بلوند شده اش رو دو طرف گوشهاش نگه داشت و بعد انگار که نتونه بیشتر از این جلوی خودش رو واسه پرسیدن سوالهای توی ذهنش کنترل بکنه گفت:

-شیواااا…

آهسته و بی حوصله جواب دادم:

-هاااان…

-بیرونت کردن !؟

با صدایی که بغض آشکاری داشت جواب دادم:

-نه…خودم اومدم.دیگه تحمل نگاه هاشون رو نداشتم!

بلند شد و اومد پیشم.رو کاناپه کنارم نشست و بعد دستشو نواش وار لای موهام کشید و پرسید:

-شهرام چی…اون چیکار کرد!؟تا بهش گفتم اومد اره؟

بغضم رو قورت دادم و گفتم:

-آره اومد…جلو همشون گفت دوستم داره.گفت ژینوسو نمیخواد.گفت منو میخواد.

با ذوق گفت:

-دمش گرم…

پوزخندی زدم وگفتم:

-آره ولی چ فایده…

لب و لوچه اش آویزون شد.پرسید:

-یعنی چی چه فایده؟

با صدای تو دماغی شده ای جواب دادم:

-چون حس زندگی تو وجودم مرد مونا.
بدجور جلو چشمهای مادرم و اقا رهام حقیر و کوچیک شدم!
این خیلی بده مونا..اونقدر بده که شهرام از چشمم افتاد!
اون نبود من تو این منجلاب گیر نمیفتادم!

خیلی زود و انگار که بخواد زور بزنه نزاره این احساس تو وجود من نسبت به شهرام‌پررنگ بشه گفت:

-ولی آخه اون اونقدری هم که تو داری میگی مقصر نیست….
این یه احساس و به رابطه ی دو نفره بود.
بین تو و اون!

دماغمو بالا کشیدم و گفتم:

-آره ولی دیگه نمیخوام به دوست داشتنش ادامه بدم…همچی از اول غلط بود…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

43 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
neda
neda
1 سال قبل

عزیزای دلم
امروز پارت بعضی از رمانا رو نداریم
یعنی ادمین خاهر عزیزم یه مشکلی براش پیش اومده ايشالا فردا میذاره…
رمان دلارای هم همینطور.

عاشق
عاشق
پاسخ به  neda
1 سال قبل

ممنون اگه میشه فردا دوپارت باشه

neda
neda
پاسخ به  عاشق
1 سال قبل

باشه عزیزم. خودش میخونه کامنتارو،
شد شد میذاره دوتا.

neda
neda
پاسخ به  عاشق
1 سال قبل

اگ شد

ویولت
ویولت
1 سال قبل

پارت نداده امروز پایین
گفتم الان فشارش میفته از بس که تلاش می‌کنه و پارتای بلند میده بیا موند رو دستمون رمان ناقص موند

Negin
Negin
1 سال قبل

وا چرا هنوز پارت نذاشتین؟؟
اصلا نمیشه به این نویسنده انتقاد کرد بهش برمیخوره میگه حالا که اینجوری شد اصلا پارت نمیدم

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط 1387Fateme
Mobina
Mobina
1 سال قبل

پارت کوش پس

آسیه
آسیه
1 سال قبل

پارت نداریم امروزززز؟؟

چکاوک
چکاوک
1 سال قبل

چرا امروز پارت گذاشته نشده ؟؟؟😐

نیلو
نیلو
پاسخ به  چکاوک
1 سال قبل

نمیدونم تازه من دیروز پارت عیدی هم میخاستم😂💔

aram
aram
پاسخ به  نیلو
1 سال قبل

بشین تا بت بده😂

چکاوک
چکاوک
پاسخ به  نیلو
1 سال قبل

😂😂😂😂

Mohi
1 سال قبل

دهنتون اینم مث ارزوی عروسک دیگ ول کردین پارتاشو:/

ویولت
ویولت
1 سال قبل

کل. رمان شده قهر دوباره آشتی .قهر دوباره آشتی
الان دوباره قهر شروع میشه بعد آشتی میکنن با این پارتای کوتاه هم باید تا پارت ۳۰۰منتظر آشتی باشیم فقط میترسم فشار نویسنده بیفته از بس که پارت بلند بالا میده بخونیم بعد رمان نصفه بمونه خسته نباشی پهلوان

من منم
من منم
1 سال قبل

خوبه خودش به شهرام تجاوز کرد الان قیافه میگیره منده😐

سمیه
سمیه
پاسخ به  من منم
1 سال قبل

بابا این کار نویسنده…مگرنه اگه یه نفر رمان از اول نخونده باشه فکر میکنه شیوا یه دختر سر به زیر و با فکر و البته با حجب و حیا و نمی خواد که شوهر یکی دیگه رو بدزده تازه عاشق مامانشم هست…آخه این شیواست؟!هه…آخه الان دیگه داره واقعا خندم می‌گیره الان دوباره آشتی میکنن دوباره قهر میکنن…ذره ای …وای خدایا فقط این رمان تمومشه..اه

Mobina
Mobina
پاسخ به  سمیه
1 سال قبل

مجبور نیستین رمان بخونین اگر دوست ندارین
شیوا عاشق اگر خراب بود اون کاری ک دیاکو میخاست ازشو انجام میداد
چرا همشو تقصیر شیوا میندازین این شهرام بود ک با داشتن نامزاد امد جلو

منم
منم
پاسخ به  Mobina
1 سال قبل

چه بی منطق!
جوری میگی مگه شیوا مقصره و فلان که انگاری واقعیه بابا داستانه داستان…..
ضمن اینکه بقیه دوستان دارن معایب رمان رو میگن که این طبیعیه. شما هر رمانی که بخونی مطمئنا مورد انتقاد قرار می گیره. نویسنده اگه عاقل باشه می پذیره
بعدشم شما چرا جوگیر میشی آخه؟؟؟
در کل پخته تر و با منطق بیشتر دلیل بیار و صحبت کن عزیزم

سمیه
سمیه
پاسخ به  منم
1 سال قبل

من خودم به اندازه موهای سرت رمان خوندم وحتی از بیرونم خریدم تو هزارتا ژانر مختلفم خوندم رشتم انسانیه …و این رمان به نظرم نویسنده فقط میخواد که رمانش خاص کنه و کش بده که البته آیت مشکلی نداره ولی باید اینو بدونید این شیوای چند پارت جدید کلا با شیوای این ۲۰۵ پارت قبلی کلا فرق داره…اگه متوجه نشدی برو بادقت بخون

سمیه
سمیه
پاسخ به  Mobina
1 سال قبل

اگه رمان و دقیق خونده باشی شیوا به همون چیزی که دیاکو می‌خواست رضایت داده بود فقط فرصتش پیش نیومد حتی چند تا پارت اختصاصی هم بود….تازه اون کسی هم که …اوفف…خواست که زن بشه…شیوا بود نه شهرام…حتی خود شیوا هم می دونست که شهرام چرا باهاش کاری نمی کنه …خودش میدونست …من خودم فیمینستم ..و از هرچی مرد بدم میاد …وراست حالم از دخترایی که به قول شما خراب نیستن و اسم ما دخترانه بد در میکنن هم خوشم نمیاد تازه …بیخیال فکر کنم جوابتو گرفتیmobina….و امید وارم که حالا بدونی چه دختری خرابه و چه دختری نه

سیلا
سیلا
پاسخ به  سمیه
1 سال قبل

آره راست میگی الان اتفاقی پارت ۱۲۳ رو خوندم و فهمیدم واقعا این شیوا اون شیوای قبلی نیست.
پ ن : من این رمانو از وسطاش خوندم تازه همشم نخوندم بعضی قسمتاشو فقط خوندم ولی با این حال میدونم که شیوا تو ۲۰۰قسمت قبل اصلا اینجوری نبوده

سمیه
سمیه
پاسخ به  سیلا
1 سال قبل

اره دیگه…من از همون اول دارم این رمان دنبال میکنم اصلا شیوا و شیدا سایه مادرشون الان باید با تیر بزنن ..مخصوصا شیوا که خیلی شیدا رو دوست داره و کلی هم توسط مادرش بیرون تحقیرو و غیره شده اصلا دیگه نمی تونم …این شیوا رو با شیوای قبلی برابر بدونم انگار که یه آدم جدید وارد داستان شده

من منم
من منم
پاسخ به  سمیه
1 سال قبل

ریدم تو حجب و حیا اگه اینیه که شیوا دارتش

سمیه
سمیه
پاسخ به  من منم
1 سال قبل

کاملا موافقم قبلش که با دیاکو بود حالاهم …البته خانم عاشق بااینکه عاشق دیاکو بود با شهرامم رابطه داشت …

سولماز
پاسخ به  من منم
1 سال قبل

اره والا
خودش اصل مشکله بعدشم طلبکاره 🤐😂

سمیه
سمیه
1 سال قبل

هه…

Mohi
1 سال قبل

بیاو برین تو زندگیت شیوا

𝑆𝑎𝑏𝑎
𝑆𝑎𝑏𝑎
1 سال قبل

گوه اضافی نخور من جای مونا بودم ی کف گرگی میخوابوندم تو سرت صورتت کج بشه شهرام ک هیچ رفتگر محلتونم بهت نگا نکنه اخه تخمی خر تو نبودی میگفتی هر چی باشه من با شهرام میمونم کی بود سری دوم پا داد الان میگی اگه شهرام نبود اینجوری نمیشد
بیام جرت بدم؟!

سمیه
سمیه
پاسخ به  𝑆𝑎𝑏𝑎
1 سال قبل

اره بابا…شهرام به این تجاوز نکرد که بخوای در نظر بگیرید کار این بود…خدایا….الان نمی فهمم این شیوا چرا اینجوری شده

Mohi
پاسخ به  𝑆𝑎𝑏𝑎
1 سال قبل

🤏🏻

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Mohi
نیلو
نیلو
1 سال قبل

سلام فاطمه جون عیدت مبارک خوبی عشقم😍❤💋
نمیخای پارت عیدی بدی قربونت برم؟

aram
aram
پاسخ به  نیلو
1 سال قبل

اه اه اه چندششش

اتنا
اتنا
1 سال قبل

بابا این چه وضعه رمان نوشته؟ بابا گندشو دراوردی. برو پارت های رمان الفبای سکوت رو بخون تا بفهمونی پارت یعنی چی

سارا
سارا
پاسخ به  اتنا
1 سال قبل

وای من عاشق الفبای سکوت شدن خیلی قشنگه حیف که 3 پارت دیگه مونده فقط

Queen
Queen
پاسخ به  سارا
1 سال قبل

اینقدر این رمانه خوبه و زیاده من هی جا میمونم بنظرم بهترینه

سمیه
سمیه
پاسخ به  اتنا
1 سال قبل

همینجوری رو هواست همه چی معلومه می خواد فقط الکی رمان کش بده

Mobina
Mobina
پاسخ به  اتنا
1 سال قبل

مجبورت ک نکردن نخون

سمیه
سمیه
پاسخ به  Mobina
1 سال قبل

نمیشه ….آدم باید بدونه آخرش چه میشه دیگه انقدر رمان خوندم اصلا نمی شه که یه رمان نصفه ول کرد …معمولا حتی اگه از یه رمان خوشم نیاد میرم آخرشو میخونم …ولی این رمان انلاین

aram
aram
پاسخ به  اتنا
1 سال قبل

واه
خب مگه مجبورت کردن
خو نخون

منم
منم
پاسخ به  aram
1 سال قبل

بله کسی رو مجبور نکردن ولی وقتی ابتدای رمان خوبه و به خواننده امید واهی میده اما بعد که خرش از پل گذشت میزنه زیر نظمش چی؟؟ اگه اینجوری که شما میگین هر رمانی با این شرایط رها کنیم ، باید شاهد این باشیم که کلی رمان را کامل نخونده باشیم.
عزیز من همه این دوستان کلی وقت گذاشتن بابت خوندن این رمان و منتظرن زودتر تموم شه که البته حق هم دارن چون طولانی و بی محتوا شده

نیلو
نیلو
پاسخ به  منم
1 سال قبل

آره من حتی اگه رمان خوب هم پیش نره میخونم تا تموم بشه ب هر حال داستان رو نویسنده تموم میکنه بستگی ب قلم خودش داره حالا چه خوب چه بد کاری ازمون ساخته نیس😐💔

aram
aram
پاسخ به  منم
1 سال قبل

خب در این صورت هرچقدر هم که ما نظر بدیم که پارت کمه و دیالوگ ها تکراری باز همین آشه و همین کاسه
پس بهتره خودتون رو اذیت نکنین

سمیه
سمیه
پاسخ به  اتنا
1 سال قبل

هی…می دونم دقیقا چی میگی واقعا حس بدیه اصلا نمی شه یه رمان نصفه ول کرد…مخصوصا اگر اون رمان انلاین والبته روی مخ باشه الان تنها چیزی که میخوام اینه که زودتر تموم شه

دسته‌ها

43
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x